یوسف عزیزی بنی طرف
شکرالله پاک نژاد، نماد پایداری و دوست خلق های ایران
به یاد شکری و رعد و هاشم
سخن گفتن از شکرالله پاک نژاد دشوار است. آهنین مردی که عاشق مردمان ایران بود و در این راه، نه سال شکنجه و زندان های شاهنشاهی را به جان خرید و سرانجام نیز توسط رژیمی مستبدتر از پیشین به دار آویخته شد. پس از انقلاب در ۲۸ آذر ۱۳۶۰. سال اول دانشکده بودم که نام شکرالله را شنیدم، وقتی در یکی از روزهای پاییز ۱۳۴۸ در حیاط دانشگاه تهران، روزنامه کیهان را باز کردم و یکی از صفحات درون آن را دیدم که به طور کامل به “گروه فلسطین” اخنصاص داشت با عکس های چندین زندانی که شکرالله در راس آنان بود. جرات اش را ستودم که به رغم شکنجه های هراسناک ساواک گفته بود:
” من مارکسیست لنینیست” هستم. او- البته – از ملی گرایی و فعالیت در جبهه ملی دوم به این ایده رسیده بود. پاک نژاد با زرنگی خاصی توانست دفاعیه جانانه اش در برابر بی دادگاه رژیم شاه را به خبرنگار خبرگزاری فرانسه برساند که به واسطه او به ژان پل سارتر – فیلسوف آزادیخواه فرانسوی – رسید و در نشریه اش منتشر شد و از آن پس شکرالله به چهره ای جهانی بدل شد و البته درایران هم به نماد پایداری. از زندانیان آن گروه اکنون، محمد رضا شالگونی، هدایت سلطان زاده و ناصرکاخساز را می شناسم که زنده اند. دو سه ماهی به پیروزی انقلاب مانده بود که خبر رسید شکرالله را آزاد کرده اند و می خواهد از تهران برای دیدار از زادگاه اش – دزفول – به این شهر بیاید. ما هم در اهواز در منزلی در تقاطع کیان و عزیزیه (خشایار) جمع شدیم تا خودرا برای تدارک شرکت در مراسم استقبال از پاک نژاد در مدخل شهر دزفول شرکت کنیم. من بودم و رعد دعیر شرهانی و چند تن دیگر از فعالان هویت طلب و چپ، عرب و غیر عرب. رعد – البته – پس از انقلاب ابتدا به کمیته انقلاب پیوست و سپس استقلال طلب شد و سرانجام چند سال پیش توسط عوامل ج ا ا در بصره کشته شد. “قاضی” امام جمعه آن هنگام دزفول به شکرالله اجازه نداد تا پس از نه سال زندان، زادگاه اش را ببیند و حسرت دیدن زادگاه تا پایان عمر در دل پاک نژاد باقی ماند. در اوایل سال ۵۸ پاک نژاد به کمک دکتر هدایت الله متین دفتری – نوه مصدق – ، دکتر پاکدامن، دکتر هزارخانی، غلامحسین ساعدی و چند تن دیگر، “جبهه دموکراتیک ملی” را در تهران تشکیل دادند چون به باور آنان “جبهه ملی” در ایران بدون دموکراسی بنیادی، کارساز نیست.من در ساختمان همین جبهه بود که با دکتر عبدالرحمان قاسملو و جلیل گادانی ودیگر رهبران خلق کرد آشنا شدم. نیز با فعالان ترک نظیر محمد پیفون ومجید امین موید (زندانی فرقه دموکرات و مترجم آثار برشت). پاک نژاد از گردانندگان اصلی این جبهه بود که بولتن هفتگی “همبستگی” و هفته نامه “آزادی” را منتشر می کرد. ساعدی و شاملو هم در هفته نامه آزادی قلم می زدند و جمله “صدای پای فاشیسم” برای نخستین بار در تیرماه ۵۸ تیتر اول این نشریه شد. جبهه دموکراتیک ملی خیمه ای شد برای جمع شدن گروه های عرب، کرد، ترک، ترکمن و بلوچ و دموکرات های ایرانی و البته با نقش برجسته شکرالله پاک نژاد که دوستان اغلب به او “شکری” می گفتند. نماینده عرب ها در این جبهه روانشاد هاشم هلالات بود که چهار سال پیش درگذشت. نشریه “همبستگی” گزیده هایی از نشریه “الکفاح” عرب ها، نشریه “دموکرات” حزب دموکرات کردستان ایران و دیگر نشریه های سازمان ها و احزاب خلق های ایران را بدون سانسور منتشر می کرد. شکرالله پاک نژاد از شعار “دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای عربستان” جانانه دفاع می کرد و در برابر کسانی که مخالف نشر این شعار نشریه نیمه مخفی “الکفاح” در نشریه علنی”همبستگی” بودند می گفت “عربستان” مثل لرستان، کردستان، بلوچستان، آذربایجان و.. می تواند نشانگر همبستگی خلق های ایران باشد و این انسجام را تحکیم بخشد. پاک نژاد از معدود فعالان تهران نشین بود که همراه زنده یاد غلام حسین ساعدی به محمره (خرمشهر) رفت تا به طور مستقل در باره کشتار مردم عرب در چهارشنبه سیاه (۹ خرداد ۵۸) تحقیق کند. آنان پس از بازگشت به تهران، گزارش سفر خودرا در هفته نامه “آزادی” جبهه دموکراتیک ملی منتشر کردند. رژیم نوپای اسلامی در آن هنگام شمار کشتگان عرب را ۵۸ نفر اعلام کرد اما گروه یاد شده با پرس وجو به عدد بیش از دویست تن رسیده بود. ما عرب ها یک تندیس به شکرالله پاک نژاد بدهکاریم و اگر در آینده فضای آزادی در اهواز پدید آید، باید این بدهی را به انجام برسانیم. این را فراموش کردم بنویسم که وقتی خبر ممانعت آیت الله قاضی – امام جمعه متعصب دزفول در اوایل انقلاب – به گوش پاک نژاد رسید، گفت: “اشکالی ندارد صبر می کنم تا انقلاب بعدی، آنگاه به دزفول خواهم آمد”

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com