صبح روز دوشنبه دهم دیماه تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه تهران و مردم علیرغم به میدان آمدن تعداد زیادی از نیروهای سرکوبگر رژیم و ایجاد فضای شدید امنیتی با فراخوان قبلی که درشبکه های اجتماعی پخش شده بود، در میدان و خیابان انقلاب مقابل دانشگاه تهران به تجمع اعتراضی دست زدند. این تجمع در ادامۀ و در پشتیبانی از اعتراضات سه روز دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد به جانباختن ده تن و زخمی شدند ٢٨ نفر دیگر از همکلاسی هایشان برگزار گردید. این حادثۀ دردناک روز سه شنبه چهارم دیماه بر اثر واژگون شدن اتوبوسی که به اعتراف رئیس راهنمایی و رانندگی از سال ١٣٩١ فرسوده و از رده خارج بوده اما برای حمل ونقل دانشجویان از جاده مرتفع و پرخطر دانشگاه آزاد از جانب مسئولان درنظر گرفته شده بود اتفاق افتاد.

تجمع روز دوشنبه ابتدا با خواستهای قبلی دانشجویان مبنی بر استعفا و عذرخواهی مسئولان دانشگاه آزاد و دیگر مطالبات ایمنی شروع گردید. اما پس از دخالت نیروهای سرکوبگر نظامی و لباس شخصی جمهوری اسلامی و شلیک گاز اشک آور و ضرب و شتم دانشجویان و مردم معترض، دانشجویان با آنان درگیر شده و خیابان به را به صحنۀ تظاهرات سیاسی علیه رژیم جمهوری اسلامی تبدیل کردند . آنها خطاب به سران رژیم شعار می دادند: “بترسید – بترسید ما همه باهم هستیم” و ” نه تهدید نه زندان دیگر فایده ندارد”. تظاهر کنندگان در شعارهای خود حاکمیت اسلامی را به عنوان مسئول اوضاع نا بسامان معیشتی و زندگی پرمخاطره در ایران معرفی می کردند. بنا به اخبارمنتشره، درگیری معترضان با نیروهای سرکوبگر رژیم تا غروب روز دوشنبه ادامه داشت. کلیپهای پخش شده در شبکه‌های اجتماعی تعداد معترضان تظاهرات مذکور را بسیار وسیع و گسترده نشان دادند. این درحالی است که مقامات رژیم بی شرمانه تعداد معترضان را ٣٠-٢٠ نفر و فرصت طلب نامیدند.

به گزارش خبر گزاری رسمی رژیم، هم زمان با این تظاهرات، ۵٠٠ نفر از دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد نیز با وجود برکنارشدن پنج تن از معاونان و مدیران دانشگاه از سوی رژیم به منظور قانع کردن دانشجویان، برای سومین روز متوالی درمقابل دفتر کار ولایتی رئیس هیأت امنای این دانشگاه تجمع کردند. دانشجویان با سردادن شعار”قاتل بیا بیرون” خواهان برکناری و محاکمۀ او و مهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد به عنوان مسببان اصلی جان باختن همکلاسی هایشان شدند. مسئولان رژیم برای انحراف افکار عمومی در ابتدا سکته راننده را علت تصادف معرفی کرده بودند و رسانه‌های رژیم نیز تلاش مزورانۀ مسئولان و دادستان کل با رفتن به میان دانشجویان و دادن وعده‌های فریبنده برای رسیدگی به پرونده را وسیعأ منتشر کردند. اما حضور مسئولان رژیم نه تنها دانشجویان را آرام نساخت بلکه موجب خشم و نفرت بیشتر آنان نیز شد.

دانشگاه آزاد با شهریه های کلانی که تحت عناوین گوناگون از دانشجویان اخاذی می کنند نهادهایی انتفاعی و مکانی برای دزدی و رانت خواری مسئولان رژیم و اعوان و انصارش می باشد. هدف از تأسیس این دانشگاههای خصوصی نه پرورش علمی و سلامت روحی و جسمی دانشجویان بلکه ایجاد بنگاهی برای سود جویی کارگزاران رژیم است. از این شهریه کلان کمترین بودجه را به تأمین امکانات رفاهی و ایمنی و آموزشی اختصاص می دهند. زیرا اولویت بودجه بندی جمهوری اسلامی نه ارتقای توان علمی و تأمین امکانات آموزشی بلکه تأمین بودجه های سرسام آور مراکز جهل و خرافۀ مذهبی و گسترش دم و دستگاههای سرکوب و نهادهای نظامی و جاسوسی وامنیتی می باشد.

با تعمیق بحران اقتصادی و گسترش فقر و بیکاری و وخیم تر شدن اوضاع معیشتی در ایران و به دنبال خیزش دیماه ٩۶، گرایش سوسیالیست و چپ درون جنبش دانشجویی نیز با کمر راست کردن از زیر بار سرکوب رژیم و نفوذ گرایش لیبرالی و اصلاح طلبی برآنست که جایگاه خود را در این جنبش بازیابد و هژمونی خود را برآن اعمال نماید. حمایت و پشتیبانی دانشگاههای کشور از اعتراضات کارگری و خواست و مطالبات معلمان با به دست گرفتن شعار “کارگر دانشجو معلم اتحاد اتحاد” و “فرزند کارگرانیم – کنارشان می مانیم” و “دانشجو آگاه است با کارگر همراه است” و “دانشگاه پول گردان تضعیف زحمتکشان” به روشنی وجه سیاسی – طبقاتی مبارزات این دورۀ دانشجویان و ضرورت اتحاد جنبشنهای اجتماعی با طبقه کارگر برای رویارویی با حاکمیت دیکتاتوری و هار سرمایه اسلامی را نشان می دهد.

معطوف شدن مبارزات دانشجویان از مطالبات صرفأ صنفی به مطالبات سیاسی طبقاتی که یکی از وجوه آن در ابراز مخالفت با خصوصی سازی آموزش در مدارس و دانشگاهها می باشد، خود نشانۀ بروز تحول در درون جنبش دانشجویی در این دوره می باشد. تداوم و تعمیق بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ایران به ویژه پس از خیزش دیماه ٩۶ فضا و تناسب قوای مساعد تری برای رشد گرایش چپ و سوسیالیست جنبش دانشجویی به وجود آورده و گرایشات لیبرالی و اصلاح طلب در این جنبش را به عقب نشینی وادار نموده است.

اما واقعیت این است که این سطح از حضور و شرکت دانشجویان که در اعتراضات چند روز گذشته به میدان آمده بخش بسیار کوچکی از نیروی میلیونی جامعه دانشجویی در سطح سراسری در ایران است. این کمبود وظیفه سنگین و خطیر فعالین کمونیست و رادیکال درون جنبش کارگری درجهت تلاش برای به میدان آوردن و سازماندهی هرچه بیشتر زنان و مردان دانشجو در ابعاد توده‌ای و سراسری را برای هم گامی با مبارزات سایر جنبش ها و اقشار و طبقات اجتماعی در رویارویی با رژیم جمهوری اسلامی خاطر نشان می سازد.

درشرایطی که جامعه ایران درتب و تاب یک تحول اجتماعی و سیاسی قرار گرفته است، ایفای نقش و رسالت تاریخی جنبش دانشجویی به عنوان یک جنبش چپ و سوسیالیستی برای چنین تحولی حیاتی می باشد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com