درباره برنده شدن یک بانوی محجبه در آکادمی موسیقی گوگوش مطالب متعددی نوشته شدند. در این مطلب اما به نکته ای اشاره شده که باعث شد بخواهم آن را در تریبون بازنشر کنم. نویسنده مطلب در انتهای آن نوشته: آنقدر درگیر دفاع از این بانوی مومنه شده اند که موضوع اصلی که به سخره گرفتن شعور بینندگان توسط این کانال و سهولت پیش بینی نتایج این سریال از پیش نوشته شده، را فراموش کرده یا نادیده می گیرند…

……………..

می گویند: طرق الی الله بعدد خلایقه

راه های رسیدن به خدا به تعداد آفریدگانش است.
در مورد ما ایرانیان مورد دیگری نیز صدق می کند:
طرق الاسلام بعدد ایرانیون!
اکثریت ایرانیان خود را مسلمان می دانند، ولی هر کسی با راه و روش و تفسیری خاص به نفع خود.
دوستی داشتم، در ماه رمضان روزه بود و سیگار می کشید! گفتم فلانی، چه جوریاست برادر؟ گفت: مرجع تقلیدم رو عوض کردم، ایشون می گن که می شه با دهن روزه سیگار کشید! احتمالا اگر مرجع تقلیدی پیدا می کرد که فتوا می داد می شود با دهان روزه غذا خورد، مقلد او می شد.
این داستان اکثریت متدینین ایرانی است، خودتان تعمیم بدهید.
نگران دغدغه من برای اسلام نباشید، دغدغه من بازی با شعور بینندگان است.
اشاراتی چند به نظریه پردازی جدید و ناشناخته:
این بانوی محترمه، مومنه متدینه، ارمیا از آلمان که همسری اهل کتاب (بخوانید مسیحی) دارند، به خودشان مربوط است که در عین داشتن لیسانس فلسفه، هنوز مقید به گوهر حجاب می باشند.در نظر داشته باشید که معمولا حجاب با فلسفه در تضاد است و هر آنچه که از فارغ التحصیلان فلسفه غیر حوزوی دیده ایم، شک کردن به مواردی بسیار بالاتر از حجاب بوده است.
انکار نمی کنم که به داشتن مدرک فلسفه او نیز شک دارم، نه باورها و نه ادبیات او به کسی که لیسانس فلسفه دارد نمی خورد، امیدوارم در این زمینه اشتباه فکر کرده باشم.
احتمالا در آینده نزدیک به مدد این عالمه فاضله، شاهد عرضه رساله ای جدید از ایشان خواهیم بود که تفسیری کاملا مدرن، امروزی و ساختارشکن! از یک مسلمان محجبه فیلسوف ساکن اروپا خواهد داد که اسلامش را بنا به تمایل و علاقه های شخصی اش تفسیر می کند و آرزوهای دیرین خشکیده آنهایی که به جبر تفاسیر ماقبل ارمیا تاکنون تحمل کرده (یا تحمل شده اند)، زین پس با این رساله ، آفتابی نو در زندگیشان تابیده و گشایشی خواهد شد.
طبق قوانین جمهوری اسلامی، همسر یک زن ایرانی اگر غیر مسلمان خارجی هم که باشد، بایستی برای ازدواج با یک زن ایرانی، مسلمان شود تا ازدواج آنها رسمیت پیدا کند، این نیز تضادی دیگر در شخصیت ساختگی این هنرجوی ساخته و پرداخته کانال من و تو و محصولی جدید از عکدمی (آکادمی با تلفظ غلیظ و اریجینال!) موسیقی گوگوش است. این گونه رفتارها بسیار مورد پذیرش روشنفکران دینی (یک پارداوکس دو کلمه ای) ما نیز قرار می گیرد.
اگر نمی دانستید بدانید:
“آلمانی ها مسیحی هستند! آنها شما را هر آنگونه که هستید می پذیرند و احترام می گذارند”  نه مثل مسلمانان که نه احترام می گذارند و نه می پذیرند.
ارمیا: “نمی دانم چه اتفاقی قرار است بیافتد.”، فکر می کند همه چیز اتفاقی بوده! ولی این سناریو از قبل نوشته شده است و بازیگرانش دانسته و ندانسته در آن بازی می کنند، ارمیا و بازی گردانان، انتهای فیلنامه را خوب می دانند!
ایشان معتقد است که “دین و شادی توام هستند”، در طول تاریخ اسلام نمونه های بسیاری از این شادی ها را دیده ایم و می بینیم! (این قسمت آنقدر ملموس است که نیاز به هیچ توضیحی ندارد.)
.
.
.
متاسفانه یا خوشبختانه، در اکثر موارد با دیدن چند دقیقه از یک فیلم، می توانم انتهای آن را حدس بزنم و قریب به اتفاق حدس هایم درست می باشند. لذا می توانم آخر این سریال! را هم با توجه به گزاره های زیر حدس بزنم:
۱- به کرات تاکنون تکرار شده که امسال سال دختران است، دخترها بهترند، همه آن را تکرار می کنند.
هلن، یکی از لچه! (لهجه)دارترین دختران که بد خواندنش هم بدیهی است، مورد دست زدن اساتید و تشویق ها قرار می گیرد. در واقع هلن هیچ استعداد آوازی ندارد و نباید پذیرفته می شد، از طرف دیگر پسرها باید تا جایی که می شود مورد تمسخر و تحقیر قرار بگیرند و مکررا گفته می شود که اساتید راضی نیستند و انتظار استادان عکدمی برآورده نمی شود.
۲- از قسمت اول برنامه تاکنون حجاب ارمیا بیشتر و بیشتر شده است. همچنین هیچ انتقادی به اجراهای او نمی شود. اهمیتی هم ندارد که در کلاسهای رقص و ورزش شرکت نکرده و فقط نگاه می کند. آنچه هست، تشویق و ترغیب است و جز این نیست.
به دلیل وجود او و تفاسیرش، بینندگان جدید بسیاری به خیل بینندگان من و تو و سریال آکادمی اضافه شده اند و چه چیزی برای یک کانال تلوزیونی بهتر از این می تواند باشد؟
۳- تنها کسی که می توانست در میان دختران رقیب ارمیا باشد، شهرزاد بود که علی رغم توانایی هایش ناعادلانه حذف شد تا ارمیا یکه تاز میدان باشد، بقیه فعلا درگیر یادگیری تلفظ واژگان زبان شیرین پارسی هستند.
استنتاج منطقیاو نفر اول آکادمی خواهد شد.
صاحبان شبکه، بدینوسیله مشت محکمی بر دهان تلوزیون ضرغامی خواهند زد، چون برای اولین بار تماشای یک بانوی محجبه مومنه مدرن فیلسوف به فینال رسیده و اول شده، خلاف آن تبلیغات همیشگی صدا و سیما از شبکه های ماهواره ای است.
همچنین عده کثیری از بینندگان جدید که از قشر متدین و مذهبی هستند، تماشاگران این کانال خواهند بود و این هدف اصلی این فیلمنامه است.و اینک سوال این است:

آیا کسب درآمد اساتید از این برنامه ارزش آن را دارد که معیارهای واقعی را فراموش کنند و اعتبار خود را ارزان بفروشند؟
آقای خلعتبری بر عکس سری قبل که اشاره کرد ما بیداریم، این بار بیدار نشده اند؟
پی نوشت:
در این زمینه بیش تر نخواهم نوشت؛ چون هیچ انگیزه ای برای دیدن بقیه قسمت های سریال ندارم، وقتی داستان آنقدر لوث شده که …
هنوز تا این تاریخ، این خانم محترم، پاسخ سوال موبانه و محترمانه مرا در صفحه یوتیوب نداده است.آن سینه چاکان شریعت پناهی که به ناگه همگی دموکرات شده اند، بجای برچسب زدن و ادعای دموکراسی که تا دیروز از آن خبری نبود، یک مستند از ادعای متناقض این خانم از منابع اسلامی بیاورند که هم من می دانم و هم خودشان که نمی توانند.
آنقدر درگیر دفاع از این بانوی مومنه شده اند که موضوع اصلی که به سخره گرفتن شعور بینندگان توسط این کانال و سهولت پیش بینی نتایج این سریال از پیش نوشته شده، را فراموش کرده یا نادیده می گیرند

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com