ضد امپریالیستها یک دیکتاتور مورد حمایت روسیه را به یک قیام مردمی ترجیح میدهند.
ونزوئلا در بحران ناشی از اقتصادی دولت محور قرار دارد در رکودی بزرگ که سبب شده تا بزرگترین جابجایی پناهجویان در تاریخ معاصر در امریکای لاتین را شاهد باشد. هم چنین، رژیمی که مسبب ایجاد این فاجعه بوده از یک استبداد فاسد به یک دیکتاتوری فردی تمام عیار تبدیل شده است.
با تجربهای که شاهد آن هستیم امریکا از شکست سوسیالیسم ونزوئلایی به عنوان اهرمی برای سرزنش جنبش سوسیالیستی استفاده میکند. با این حال، چپ غربی باید نگاهی جدی به موضوع ونزوئلا داشته باشد. اگر شما با سیاست کوبا اشنا باشید میتواند وضعیت را درک کنید. اصطلاح “انقلاب بولیواری” که از سوی هوگو چاوز رییس جمهوری سابق ونزوئلا مطرح شده بود در آن زمان زنگهای خطر را به صدا درآورد. پرستش رهبری کاریزماتیک در حد تبدیل شدن کردن او به یک بت، عدم تمایل رژیم به هرگونه پذیرش مخالفت و انتقاد و سوء مدیریت اقتصادی همگی مواردی اشنا برای ناظران مسائل کوبا هستند. با این حال، بسیاری از چپهای سوسیالیست غربی این موضوع را نادیده گرفتند که فانتزی “سوسیالیسم قرن بیست و یکمی” در ونزوئلا نیز در حال تبدیل آن کشور به وضعیت کوبا بود. این وضعیت یاداور تجربه اتحاد شوروی و شیفتگی چپهای اروپایی برای آن است. “ارتور کستلر” در این باره گفته بود که وضعیت آنان شبیه “تماشاگران تاریخ از درون حفره دیوار” است در حالی که خود شخصا تجربه زندگی در آن شرایط را نداشتهاند.
تمایل به ایستادن در کنار یک دیکتاتور هر چند به صورت غیر مستقیم، نشان دهنده وجود بیماری عمیقی در جریان چپ معاصر است.
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تعداد اندکی از چپها ایدهای واقعی برای برنامه اقتصادی سوسیالیستی معاصر به شکلی عملی عرضه داشتهاند. آنان انتظار داشتند که سوسیالیسم قرن بیست و یکمی در ونزوئلا امیدشان را به واقعیت تبدیل کند اما رویدادهای بعدی نشان دادند که این امید یک سراب بوده است و آن چه پشت اقتصاد ونزوئلا بوده ناشی از افزایش قیمت نفت بوده است. با کاهش قیمت نفت، مدیریت ناایمن شرکت نفت دولتی ونزوئلا (PDVSA) که توسط دولت چاوز و سپس مادورو رهبری میشد شاعد کاهش تواید نفت ونزوئلا در ماه ژوئن سال گذشته میزان ۱. ۳۴ میلیون بشکه در روز بود که کم ترین میزان تولید در هفت دهه گذشته بوده است البته به جز مدت زمان اعتصاب و اعتراض ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ میلادی. این موضوع به همراه کنترل قیمتها باعث شده تا ونزوئلا به گدایی دچار شود.
با این حال، این خطر اصلی نیست. بسیاری از چپها در غرب تحت پوشش ضدیت با امپریالیسم از دیکتاتورها حمایت میکنند مادامی که آنان از دهانشان شعارهای ضد امریکایی بیرون آیند. این واقعا ترسناک است.
البته باید اشاره کرد که علیرغم آن که ترامپ در مورد این که مادورو باید کنار برود حق دارد با این حال، جنگ خصمانه ایالات متحده مانع از کمک به هرگونه مسیر بازگشت به دموکراسی در ونزوئلا خواهد شد. نه تنها پیش تر سابقه طولانی مداخله ایالات متحده و حمایت آن کشور از بدترین بازیگران دست راستی در امریکای لاتین وجود داشته بلکه حمله احتمالی امریکا احتمالا به نفع نخبگان حاکم کنونی در ونزوئلا خواهد بود تا بهانهای برای سرکوب بیش تر مخالفان در داخل پیدا کنند. اکنون باید به اپوزیسیون ونزوئلا کمک کرد تا مشروعیت خود را در خانه و نه در خارج از آن کشور اثبات کند.
با این حال، میتواند با مداخله امریکا مخالفت کرد بدون آن که بهانهای نیز برای حمایت از دیکتاتوری در کاراکاس داشت. “برنی سندرز” هفته گذشته از سرکوب جامعه مدنی در ونزوئلا انتقاد کرد در حالی که نسبت به خطر حمله احتمالی امریکا به ونزوئلا نیز هشدار داد.
برخلاف سندرز اما اکثر چپهای ضد امپریالیست عادت بدی دارند و آن این که تا زمانی که مستبدها بتوانند به استبداد خود در داخل ادامه دهند از آنان حمایت میکنند. “ایلهان عمر” نماینده دموکراتها در توئیتی نوشته است: “یک کودتای مورد حمایت امریکا نه تنها راه حل مسئله ونزوئلا نیست بلکه وضعیت را بدتر میکند. تلاش ترامپ برای استقرار یک اپوزیسیون راست گرای افراطی در ونزوئلا تنها سبب افزایش خشونت و ناامیدی در منطقه خواهد شد”. هم چنین، “تولسی گابارد” یکی از نامزدهای ریاست جمهوری امریکا در سال ۲۰۲۰ میلادی و نماینده زن کنگره امریکا از حزب دموکرات در سال ۲۰۱۷ میلادی با “بشار اسد” زمامدار سوریه دیدار کرده بود و تمام اعضا و گروههای اپوزیسیون سوریه را “تروریست” خواند.
به موارد بیش تر نگاه کنید در جنبش “میدان” در اوکراین، در مبارزه علیه اسد در سوریه و در اعتراضات ونزوئلا. در هر سه مورد بسیاری از چپها نتوانستند با معترضان در آن کشورها اعلام همبستگی کنند و جانب رژیمهای سرکوبگر را گرفتند. انان مخالفان را “فاشیست”، “دست نشانده” و در ونزوئلا “افراطیهای دست راستی” خواندند.
در هفتههای اخیر چپهای افراطی سعی کردهاند تا رویدادهای ونزوئلا را به عنوان یک کودتا قلمداد کنند. این نشان از درک عمیقا نادرست آنان از بازی در زمین سیاست دارد. نزدیک ترین چیز به یک کودتا در ونزوئلا در سال ۲۰۱۷ روی داد زمانی که مادورو به موازات مجلس ملی ونزوئلا یک نهاد دیگر را ایجاد کرد. همان گونه که “فرانسیسکو تورو” در یادداشتی در “واشنگتن پست” به آن اشاره کرد از زمان به قدرت رسیدن مادورو در سال ۲۰۱۴ میلادی به این سو او کارزار بیرحمانهای را برای از بین بردن کنترل و نظارت دموکراتیک راه اندازی کرد و سازوکار قانونگذاری را به گونهای تنظیم کرد تا تنها او و هواداراناش بتوانند برنده باشند. در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا در سال ۲۰۱۸ میلادی، اپوزیسیون آن انتخابات را تحریم کرده بود. “زید رعد حسین” رییس سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در آن زمان عنوان کرد که در انتخابات ونزوئلا حتی حداقل شرایط لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه نیز فراهم نشده بود.
تحت پوشش ضدیت با امپریالیسم، افراید در طیف چپ افراطی حضور دارند که در عمل از دیکتاتورها مادامی که با امریکا نباشند حمایت میکنند. آنان از شبح مداخله غرب استفاده میکنند تا مداخله کشورهای دیگر را در نقاط دیگر نادیده گیرند. این موضوع در مورد سوریه و مداخلات روسیه و هم پیماناناش در آن کشور صدق میکند. در ونزوئلا نیز روسیه میلیاردها دلار تسلیحات به آن کشور صادر کرده و رژیم مادورو را مجهز کرده است. در همین حال، هزاران مامور امنیتی از دیکتاتوری کوبا به رژیم ونزوئلا کمک میکنند تا مخالفان حکومت را سرکوب کرده و آنان را تحت نظر و جاسوسی قرار دهد.
از دید این طیف از چپها مخالفان در کشورهایی مانند ونزوئلا و سوریه صرفا مزدوران امریکایی هستند. آنان “خوان گوایدو” یکی از اعضای انترناسیونال سوسیالیست که به جناح چپ میانه تعلق خاطر دارد را به عنوان عضوی از “اپوزیسیون راست افراطی” قلمداد میکنند بدان خاطر که توانسته به عنوان فردی که به تازگی به عنوان رییس جمهوری برسمیت شناخته شده و توانسته حمایت ایالات متحده را کسب کند. استدلال آنان این است: ترامپ مادورو را دوست ندارد در نتیجه، باید بر روی جنایات مادورو چشم پوشاند.
چپ ضد امپریالیست در غرب میخواهد که ایالات متحده از مداخله در امور داخلی ونزوئلا خودداری ورزد. تا این جای کار خواستهای منصفانه است. با این حال، فاجعه از جایی شروع میشود چپها در برابر این موارد سکوت میکنند: “لوئیس اورتگا دیز” دادستان کل سابق ونزوئلا تبدیل به فردی مخالف چاوز شد، “رنزو پیترو” رهبر جنبش دانشجویی به دلیل شرکت در تظاهرات اعتراضی در سال ۲۰۱۴ میلادی چهار سال را پشت میلههای زندان میگذراند و رییس مجلس ملی ونزوئلا که حق دارد درباره وضعیت کشورش اظهارنظر کند مورد انتقاد چپها قرار میگیرد.
جیمز بلادورث
روزنامه نگار و نویسنده بریتانیایی
ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.