این اشک های تمساح را برای ما مردمی نریزید که برای شما جز ضریبی در معادلات سود و زیان نیستیم. آدم که برای عدد، برای مقدار ارزش اضافه، میزان هزینه های جاری، شاخص نیروی کار برای توسعه و نرخ مالیات بر مصرف اشک نمی ریزد…
جواب دهید!

آن دانشجویان مگر برای شما چیزی بیشتر از نرخ پرداخت شهریه و ضریبی در محاسبه ی سود دانشگاه بودند؟ مگر چیزی بیشتر از رقم جمعیتی رانده شده به بازار آموزش برای تعویق بحران اشتغال بودند؟

نه!

آنها درحالیکه پول به جیب های گشاد شما به جهت مفت خوری خودتان و گشت و گذار فرزندانتان در سواحل شیطان بزرگ، امریکا یا دیگر کشورهای دشمن اروپایی می ریزند، حتی به مقام “مصرف کننده” هم نایل نشده اند، اگر شده بودند که لااقل حقی برای اعتراض به بسته های گران قیمت آموزش و رفاه در بازار دانشگاه داشتند، اگر مصرف کننده بودند که لااقل میتوانستند بسته های به دردنخورتان را پرت کنند جلوی رویتان و تفی بر آن بیندازند، اگر بودند که خود را مجبور به سوار شدن بر لکنته هایتان به نام سرویس دانشگاه نمیدیدند، اگر بودند که امروز عدد تلفات محسوب نمی شدند!

اگر درحالی که دهن به تسلیت باز کرده اید بگوییم ما تسلیت قاتلان خود را نمیپذیریم ناراحت خواهید شد؟ سالهاست همه چیز را خصوصی کرده اید، سالهاست همه ی امکانات و منابع عمومی ما را به پشیزی به چند خرپول فروخته اید و ما را بدل به عددهایی برای محاسبه ی نرخ سود ساخته اید. عددهایی که بحمدالله آنقدر فراوانند و برایتان وفور نعمت حساب می شوند که حالا ۴۰نفر در معدن یورت، ۱۰نفر در علوم و تحقیقات، ۴کودک دانش‌آموز در زاهدان ۵نفر زیر مترو و غیره و غیره، عددی حساب نمیشود.

آقایان!

گریه نکنید! اتفاقی نیفتاده! ده نفر ترم بعد شهریه نمی پردازند، همین! میتوانید بدهی های جاری را نیز از خانواده هایشان بگیرید! میتوانید برای ترم بعد فراخوان پذیرش ۱۰۰ دانشجو دهید، اگر هنوز کنار سطل آشغال برخی کلاسها نقاط خالی ای باقی مانده باشد که با دانشجو پر شود.

درست عمل کنید!

نیروی ضد شورش را تا چند روز در همان حوالی نگه دارید! هر عددی که خواست آدم شود و مثلا حرکت کند، فریاد بزند، حقی بخواهد یا کارهایی را بکند که یک آدم معمولی انجام می دهد، بگیرید بزنید توی سرش، بدل به سالهای زندانش کنید، به عدد بودن برگردانیدش!

فقط تسلیت نگویید و اشک نریزید! چرا که روزی که بازارهای دانشگاه و بازارهای خیابان و بازارهای بیمارستان و بازار دولت شما را فتح کنیم و از حکمروایی اعداد پس بگیریم و به فضایی برای آدمیزاد بدل کنیم، به شما رحم نخواهیم کرد، برایتان اشک نخواهیم ریخت، و در میان شادی خود به هیچ کس تسلیت نخواهیم گفت.

سرخط نیوز

تصویر صفحه سایت برای این مطلب، فریادهای مادر یکی از دانشجویان حادثه ‌دیده دانشگاه آزاد در مواجهه با محمدرضا عارف در بیمارستان خمینی است .

عکس؛ فریاد مادر دانشجو بر سر اصلاح طلب شیاد

محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید آخوندی امروز برای عیادت از دانشجویان مجروح در حادثه دانشگاه آزاد در بیمارستان خمینی حضور یافت که با اعتراض شدید مادر یکی از دانشجویان مواجه شد. (تصاویر زیر)

روز گذشته واژگون شدن اتوبوس دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات در محوطه دانشگاه آزاد تهران باعث جان باختن دلخراش و غمبار ۱۰ تن از دانشجویان و مجروح شدن ۲۵ تن دیگر گردید. این حادثه بازتابی گسترده در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داشته است.

آیا واژگونی اتوبوسی که بنا به گفته دانشجویان در روزهای قبل هم مشکل ترمز داشته است را باید امری عادی و طبیعی تلقی کنیم؟ یا سهل‌انگاری و اهمال‌کاری عامدانه مسئولینی که هیچ دغدغه‌ای بجز دادن پست و مقام به داماد و بستگان و پر کردن جیب خود و هزار فامیل حکومتی ندارند؟

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com