آه، چه نفتی! شیر ظلمت است این نفت
و نفتکشها در سکوت پر میشوند
و جوانان در سکوت پیر میشوند
و در اعماق زمین، و در بالاسر، و بین دو دست یک بدن، جنگ است اسماعیل، جنگ است.
(بندی کوتاه از شعر بلند اسماعیل، رضا براهنی)
عکسهای کاوه گلستان از جنگ ایران و عراق، پر از درد است، پر از واقعیت و مثل خود جنگ، تلخ. چند روز پیش، سالروز درگذشتش بود. درست همان روزی که پس از حمله آمریکاییها به عراق، مشغول فیلم برداری بود و پیکرش را روی مین جا گذاشت. اما کاوه گلستان، از آنهایی نیست که از یادها برود، او در عکسهایش زندگی میکند و کسی چه میداند شاید همین جاها با دوربینی روی چشم، نظاره گرمان باشد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
as edameh zendegi aslan lesat nemibaram aksha tadakhele ostokhonham nofouz mikoneh, hich kari asam bar nemiyad,vaghat zajr mikesham as khordan va poshidane lebase now motenaferam, ba in hameh bidad chekar bayad kard ,rozhaye sakhti ra migosaranam bedone in ke kari betonam bekonam, as boudan halam beham mikhoreh asheghe nadidan va naboudanam,shayad mordan as hameh chis sibatar basheh.
یکشنبه, ۲۵ام فروردین, ۱۳۹۲