رمل در زبان عربی به معنای شن و ماسه است و در اصطلاح به فن پیشگویی و طالع بینی گفته میشود. اساس رمل بر نقطه و خط است. این نقطهها را رمال به وسیله تاس روی صفحه رسم میکند.
وسائل اصلی رمل تخته و تاس است. اما، برخی رمالها به منظور اندازه گیری دقیق تر از اسطرلاب و قطب نما نیز استفاده میکنند. رمالی را [عرب ها] شروع کردند، آنها این فن را به افریقا بردند. اکنون این فن در سراسر دنیا وجود دارد. در قرن (۱۲) میلادی رمالی از متون عربی وارد اروپا شد و اسپانیاییها جزو نخستین ملت هایی بودن که در اروپا به این مسأله علاقمند شدند. گرچه در غرب رمالی در قرون وسطا و عصر فروغ، روشنگری و رنسانس به طور گسترده وجود داشت.
فن رمالی در برخی فرهنگها، تغییرات گستردهای کرده و تبدیل به آئین شده، آئینی در ماداگاسکار وجود دارد که بر اساس آن ارواح زیادی وجود دارند که در زندگی انسان نقش دارند. در بسیاری از فرهنگها شیاطین و اجنه به عنوان عامل بیماریهای ذهنی شناخته میشوند.
بنابر تحقیقی که در خصوص (۳۴۳) بیمار در کلینیکهای روانپزشکی در سوئیس انجام گرفت مشخص گردید که بیش از ۳۷٪ درصد از بیماران تصور میکردند که نیروهای شیطانی میتواند موجب مشکلاتشان باشد و ۳۰٪ درصد آنها نیز برای حل مشکلشان سراغ رمالی رفته بودند. در برخی از نقاط دنیا رمالی، علمی مقدس شناخته میشود. در میان کرهایها، رمالی با واژه و اصطلاحاتی انجام میگیرد که از رمالی عربها بسیار متفاوت است و بیشتر به انرژیهای طبیعت و ارتباط با هستی به منظور درمان بیماریها و به ویژه از میان بردن فاصله میان انسان و جهان طبیعت برای فهم چیزها مربوط میشود که حالتی عرفانی به آن میدهد.
در این باره فیلسوفان نظریههای گوناگونی را ارائه دادهاند به عنوان نمونه “پُل فیرابند” براین باور است که هیچ تفاوتِ ماهوی میان علمِ غربی و بسیاری از شکلهای دیگر خردورزیِ آدمی وجود ندارد. “فیرابند” باورهایی چون نقش سروش غیبی، یا کارکردِ عناصر جادویی را دارای همان اهمیت نظریه پردازی و کُنشِ علمی میداند. او معتقد است که گاه این کارکردهای جادویی و «این خردورزی نامتعارف» دارای نتایج، و تأثیرهایی هستند که از ادراک و گسترهی بحثِ خردباوری علمیِ غربی دور است. وی از جادو مواردی مانند شیوههای پزشکیِ سنتیِ چینی و «تله کینسیس» به عنوان نمونه یاد میکند. و بر این نکته مهم تاکید میکند که همین نیروی تاثیرگذاریِ آن روشهای «نامتعارفِ خردورزی» یعنی روش هایی است که بیرون از قلمرو اقتدار خردآئینی کار میکنند. البته اکنون بحث بر سرِ همراهیِ دیدگاهِ جادویی با خردباوری علمی در روزگار رنسانس نیست.
آنچه بارها مهمتر است بحثِ تاثیرهایی است که انواع کُنشهای جادویی بر افرادِ معتقد و باورمند به این فن میگذارند. در این خصوص مآخذ و منبع قابل تعمقی به زبان پارسی وجود دارد که بر اساس کنشها و باورهای جادویی نوشته شده و به تأثیرگذاری آنها اشاره گردیده است، تاثیری که ایجاد آن از عهده علم جدید بر نمیآید. این منبع کتابی است به نام «اهل هوا» به قلم زنده یاد دکترغلامحسین ساعدی. (موسسات مطالعات و تحقیقات اجتماعی، تهران ۱۳۴۵)
ایشان روان پزشک و نویسندهای برجسته بود و تک نگاریِ اهل هوا را بر زمینه مردم شناسی به رشته تحریر در آورده بود. او درباره باورهایِ مردمی که از حوالی میناب تا نزدیکیهای تبن و گاوبندی، دهات بین بندر لنگه و بوشهر، و جزیره نشینان باب هرمز میزیستند. تحقیق میکرد. او در کتابش باورهای جادویی مردم حاشیه خلیج پارس را در مورد خاصی که به آداب و عقاید «اهل هوا» مشهور است، بارها “خرافات” نامید. او نوشت: «اهل هوا مخلوطی است از اساطیر و قصص سواحل گوناگون، و خرافات ومعتقدات عامیانه به همراه سِحر و افسون و جادو و جنبل. و همه اینها وسیله توجیه و تجلی تمایلات و آرزوها و هیجانات مردمی که در چنان دیاری، زندگی آن چنانی دارند». و: «هنوز این معتقدات و خرافات و آداب و رسوم رنگ آمیزیِ تندِ افریقاییِ خود را از دست نداده است». وی هم چنین در جای دیگری از کتاب میگوید: «اعتقادات و خرافات تشکیلاتِ فکریِ شکل گرفته و ثابتی نیست که همه جا و همیشه یک الگو و یک چارچوب داشته باشد». در واقع او خردباوری است که بر اساس حرفه پزشکی خود، از باورهایی خلاف خرد آئینی با عنوان «خرافات» یاد میکند. اما این «خرافات» چیست؟ میان مردم حاشیه دریای جنوب باوری دیرینه سال وجود دارد که به احتمال زیاد از افریقا ریشه گرفته است. آنان باور دارند که بادهایی گرم که از جانب دریا میوزند و سرچشمۀ آنها ناشناخته مینماید، بسیاری از آدمیان را گرفتار خود میکنند: «بادها تمام قوای مرموز، اثیری و جادویی را میگویند که همه جا هستند و مسلط بر نوع بشر. بادها گاه بی رحماند و همه از آنها گریزان و گاه مهربانند و عدهای داوطلب پذیرش آن» و: «تمام موجودات خیالی و همه آنهایی که به چشم نمیآیند، پریها، دیوها، ارواح نیک و بد، همه باد یا خیال یا هوا هستند و آدمها همه اسیرو شکار اینها….. و اگر کسی گرفتار یکی از این بادها شود و بتواند جان سالم از چنگ باد در ببرد، آن وقت آن شخص به جرگه «اهل هوا» در میآید.
اهل هوا کسانی هستند که روزی گرفتار باد بودند، یعنی «هوایی» شده بودند. آنان مرکب باد بودند و حال معالجه شدهاند بادها سراغ هر کسی میروند، از کودک شیرخواره تا آدم سالخورده. بادها انواع بسیار دارند، برخی کافرند و برخی دیگر مسلمان، بعضی مُسری و قابل انتقالاند و بعضی چنین نیستند. “مرکب باد”، یعنی کسی که گرفتار آن شده میتواند بادش را با کسی تقسیم کند و به اصطلاح به او ببخشد. باد بینا (که از همه چیز با خبر است) و چندان آزار نمیدهد و بادکور که ویرانگر است و میتواند مرکبش را از بین ببرد. آنچه که برجسته مینماید همانا گزارش دکتر ساعدی در خصوص افرادی است که وقتی گرفتار باد میشدند، کس و کارشان آنها را به درمانگاههای شهری فرستادند و گاه برای مدت طولانی زیر نظر پزشکان به سر بردند و معالجه نشدند. اما باباها و ماماها توانستند آنان را شفا دهند. البته مردمی که به «مراسم» باباها و ماماها باور دارند، کسی را که مرکب باد شده بیمار و ناخوش نمیدانند، اورا «اهل هوا» یا از اهالی باد میخوانند. کسی که با عنصری از عناصر طبیعت «رابطهی تازهای پیدا کرده است. اساسا این کتاب از دیدگاه خردآئینی نوشته شده است.
رمالی از منظر قانون در ایران
اگر تعریف حقوق این باشد که علمی است که تنظیم کننده روابط افرادِ جامعه با تکیه بر اقتدار دولت: ان وقت همه روابط آدمیان میتواند در ذیل آن تعریف شود. از روابط قانونی هم چون ازدواج و طلاق گرفته تا روابط غیرقانونی مانند قتل و سرقت و از روابط پسندیده چون هدیه (هِبه) کردن تا روابطی سطحی چون رمالی و جادوگری.
رمالی از جمله جرائمی است که به طورصریح در قوانین کیفری و قانون مجازات اسلامی «جرم انگاری» نشده است. اما میتوان با استفاده از سایر عناوین مجرمانه به برخورد انتظامی و قضایی به این موضوع پرداخت. اما پیش از آن پرسش این است که آیا جادوگری و رمالی در حقوق ایران جرم است؟
گرچه برخی مدعیاند که قانون گذار در مادهای از قانون یاد شده تحت عنوان «کلاشی و تکدی گری» مفهوم جادوگری و رمالی را منظور نظر داشته است. هرچند که این عناوین مبهم و مجمل است و در خصوص همه رمالان و جادوگران مصداق نمییابد و در ضمن اصلِ تفسیرِ به نفع متهم در امور کیفری و اصلِ «بسنده» کردن به حداقلها در امور جزایی، یا “تفسیر مضیق”، مانع از چنین تفسیری میشود. با توجه به اینکه جادوگری و رمالی در گذشتۀ حقوقیِ ایران جرم بودهاند.
قوانینِ حقوقی گذشته ایران مربوط میشود به آئین نامه امور حقوقی مصوب (۱۳۲۴) که تصریح میکرد: «افرادی که رمالی، جَفر (فنی که توسط آن مدعیِ باز گفتنِ امور نهانی هستند) تعبیر خواب، کف بینی، افسونگری، جادوگری، جن گیری، فال گیری، پیشگویی، چله نشینی (به قصد ریاضتِ چله داشتن و چِلی (به معنای احمقی، بی عقلی، سفاهت و دیوانگی، “برگرفته از واژه نامه نوین”، بخت گشایی و امثال آنها را وسیله معرکه یا دوره گردی قرار داده و با باز کردن دکان و خانه، اَعمال مزبور را پیشه و وسیله کسب و استفاده خود قرار میدهند به هفت تا ده روز حبس و از ۱۰۰ تا ۲۰۰ ریال غرامت محکوم میشوند.»
در خصوص جرم انگاریِ جادوگری و… در لایحه جدید قانون مجازات اسلامی (پیش از تصویب این قانون در سال ۱۳۹۲) مادهای بود که به موجب آن سحر و جادوگری را جرم انگاری کرده و مجازاتِ مرگ را برای آن در نظر گرفته بود که به دلیلِ ایرادات اساسی وارده بر این ماده از جمله عدم وجود «تعریف مشخص» از سحر و جادوگری و تعیینِ دقیقِ محدودۀ آن، تعیین مجازات سنگین اعدام برای آن، نبود تعیین کیفر و در واقع نبود جرم انگاریِ جادوگری و سحر برای «غیرمسلمانان» و….. ماده یاد شده از لایحه حذف گردید.
اگر چه رمالی، جادوگری و… در قانون کنونی (مصوب ۱۳۹۲) جرم محسوب نمیشود؛ اما یا استفاده از قانون تشدید مجازات مرتکبان اختلاس، ارتشاء و کلاهبرداری با این افراد میتوان به عنوان کلاهبردار برخورد نمود. قضات دادگاههای کیفری معمولاً افراد متهم به رمالی، فالگیری و… را با استفاده از قوانین مربوط به کلاهبرداری و تحصیل مال نامشروع مجازات مینمایند.
رمالی و جادوگری با چه جرائمی مرتبطاند؟
گروهی بر این باورند، افرادی که اقدام به رمالی و اَعمالی نظیر آن میکنند، در واقع مردم را به امور واهی امیدوار میکنند که عمل آنان میتواند مصداق بارز جرم «کلاهبرداری» باشد که به موجب ماده (۱) قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری و مرتکب به حبس از دو تا ده سال و انفصال دائم از خدمات دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم میشود.
پیش از این هم یادآوری شد که چنانچه عمل رمال یا فالگیر را بتوان ذیل ماده (۷۱۲) در تکدیگری و کلاشی آورد، تعقیب چنین اَعمالی منعی نخواهد داشت. در عین حال دیده شده است که رمالان و جادوگران با سوء استفاده از اعتماد میان خود و مشتریان دست به اقداماتی چون آزار و اذیت جنسی و سرقت هم میزنند که در جای خود قابل بررسی است و مجازاتهای خاص خود را دارد
فراتر از این یکی از جرایم رمالی عبارت است از «تحصیل مال نامشروع»، که قضات دادگاههای کیفری به استناد ماده (۲) از قانون تشدید مجازات مرتکبان اختلاس، ارتشاء و کلاهبرداری که در خصوص تحصیل مال غیرمشروع است؛ رمالان و فالگیران را مجازات میکند..
ماده (۲) قانون مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری مصوب (۱۳۹۲) اشعار میدارد: «هرکس بطور کلی مالی یا وجهی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی بوده است، مجرم محسوب شده و افزون بر رد مال به مجازات سه ماه تا دو سال حبس و یا جریمه نقدی معادل دو برابر مال بدست آمده محکوم خواهد شد.»
جرم بعدی نیز کلاهبرداری است که در این باره و به موجب ماده (۱) قانون یاد شده: «هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به داشتن اموال و اختیارات فریب دهد یا به امور غیرواقع امیدوار نماید، یا از حوادث و پیش آمدهای غیرواقع بترساند و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب شده و علاوه بر آن بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده محکوم خواهد شد.»
و اینکه چرا مردم به فالگیری روی میآورند؟ اقبال مردم چه تأثیراتِ حقوقی و جرم شناسی دارد؟ را میتوان بر پایه این اصل بررسی کرد که همواره میل طبیعی بشر برای اطلاع از آینده و جذابیت ذاتی این موضوع وجود داشته است. در عین حال بشر برای تسلط فیزیکی و روانی بر سایر افراد به اعمالی هم چون رمالی و جادوگری متوسل میشود و نکته مهم تر آن که از یک فراز”مسدود نمودن” راههای پیشرفت در یک جامعه با سستی و تنبلی فرد برای پیمودن مسیر موفقیت موجب میگردد که او به راههای میان بُری چون جادوگری و رمالی بیاندیشد. از دیگر سو قابل دسترس و خانگی بودنِ این مشاغل، موجب سهولت دسترسی و سختی نظارت و کنترل بر این مشکل میشود. در واقع مجموع این شرایط است که افراد را به سمت رمالی و جادوگری و دعانویسی سوق میدهد. اما اقبال مردم به این نوع اقدامات خود موجب تأثیرات حقوقی بعدی خواهد شد.
در ایران نیز مدیدی است که افرادی با تاسیس مؤسسات مبلغ و رواج دهندهی آئینی هایی تحت عنوان «آئینهای نوظهور»، «عرفان کیهانی» و یا نام هایی از این قبیل شدهاند. از جمله کوشش این «کالتها و یا فرقه و نحله»ها، همانا بازسازی افکار مخاطبین توسط عناصر تشکیلاتی است نخستین مورد این است که اعتماد مشتریان به رمالان و جادوگران در خوشبینانه ترین حالت موجب سرخوردگی آنان پس از بی نتیجه ماندن اقدامات خواهد شد که ممکن است عوارض حقوقی و جرم شناختی خود را داشته باشد. و در حالت بدبینانه نیز همان گونه که در بالا بیان گردید به بزه دیدگیِ فرد یا افراد منجر گردد.
به عنوان نمونه عرفانهای نوظهور که امروزه به آنها دین یا ادیان بَدیل گفته میشود؛ یعنی این ادیانِ جانشین هستند. پیروان «کالت»ها و یا فرقهها میگویند: «تاریخ مصرف ادیان سنتی همچون «اسلام» تمام شده و دوران فایده این ادیان پایان یافته است. آنان اظهار میکنند که انسان نو و تازه شده و انسان تازه نیازمند دین تازه است. و به تَبَعِ آن هرگاه دیدگاهها و نگرش انسان تغییر یافت، دین نیز باید با توجه به نیازهای او تغییر یابد.
در حقیقت گوهر کلام مدعیان عرفانهای نوظهور بر این پایه استوار است که: «انتخاب دین باید تابع خوشایند انسان باشد. زیرا اظهار میکنند که انتخاب دین تابع عقل و عقلانیت نیست.»
به هر روی ترویج نمادها، شایع ترین راه نفوذ فرقههای انحرافی است. در حقیقت نمادها نخستین و وسیعترین بُعد نفوذِ نحلهها در ایران است. نمادهایی که از آن به سیمبول هم تعبیر میگردد. این موضوع در سطح جامعه سبب رواج مشاغل کاذب گردیده به نحوی که شاید برخی افراد از مشاغل مفید خود به سمت این حرفه کشیده شوند و با جادوگری و رمالی روزگار و سختیها را پشت سر بگذارند. آشکار است که رواج مشاغل کاذب و بیکاری پنهان چه اثراتی بر وضع اجتماعی خواهد گذاشت و چه بزه کاری هایی را در آینده به وجود خواهد آورد. به دیگر سخن هر اندازه عقلانیت در جامعه کم شود، گرایش به عرفانهای نوظور کاذب گسترش مییابد.
افزون بر این رمالی و جادوگری به طور صریح در قوانین ایران جرم انگاری نشده است، اما میتوان با استفاده از سایر عناوین مجرمانه به برخورد انتظامی و قضایی به این موضوع پرداخت و پیش از آن البته باید به این پرسش پاسخ داد که آیا تا زمانی که از لحاظ فرهنگی، ِ برخی مردم به واهی بودن این روشها اطمینان نیافتهاند و نیازی از سوی جامعه برای رمالی و جادوگری وجود دارد برخورد قضایی و انتظامی راه حل نهایی مشکل خواهد بود؟
بنابر آنچه پیش گفته؛ به باور این قلم جزم اندیشی و خرافه پسندی در حقیقت میراث ناپسند و ناگوار دورههای صباوت و نادانی بشر است. اساساً نقد مذهب به این دلیل است که انسان مذهب را آفریده است و نه اینکه مذهب انسان را. در حقیقت مذهب انعکاس ذات بشری در یک قالب خیالی و شبح گونه است. نقد مذهب انسان را از بندِ فریب میرهاند، تا بیندیشد، تا عمل کند، تا واقعیتش را همانند انسانی که خیالهای واهی خود را به دور ریخته و عقل و حواس خود را بازیافته است، شکل دهد؛ تا برگِردِ خودش و از آنرو برگِردِ خورشید راستین خودش بگردد. مادام که انسان بر محور خویش نگردد، مذهب که [پیدایش آن بر پایهی خرافات وهراس از ناشناختهها و جزم اندیشی استوار است؛ تاریخ پیدایش دین: دیوید هیوم]، یگانه خورشید دروغین یا پندارگونه ایی است که بر گرد انسان میگردد.
منابع:
– کتاب «اهل هوا»؛ دکتر غلامحسین ساعدی، مؤسسات مطالعات و تحقیقات اجتماعی، تهران ۱۳۴۵
– کتاب «علیه روش»؛ فیرابند
– کتاب «تاریخ پیدایش دین»؛ دیوید هیوم
نیره انصاری، متخصص حقوق بین الملل خصوصی، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.