این روزها وضعیت داخلی رژیم اسلامی وضع بهتری از چهره بی آبروی خارجی آن ندارد. دولت و مجلس دو شقه شده و به جان هم افتاده اند. هر چه احمدی نژاد بتلاود و هر حرکتی که اطرافیان نزدیک به وی  انجام دهند مورد شماتت و انتقاد و جیغ و فریاد نزدیکان رهبر قرار میگیرد و بر عکس. حال این شامورتی بازی است و دغلکاری است یا واقعیتی از بهم ریختگی درون حکومت مورد بحث من نیست؛ من در این مطلب قصد دارم تقریبا بدون تفاسیر طولانی به یک سری مسائل روز سیاسی – اجتماعی در ایران بپردازم. احمدی نژاد وزارتخانه ها را در هم تلفیق میکند و آش شوربایی از ممکلت بهم ریخته میسازد و مجلس مخالفت میکند. مصباح یزدی نظریه پرداز نظام که تا چندی پیش از طرفداران پر و پا قرص احمدی نژاد بود به وی و رحیم مشایی اش میتازد… و خلاصه صحنه سیاست ایران شهر فرنگی است دیدنی که متأسفانه ضررش را فقط مردم تحت ستم ایران میبینند.

سطور بالا تصویر کوچکی از وضعیت رژیم و جناحهای درون آن است. از طرف دیگر با شروع فصل تابستان، با اجرای طرح به اصطلاح امنیت اجتماعی به جان مردم و خصوصا زنها افتاده اند و به نام عفت و عرف شرعی و اجتماعی به اذیت و آزار مردم میپردازند. طبق اخبار موثق بدست آمده اکثر دستگیر شدگان زنان جوان میباشند. سخن از زنان به میان آمد. آری زن، نیمی از شهروندان جامعه ۷۰ میلیونی ایران که حتی شهروند درجه چندم هم به حساب نمی آیند. بر اساس نص صریح قرآن و قوانین شریعه  زنان همواره باید در بی حقوقی فرودستی کامل بسر ببرند. اگر بر آنان ظلمی روا شود حتما خود آنان مقصر هستند؛ نمونه جدید آن ماجرای حمله به مهمانی خصوصی در سده (خمینی شهر) اصفهان است که اوباش اسلامی به باغی در آنجا حمله کردند، زنان را از مردان جدا کرده و مردان را در قسمتی از باغ زندانی کرده و سپس به شکل گروهی به آنان تجاوز کردند که در بین زنان حتی زن حامله ای نیز وجود داشته است. جالب اینجاست که از رئیس پلیس گرفته تا امام جمعه و بقیه شیخ پشم الدین های آن اطراف به طور مدام متذکر شده اند که زنان آن مهمانی بدحجاب بوده اند و غیره.

این حکم زن در ایران تحت حاکمیت اسلام ناب محمدی است. البته این شگرد۳۴ ساله این حکومت از همان بدو تولدش بود که با برقراری قوانین شرعی در جامعه و سختگیریهای فراوان، مردم و خصوصا زنان را به تمکین وادار نماید. اما این سیاست و تاکتیک همواره به ضد خودش تبدیل شده و زنان در طول این سالها حتی اگر شده با عقب بردن چند سانتی از روسری خود به عقب، با این جانوران جنگیده اند. بله، این جنگی خیابانی و هر روزه بین مردم و خصوصا نسل جوان با رژیم آدمکش اسلامی در ایران بوده وهمچنان ادامه دارد. زن ایرانی، جوان ایرانی و کلا مردم ایران، آزادی میخواهند، عشق میخواهند، خواهان شادی و یک زندگی عاری از بیم و ترس همیشگی از اوباش امر به معروف و نهی از منکر و دیگر هم خانواده های آنان هستند و برای همین به مبارزه خود در اشکال مختلف ادامه میدهند. و برای همین است که آن دسته که امکان و توان مالی دارند از این جهنم خارج شده و به کشورهای غربی برای ایجاد یک زندگی آرام و بی دغدغه روی میاورند.

در ایران خنده ممنوع است، مجازات عشق، مرگ و قصاص و سنگسار است، سزای نظر و تفکر منتقد و مخالف، زندان و کهریزک و اوین است. اگر بنویسی قلمت را میشکنند، اگر بگویی زبانت را میبرند، زن باشی، اصلا وجود نداری و باید وجودت احساس نشود وگرنه ایجاد فساد میکند و به همین دلیل زن بودن هم در آن جامعه جرم بزرگی است و … و اینها همه برای بقای حکومت است که انجام میگیرد چرا که این جانوران خود واقفند که تا چه حد مورد نفرت مردم هستند و برای همین از هیچ جنایتی برای سرکوب مردم دریغ ندارند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com