نقدی بر نقد امین کریمالدینی در موضوع بهتان برای حفظ نظام

درآمد
اخیرا مستندی تحت عنوان «بهتان برای حفظ نظام» به تهیه‌کنندگی حسین باستانی از شبکه بی‌بی‌سی فارسی پخش شد. در مستند به فتاوایی اشاره شده که مطابق آن، وفق روایتی منقول از نبی اسلام می‌توان برای بی‌اعتبار کردن و از چشم مردم انداختن بدعت‌گذاران در دین که موجب گمراهی مردم می‌شوند، از حربه بهتان نیز استفاده کرد. این روایت که در منابع روایی کهن شیعی (از جمله در کافی کلینی) نیز راه یافته همواره مورد مناقشه قرار داشته است. برخی «باهتوهم» در این روایت را به این معنا گرفته اند که با با بدعتگذران (بخوانید دگراندیشان) چنان مباحثه و احتجاج کنید که «مبهوت شوند» و شماری نیز (بیشتر در دوران اخیر) این لفظ را به معنای «به أن‌ها  بهتان بزنید»  گرفته‌اند.

اما انگیزه طرح این بحث در مستند یاد شده آن بوده که آیت الله خمینی در گذشته‌های دور (در سال ۱۳۴۸) در یک سخنرانی آموزشی در نجف مدعی می شوند که حکومت عده ای را به لباس روحانیت ملبس کرده و آن‌گاه با شدت تمام به این اقدام حمله کرده و، با اشاره تلویحی به روایات یاد شده، به مردم و از جمله طلاب حوزه ها، سفارش اکید می کند که با این پدیده مخالفت و مبارزه کنند و از جمله توصیه می کند اینان را کتک بزنند (هرچند نه چندان زیاد!) و عمامه از سرشان بردارند و نیز متهم شان کنند و بهتان بزنند و . . . مضمون چنین توصیه ای این است که برای افشاگری علیه اینان و از چشم انداختنشان هر کاری از این دست جایز و گاهی واجب است و این یک تعهد دینی است.

مستند بهتان با این سخنرانی آغاز می شود و بعد البته به موضوعات مرتبط دیگر در کارنامه جمهوری اسلامی از آغاز تا کنون می‌پردازد. از جمله  در أن به برخی سخنان آیت الله خمینی اشاره می شود مبنی بر این که حکومت به مثابه حکم اولیه اسلام و حفظ آن، اولویت شرعی هر مسلمانی است، و حراست از نظام اسلامی (فعلا نماد آن جمهوری اسلامی) ولو با شرب خمر و جاسوسی و . . . ضرورت دارد. برای مستند کردن چنین مدعیاتی، در فیلم به انبوهی از گفتارها و رفتارهای عملی مسئولان امنیتی و قضایی و فرهنگی نظام با دگراندیشان عقیدتی و سیاسی در طول چهل سال اشاره شده است. مدعای کانونی مستند آن است که بر مبنای چنان تفکری زیر پوست فقه و شریعت، چنین افکار و اعمالی در اندام نظام اسلامی مطلوب بنیانگذار جمهوری اسلامی، ساری و جاری شده و می شود.

این مستند (چنان که انتظارش می رفت) مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و بارها دیده شده و در حال دیده شدن است. از این رو به طور قابل انتظاری با واکنش های گسترده ای انتقادی نیز مواجه شد. از جمله چند مقاله در مقام دفاع از آیت الله خمینی و رهبر کنونی نظام و عملکردش در این چهل سال در برخی رسانه های عمدتا وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی انتشار یافت. نویسندگان این نوشته ها تلاش کرده اند تا انتساب جواز و یا وجوب شرعی بهتان در آموزه های رهبر فقید انقلاب را انکار کنند و چنین نسبتی را به چالش بکشند و در نهایت نظام دینی جمهوری اسلامی را از هر نوع اتهام زنی و برخورد غیر اخلاقی و غیر شرعی و حتی غیر قانونی مبرا کنند. هرچند گاه به تلویح و به تصریح برخی «خودسری» های استثنایی را منکر نشده اند.

در این نوع نوشته ها، مطالب مختلف و متنوعی مطرح شده که برخی از آنها در جای خود درست و بعضی از آنها قابل بحث و مناقشه اند و البته شماری نیز بهانه جویی و بیشتر برای تحت الشعاع قرار دادن مدعای محوری مستند هستند. از جمله نقدهای مطرح این بوده که مفاهیم و اصطلاحات علمی و فقهی و حقوقی دقیق به کار نرفته است. نیز اشارتی شده به گفته ها و آموزه های دیگر آیت الله خمینی مبنی بر التزام به قانون و شرع و اخلاق، و ایراد گرفته اند چرا در مستند به آن‌ها اشاره نشده است. یا ادعا شده مستند غیر حرفه ای است. با این حال باید توجه داشت که، جدای از درستی و نادرستی این نوع مناقشه ها، انگیزه و محور اصلی مستند و تمام اقوال و مستندات مطرح شده در آن، صرفا برای بیان یک مدعا بوده و آن اندیشه حذف مخالف و رقیب و مزاحم به هر قیمت (بخوانید الهیات حذف) و عمل به آن در طول چهار دهه عمر جمهوری اسلامی؛ و به گمانم، مستند به نیکی از عهده آن برآمده و همین امر نیز موجب چنان واکنش هایی شده است. از این رو این نویسندگان کوشیده اند به «هر قیمتی» اثرات مستند را خنثی و مخدوش کنند؛ روشی که در رسانه ها و ابزارهای تبلیغی و امنیتی جمهوری اسلامی، روشی شناخته شده است و آشنا!

در این مستند حدود پنجاه دقیقه ای چند تن نیز حضور داشته و در این باب سخن گفته اند، از جمله دوستان عزیز آقایان دکتر سروش و دکتر کدیور، و من. یکی از نقدهای منتشر شده، نوشته مبسوطی است با عنوان «نقدی بر مواضع کدیور، اشکوری و سروش در مستند بهتان برای حفظ نظام» به قلم آقای امین کریم‌الدینی» که در «ایران آنلاین» منتشر شده و پس از آن در وب سایت زیتون (و برخی شبکه های اجتماعی) بازنشر شده است.

یکی از انگیزه های تهیه این پاسخ نقدنوشته جناب کریم الدینی است که مرا تحت تأثیر قرار داد؛ به گونه ای که سکوت در برابر آن را خلاف ادب دانستم. نوشته جناب ایشان از دو امتیاز برخوردار است. یکی این که، در مجموع عالمانه و متین است و دیگر این که، ادب نقد رعایت شده است. چنین رویکردی در نظام جمهوری اسلامی و در انبوه ذوب شدگان در ولایت (هرچند جناب کریم الدینی ظاهرا از این گروه نیست) کمتر دیده شده و می‌شود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com