سمپوزیوم کشوری آثار دانشجویی علوم اجتماعی که به همت اتحادیۀ انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور و با همراهی و همدلی بسیاری از دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید علوم اجتماعی از بهار ۱۳۹۶ با تشکیل هستۀ اولیۀ دبیرخانهاش آغاز به کار کرد، در مسیر خود همواره تلاش کرده است به آرمانهای علوم اجتماعی انتقادی پایبند بماند.
در جریان برنامهریزی و برگزاری نخستین سمپوزیوم کشوری آثار دانشجویی علوم اجتماعی تلاش کردیم بیشترین شفافیت ممکن را داشته باشیم؛ انتشار عمومی اسامی کامل همراهان و حامیان، اطلاعرسانی تصویری و مکتوب جلسات هماندیشی و شورای راهبردی، برگزاری نشست خبری و انتشار عمومی شیوهنامۀ داوری (همگی در تارنمای رسمی سمپوزیوم در دسترس هستند) تنها بخشی از این تلاش مداوم بوده است.
انتشار عمومی صورت مالی سمپوزیوم نیز از ابتدا جزء جدیترین دغدغههایمان بود اما متأسفانه با پایانیافتن نخستین سمپوزیوم و انتخابات دورۀ جدید شورای مرکزی اتحادیه سهلانگارانه از آن گذر کردیم و از این بابت صمیمانه از تمامی همراهانی که در این مسیر به ما اعتماد کردند، عذرخواهی میکنیم. به گمان ما اقرار به این کوتاهی و به سرانجام رساندن آن، هرچند با تأخیری تقریباً یکساله، میتواند سنگ بنای اصلاحات امیدوارکنندهتری در این تلاش جمعی و دانشجویی باشد.
بر همین اساس، صورت مالی نخستین سمپوزیوم کشوری آثار دانشجویی علوم اجتماعی که ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد را به پیوست تقدیم میکنیم. ضمن قدردانی از تلاشهای صادقانۀ اعضاء و همراهان دبیرخانۀ دومین سمپوزیوم کشوری آثار دانشجویی علوم اجتماعی، امیدواریم صورت مالی آن نیز در کوتاهترین فاصلۀ ممکن پس از پایانیافتنش بهصورت عمومی منتشر شود.
دبیرخانۀ نخستین سمپوزیوم کشوری آثار دانشجویی علوم اجتماعی
۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
گزیده ای از خلاصه شدهء برخی از میزگردها
———————
هنر «و» جامعه
بیش از آنکه از «هنر» بگوییم یا از «جامعه»، قصد کردهایم از «و» سخن بگوییم. چگونه «و» ای است این «و»؟ به تعبیری، چگونه پیوندی است پیوند میان هنر و جامعه (و به معنای موسعتر، واقعیت)؟ بر آنایم، هنر پیوندی مستقیم و فیالفور با واقعیت ندارد. رابطهاش با «واقع» رابطهای است کج و معوج، «منحرف»، «غیرطبیعی»؛ از میانۀ احساسـاندیشهای (هم از این روست که مینرو همهنگامﹾ الهۀ «عقل» است و «هنر») متکثر و متکسر؛ از لفافۀ کثراتی از زبانها ــ دیداری، شنیداری، گفتاری، لامسهای.
از خلال اینان است که هنرﹾ جامعه را نظاره میکند و بر آن نظری میاندازد. بودهای ناـدیدنی و نهـدیدنی را دیدهـشدنی میسازد و افزون بر آن، نبودههایش را بر آن حمل میکند، تحمیل میکند، تفویض میکند. این چنین است که بر واقعیت میافزاید، آن را مضاعف میکند ــ هرچند نهفقط در شمایلِ فربهساختنِ «واقعیتـجهان»، که نیز، در شمایل نحیفساختن و نزارساختن «واقعیتـطبیعت». هنرﹾ تخیلِ آبستنِ اندیشه را در فاصلۀ هستن و بودن مستقر میسازد.
اما جامعه! بیکار و بیعار به تماشا ننشسته؛ به هنر تعدی میکند. بر آن میکوبد، بر آن میتوفد. در شمایلی دوگانه، هم، از یک سو هنر را اعتبار میبخشد، آبرویش میدهد، از شیرۀ جان به کام این پروردۀ ناخلف میچکانَد، و هم از دیگر سو، میروبدش، بیآبرویش میسازد، و «به جهانِ زیرِ زمین تبعیدش میکند»: به هر تقدیر، جامعه نقش خود را خودستایانه بر هنر حک مینماید.
این چنین است، این «و».
———————-
مرور مصائب بی خانمانی در ایران
در کمتر گردهمایی شاهد تبادل نظر و نگاه انتقادی نسبت به مساله بی خانمانی بودهایم.
امری که امروزه در سراسر کلانشهرها آثارش بر همگان پیداست. ما آنها را راندهایم. سیاستهای اتخاذ شده یار آنها نبوده و میخواهیم نسبت به رخدادهای تلخ این حوزه سخن بگشاییم.
اساسا چه مکانیسمهایی افراد متعددی را به سمت کوچه پس کوچههای مولوی رانده است؟ چه محاسباتی میتواند انسانی را به تحمل نداشتن سقف قانع کند؟
بی خانمان کسی است که نه تنها یاریاش نکردیم بلکه او را به تمسخر گرفتهایم. تهدید کردیم که زبالهها را از شکل درنیاورد. مامور ریختیم تا دستگیرش کنند و به او گفتیم متجاهر
به زنانی که باردار بودهاند و سقفی نداشتهاند گفتیم روسپی
چنین نشستی فرصتی خواهد بود تا درباره چالش های بی خانمانی تامل کنیم.
————————
دانشگاه و روابط قدرت
در پنل دانشگاه و روابط قدرت، هفت مقاله ارائه میشوند. این مقالات در مورد تضادها، مقاومتها و روابط نیروها در دانشگاه هستند. آیا میتوان با وجود موقتی بودن حضور دانشجویان در دانشگاه، از انتقادها و اعتراضهای دانشجویی به عنوان نیرویی یاد کرد که خواست دانشجویان را به تدریج برآورده میکنند؟ آیا دانشجو میتواند کنشگری نوآور باشد یا روابط قدرت درون جامعه را بازتولید میکند؟ تعاملات درون دانشگاه، چگونه تحلیل میشوند؟ چه شکلهای از مقاومت را میتوان در دانشجویان دید و آیا تشکلهای دانشجویی گامی جهت گسترش عدالت برداشتهاند؟ اینها برخی از مسایلی است که محور گفتوگو در این پنل خواهند بود.
—————————–
تأملات تاریخی- معرفتی
مسئلۀ تاریخ و فهم تاریخی حلقۀ مفقودۀ اندیشه ورزی در ایران است. درگیر شدن در فهم نظری صرف، و یا اصرار بر ادغام وضعیت در نظریه موجب شده است که درون ماندگاری و فهم تاریخی به محاق برود. در سالهای اخیر شاهد رشد علاقهمندی به فهم تاریخیِ علوم اجتماعی در ایران هستیم. پنل حاضر یکی از شواهد رشد این علاقه مندی است. متونی که از جهتهای گوناگون تلاش دارند وضعیت را به شکلی درونماندگار و تاریخمند فهم کنند در این پنل به بحث و بررسی گذاشته میشوند.
——————-
آموزش عمومی در پرتو سیاست
اگرچه در طول چند سال اخیر صحبت از آموزش عمومی از هر گوشه و کناری شنیده میشود اما آکادمی علوم اجتماعی توجه چندانی نسبت به آن نشان نداده است. پرداختن به آموزش عمومی از آن رو ضروری است که میتواند گرهگاه بسیاری از مسائل اجتماعی جامعۀ ایران باشد و راه را بر تأملات بیشتر در این زمینهها بگشاید. در راستای تلاش برای کشودن باب گفتوگو در این مورد، در پنل آموزش عمومی و سیاست از ساعت ۱۵:۳۰ روز سهشنبه در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشکاه تهران به سرنوشت فارغالتحصیلان مدارس نوین مذهبی در ایران و جدال دینداری و سکولاریزاسیون در این عرصه میپردازیم؛ مسئلۀ استقلال دانشگاه فرهنگیان و تأثیر سیاستهای ایدئولوژیک بر سرنوشت معلمان تربیتشده در این دانشگاهها را پیش رو میگذاریم؛ به نقد و بررسی کنشکریهای جنبش معلمان در طول سال تحصیلی گذشته میپردازیم و در پایان، اقتصاد سیاسی مسیرهای متفاوت خصوصیسازی آموزش عمومی را با نگاه به تجارب جهانی در بستر محلی ایران واکاوی میکنیم.
—————————-
شهر و اجتماعات مدنی
ذهن نیز همچون بدن به قسمی رفتار و کردار عادت میکند. کردارهای ذهنی درون کورههای گفتمانی خم و راست میشوند و شکل قالبهای اندیشه را بهخود میگیرند. در طول دهههای پیشین اندیشیدن به شهر نیز از پس همین فرآیندها شکلی صلب بهخود گرفته بود. شهر چیزی جز یک پیکرهی فیزیکی نگریسته نمیشد؛ موجودی ایستا، بیتاثیر، مرده و غیر دیالکتیکی.
اما دستکم دو دهه است که از درون این پیکرهی سفت وسخت اندیشهی قالبی فهم جدیدی از شهر سر از تخم بیرون آورده است. شهری که دیگر نه فقط در هیأت پیکرهای فیزیکی که در قامت مجموعهای از روابط اجتماعی ظاهر شده است. روابط اجتماعیای که پیاپی در حال تاثیر و تأثر بر یکدیگرند. اکنون دیگر میدانیم که شهر همچون دیگر کلان مقولات اجتماعی از قبیل جامعهی دورکیمی و سرمایهی مارکسی به یکی از اپیستمههای معرفتی جهان نوین بدل شده است. برخاستن مقولاتی چون زندگی روزمره، مصرف، بازتولید اجتماعی، مقاومتهای نوین شهری، چرخهی سرمایهی مستغلاتی و … خبر از اهمیت شهر بهعنوان نه تنها چارچوب تولید که یکی از عوامل تولید میدهد.
در پنل امروز (سهشنبه) به اتکای دو متن و یک فیلم به بازاندیشی در شهر و اندیشیدن به ابعاد متنوع زندگی شهری خواهیم پرداخت.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.