با شلیک اولین راکت به سوی« کیف» تمام آحاد ملت چونان تنی واحد در کنار«زلنسکی» به میدان آمدند
«گزارش یک تحلیلگر از اکراین»

در تاریخ ملل لحظات تعیین کننده هستند که دهه ها و شاید سده رامتاثر سازند، چنانکه در تاریخ اکرا ین آنگاه که زلنسکی جوان تصمیم گرفت که میمانم، تاریخ ورق خورد ۰در تاریخ معاصر ایران نیز آنگه که خانواده «مهسا» برآن شدند که بر سر خون آن گل سازش نکنند و بر آرامگهش نوشتند: «مهسای عزیز،تو نمیمیری، نام تو رمز خواهد شد» و در تهران و دیگر شهرها جوانان تصمیم به همرآهی و داد خواهی گرفتند، لحظه ای فراموش ناشدنی در تاریخ معاصرمان رقم خورد که در پس آن جنبشی همانند هزاران جویبار از دل ایرانمان برجهید وچونان سرچشمه های جاودانه و حیاتبخش کارون زندگی را به عطر خود رنگین کرد۰

جویبارهای جوان ما جوشیدند و جوشیدند و بدل به رودی پر خروش گشتتند که هر روز، هر هفته بیش از پیش تنه فرسوده و کرم زده جمهوری اسلامی را میلرزاند۰ اما آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده که این رود حیات بخش انچه را در  دل دارد بر جهان دقیقا آشکار کند و متحدین و یاران را در نبرد با دشمن بدکار و متحجر بیابد؟

به سخن دیگر اگر اکراین  به موقع دهن نگشاده بود، و اگر زلنسکی و یاران و حتی همسر دلبندش در تک تک مجالس اروپا، امریکا و شرق آسیا به سخن نایستاده بودند، بدون شک قابل تصور نبود که بتوان چنین حمایت جهانی را در دفاع از اکراین فراهم کرد۰ به خاطر بیاوریم که  در اولین روزها و هفته های بعد از تهاجم روسیه به اکراین بر اکثر ناظران روشن شد که نه ایالات متحده مایل به درگیری در شرق اروپاست( و از همین رو پیشنهاد فرستادن هواپیما را داد)، نه آلمان به عنوان مقتدرترین اقتصاد اروپا به راحتی حاضر است از خط لوله گاز روسیه صرف نظر کند ونه فرانسه و کشور های اروپای شرقی حاضر به قبول مسئولیتی در این راستا هستند۰

اما ملت و دولت اکراین چون تنی واحد از سوئی اراده و عزم خود را در دفاع همه جانبه از کشور آشکار ساختند، از دگرسو با حضور گسترده در تمام مجامع جهانی موضع تجاوزگر روسیه پوتین را نشان داده و مواضع خود را بیان کردند، بدینگونه صحنه سیاست جهانی را به تسخیر خود درآوردند۰

آنچه در ماه های پس از آن شاهدش هستیم، تابستان و پائیز ۲۰۲۲، یعنی سرازیری کمک های همه جانبه جهانی، نتیجه این تماس های به موقع بین المللی بود۰

دوستان و هموطنان، انقلاب ظفرنمون ما گامهای بس سترگی به پیش نهاده، اما در جهان کنونی و برای وارد ساختن ضربه نهائی بر ارتجاع حاکم، ما نیازمند گفتگو با سازمانها و دولتهای دموکراتیک در سطح جهان هستیم۰ از اینرو ضرورت تشکیل کمیته ای برای رساندن صدای انقلابمان به گوش جهان و برانگیختن اکسیون های جهانی مناسب ، قدم و ضرورت اجتناب ناپذیری است، که متاسفانه در رابطه با آن کوتاهی شده است،  اکنون لحظات حساسی را تجربه میکنیم : کشتار فجیع کودکان (که بنا به اظهارات موجودی بنام «رائفی پور» از این پس بنا به منافع رژیم باید با شدت دنبال شود) ،قتل عام هموطنان کرد و بلوچ مان با «دوشکا» ، وجود نزدیک به ۲۰هزار نفر زندانیان سیاسی، سر گل جنبش، که در صورت عدم حمایت به موقع جهانی ممکن است شاهد فاجعه ای شبیه فاجعه سال ۶۷ باشیم، و شاید مهمتر از همه آنها فرصت طلایی ناشی از تمرکز افکار عمومی جهانی بر کشورمان(فرصت تاریخی که به هیچوجه نباید آنرا از دست داد) ،  در همه این موارد وجود هیئت دلسوز وملی در سطح جهانی می تواند سیر تحولات را بنحو قابل ملاحظه ای به نفع جنبش دگرگون کند۰

مسئله اصلی: چه کسانی و چگونه می توانند به عنوان نمایندگان انقلاب ایران در صحنه جهانی ظاهر شوند؟

این شکل از نمایندگی در جهان تاریخچه بسیار طولانی دارد، که در آن میان میتوان از«کمیته فرانسه آزاد» ژنرال « شارل دو گل» در ۱۹۴۰و یا «دولت انتقالی سوریه» در ۲۰۱۲یاد کرد(اولی عمدتا با ابتکار ژنرال « شارل دو گل» و دومی از ائتلاف احزاب و گروه های سوری تشکیل شد) ۰   

تجربه نشان داده که گذشته از عامل تعیین کننده سیر تحولات در داخل کشور، دو عامل تعهد به خواسته های جنبش انقلابی و درایت و کاردانی نقش اساسی را در موفقیت اینگونه دولتها دشته اند۰

در شرایط  فعلی اپوزیسیون در خارج از کشور که ما شاهد وجود تعداد زیادی احزاب  و گروه های کوچک بدون پشتوانه عمیق مردمی هستیم، به نظر میرسد عملا نحوه عمل ژنرال « شارل دو گل» موثر و کاراتر است۰

حتی جامعه جهانی هم گوئی سعی کرده با دعوت خانم عبادی و خانم «نازنین بنیادی» به نشست «شورای امنیت سازمان ملل متحد» و یا با دعوت  فعالین جنبش زنان و حقوق بشر به دیدار با «مکرون» به ما بیاموزد که چگونه میتوانیم هیئت نمایندگی قابل قبولی در سطح جهانی داشته باشیم۰

این «کمیته» یا «شورا»ی گذار می تواند به ابتکار آقای رضا پهلوی، به عنوان محبوب ترین شخصیت اپوزیسیون، با شرکت افراد برجسته و صاحب نظر اپوزیسیون و نمایندگان پاره ای از تشکل ها و احزاب (مثلا نماینده شورای احزاب کرد)  شکل گرفته و به مرور تکمیل و گسترش یابد در این رابطه چند نکته بنظر میرسد:

۱ـ البته تشکیل چنین کمیته ای  در شرایطی بحرانی چون اکنون  و در اوضاع کنونی ایران کار چندان آسانی نیست، به عنوان مثال در رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی کار آسان تر بود، چرا که رژیم آپارتاید خود به  «حزب کنگره ملی» و شخص «ماندلا» رجوع کرد ، اما دیوانگانی که اکنون در ایران بر سریر قدرتند، قابل تصور نیست که حتی  در لحظه فرار از کشور حاضر به گفتگو با یک نیروی مردمی یا آلترناتیو باشند۰ چنانکه آدلف هیتلر تا آخرین لحظه حاضر به هیچ مصاله ای نشد (در خطرات شفاهی «هاشمی» آمده است که او بعد از حوادث ۱۳۸۸ از خامنه ای میخواهد که راه عاقلانه را در پیش بگیرد، اما خامنه ای میگوید تجربه نشان داده که سرکوب جواب می دهد، پس احتیاج به تدبیر دیگری نیست) ۰

۲ـ اعضای این کمیته صرفا وظیفه هماهنگ کننده خواسته های جنبش با جامعه جهانی و اقداماتی چون فراهم کردن زمینه محکومیت های رژیم در مجامع جهانی، تشکیل صندوق اعتصابات تا پیروزی انقلاب و پس از آن فراهم کردن مقدمات انتخابات را به عهده دارند و نه بیشتر۰

نگارنده یکی از انبوه ایرانیانی است، که نیمی از خانواده اش در نبرد با دایناسور جمهوری اسلامی به خاک افتاده اند، و تنها انگیزه اش از این پیشنهاد، امید به موفقیت سریع تر کاروان انقلاب است و فکر میکنم هر نوع تعلل و چانه زنی بیمورد تنها خیانت به خون جوانان انقلاب است۰

در «الیاد» اثر جاودانه «هومر» حماسه سرای یونانی به زیبایی آمده:  پس از آن بسیاری با افتخار گفتند که ما در زمان «آشیل» زیسته ایم، ما دوران «هکتور» را دیده ایم، و چه بسیار مردمان آنرا عصر آشیل و هکتور نامیدند۰ ما نیز بدون شک آنگاه که  این دوران پردرد  و حماسی سرآید و پرچم «زن، زندگی، آزادی» سایه خویش را برفراز فلات ایران بگسترد، اگر نامی از ما بجای ماند، شاید در کنار آن نوشته شده:  او در زمان «مهسا»، «نیکا» و«آرش صادقی» زیست۰

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)