برگزاری مراسم و مناسبتهای یادبود مانند شب هفت، چهلم، تولد  و شب یلدا برای کشته شده گان اعتراضات اخیر یکی از ویژگی های بارز قیام ژینا در کردستان بوده است که کنشگری سیاسی زنان کرد در آن به شکل ویژه ای برجسته و پررنگ بوده است. زنان کرد در مراسم یادبود عزیزانشان که در جریان اعتراضات کشته شده اند همراه و حتی پیشگام بوده و این مراسم را به یک کنش سیاسی و اعتراضی بدل نموده اند. با اینحال، کنشگری سیاسی زنان کرد در مناسبتهای یادبود جان باختگان اعتراضات اخیر را چگونه می توان فهمید؟ این شکل از کنش سیاسی زنان کرد چه نقشی در تداوم و استمرار جنبش و مقاومت اعتراضی مردم داشته است؟

از همان اولین روزهای قیام ژینا نه تنها مراسم خاکسپاری و دفن کشته شده گان اعتراضات، بلکه مراسم یادبود آنها همچون شب هفتم، چهلم، سالروز تولد و شب یلدای جان  باختگان در کردستان صحنه ی کنشگری سیاسی و اعتراضی زنان کرد بوده است. آنها  با وجود اینکه در جریان اعتراضات عزیزانشان را از دست داده اند، اما یادبود آنها را به معانی و نمادهایی سیاسی بدل نموده اند.  زنان کرد از یادبود جان باختگان قیام ژینا بعنوان جعبه سیاه استفاده نموده و با زمینه سازی آن در دوره های مختلف جنبش، در تداوم و استمرار مقاومت اعتراضی مردم نقش داشته اند. آنها از خلال یادبودها، رویداد گذشته را به مقاومت زمان حال گره زده و تداوم آن را ممکن ساخته اند.  برای فهم اینکه چگونه زمینه سازی مراسم های یادبود در دوره های مختلف جنبش توسط زنان کرد، در تداوم مقاومت و استمرار جنبش  نقش داشته است باید به آن بسان ضد تاریخی که اتفاقا تاریخ را دوباره می سازد، نگاه کرد. این زمینه سازی کردن ها نشان می دهند که تاریخ ها واقعیت های ناپایداری هستند که صحت و سقم آنها به قدرت روابط و مردمانی که آنها را برساخته اند،  بستگی دارد. در واقع، تاریخ بازنمایی ایستا و تغییرناپذیر گذشته نیست، بلکه در عوض بعنوان نتیجه ی روابط و حرکات متعددی که توسط بازیگرانی ناهمگن انجام می شود، ظاهر می شود. تحول یادها از روایتی تصاحب شده توسط قدرت حاکم به روایتی اختصاص یافته به مردم، نتیحه فرآیندهای اجتماعی و سیاسی دینامیک و پویایی است که شامل مفصل بندی ها و روابط بین بازیگرانی با قدرت های متفاوت است. کنترل روایت و افشای خاطرات و یادهای مخفیانه و پنهان،  با زنده کردن آن بازیگرانی که توسط صدای غالب حذف شده، مبدل و ساکت شده اند، به جامعه امکان ارزیابی، شفاف سازی و بازیابی قدرت را می دهد. در واقع، تاریخ ها جعبه سیاه هایی هستند حاوی چیزهایی که ناچیز و بی اهمیت شمرده شده اند، اما با افزایش قدرت و توانایی مشروعیت بخشیدن به خود بعنوان نسخه ی قابل رویت و جایگزین ، توسط کنشگران آنها که به نوبه ی خود به حاشیه رانده شده و حذف شده هستند، امکان ظهور می یابند.  پتانسیل رهایی بخش کنترل روایت در توانایی آن در مشروعیت بخشیدن به روایت های چندگانه ی گذشته و در جایگزین کردن روایت هایی است که متفاوت و گاه در مقابل روایت غالب هستند. برگزاری مراسم هایی مانند چهلم و شب یلدا برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی کشته شده گان به روشنی گواهی بر کنترل روایت از جانب مردم و بازگویی آن از جانب کسانی است که روایت غالب سعی در ساکت نمودن و حذف آنها و روایت بازگو شده توسط آنها را دارد. با اینحال زنان در کردستان با کنترل روایت مرگ عزیزانشان نه تنها قدرت بازگو کردن آنها را در دست گرفته اند،  بلکه بخوبی از پتانسیل رهایی بخش آن برای بازیابی قدرت به مردم و تداوم مقاومت و استمرار جنبش استفاده کرده اند. زنان کرد از یادبودها برای مقاومت در مقابل سناریوسازیهای دولتی در خصوص مرگ کشته شده گان اعتراضات اخیر در کردستان استفاده نموده اند تا نشان دهند خاطرات و یادها روایت هایی در چنگال قدرت های حاکم نیستند، بلکه متعلق به مردمی هستند که در ساختن و بازگو کردن دوباره ی آنها نقش دارند. آنها با این کنش، در بازگشت و حتی تقویت حس در دست داشتن قدرت مردم که  سرکوب های شدید دولتی سعی در تضعیف آن داشتند،  موثر بوده اند و مقاومت را ممکن ساخته اند. آنها با برگزاری مراسم یادبود برای جان باختگان، ساده انگاشتن و ناچیز شماردن قدرت مناسبات متعلق به صداهای خفه شده و شنیده نشده توسط قدرت غالب را به چالش کشیده و قدرت ایستادگی و مقاومت را به به حاشیه رانده شده گان و سلب شده گان از قدرت باز گردانده اند. آنها با در دست گرفتن کنترل یادبود عزیزانشان، میان زمان حال وگذشته ارتباط برقرار نموده و همچنین از آن برای گذار به آینده استفاده کرده اند. زنان کرد  با به اشتراک گذاشتن خاطرات و یاد جانباختگان، از یک طرف آن را از یک اندوه و غم شخصی و فردی به درد مشترک و جمعی تبدیل نموده اند که بسان پلی میان گذشته و آینده بستر را برای شروع و براه انداختن اعتراضات بعدی فراگیرتر و پر جمعیت تر فراهم کرده است تا جاییکه ما حتی شاهد بوده ایم که شمار کشته شده گان در یادبود ها مانند مراسم چهلم و شب هفتم بیشتر و شدت تجمع های  اعتراضی بالاتر بوده است. از سوی دیگر،  با خواندن بیانیه های سیاسی و یا سخنرانی اعتراضی در کنار سر دادن شعار که در مراسم یادبود همسران، پدران، برادران و فرزندان خود  ایراد کرده اند، بسان فراخوانی عمومی مردم را به اعتراض فرا خوانده و آنها را دوباره به خیابان کشانده اند و بنابراین در تداوم حضور مردم در خیابان ها نقش داشته اند. زنان کرد حتی هنجارهای معمول مانند مویه کردن در مراسم عزاداری، دور هم جمع شدن در شب یلدا و جشن گرفتن سالروز تولد را به عمل اعتراضی گره زده اند و با این عمل کنترل روایت و کنشگری سیاسی را بهم پیوند زده اند. بعنوان مثال هنگام مویه کردن در مراسم شب هفت و چهلم عزیزان از دست رفته شان، آنها نوعی بیان اعتراضی در عین حال سوزناک و اندوهبار، اما سیاسی و کنشگرانه را به نمایش گذاشته اند که در ترکیب با لباس های کردی و شال های بخصوص و خواندن دسته جمعی سرودهای انقلابی که سمبل هایی از مقاومت مردم کرد در برابر سیاست های سرکوب و همسان سازی هستند، دیگران را به ادامه ی اعتراض و مقاومت فرا خوانده اند. تصاحب روایت ها و ستاندن قدرت بازگویی آنها از مردم توسط روایت غالب در عین حال که می تواند منجر به تحریف روایت شود، راهی برای سرکوب و سلب قدرت از صاحبان اصلی روایت است. اما برگزاری مراسم یادبود  توسط کسانی که به حاشیه رانده شده اند و حذف شده اند و بازگویی روایت ها  توسط آنان می تواند کنترل بازگویی روایت را به آنان بازگرداند و در نهایت به آنان علیرغم سرکوب و فشار حس قدرت را برگرداند و مقاومت را تداوم بخشد. زنان کرد با کنشگری سیاسی خود در مناسبت های مختلف یادبود عزیزان از دست رفته شان در اعتراضات مانند مراسم چهلم،  شب هفت ، شب یلدا  و تولد نه تنها کنترل روایت مرگ آنان را بدست گرفته اند، بلکه آن را به کنشی سیاسی و اعتراضی بدل نموده اند تا آنجاییکه گذشته را به مقاومت امروز گره زده و تداوم آن را ممکن ساخته اند.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)