زنان مطلقه در ایران نه تنها با مسایل و مشکلات حقوقی برخوردارند، بلکه در اجتماع نیز با دشواری هایی ویژه مواجه می شوند. ترکیب این دو وضعیت زنان مطلقه ایرانی را پیچیده تر کرده است. کیم لینگینوتو و زیبا میرحسینی در مستند خود بخشی از این مصائب و مشکلات را به تصویر کشیده اند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
من تو سن خیلی کم یعنی ۱۵ سالگی مطلقه شدم.هیچ وقت نیش و کنایه ها و تهمت ها و نگاه هایی که خوب نیستندازجانب همه چه هم جنس خودت چه غیرهم جنس خودت رو که پیرامون مطلقه بودن برام پیش اومد رو فراموش نمی تونم بکنم و بسیاربسیار زندگی من تحت تأثیرِ همین موضوع قرارگرفت.ازدست بابام خیلی کتک خوردم، مجبورشدم به جای ادامه تحصیل کارکنم وخودم خرج خودمُ دربیارم تازه به خانواده کمک هم بکنم.۹سال تمام تو یه مهدکودک به عنوان خدمتکارکارکردم تا تونستم ازطریق متفرقه دیپلممُ بگیرم. ولی بعدش به خاطر گرفتاری های خانوادگی و کاری نتونستم درسمُ ادامه بدم.اگربخوام کلِ بلاهایی که به سرم اومدازقبلِ همین مطلقه بودن ، مثنوی هفتادمن کاغذمیشه ازش درست کرد.وحالادرآستانه ی ۴۰سالگی هنوزمجردم و بیکارو……..
یکشنبه, ۴ام فروردین, ۱۳۹۲