اینک شعار شورا به خواست شورا تبدیل شده است و در فرایند مادیت یابی است. جنبش کارگری اینک به گام اعتلایی شکوهمند خویش پای نهاده است. پشتوانهی این بالندگی، ایستادگی و پیگیری درخشان کارگران در هفت تپه، مجتمع پولاد اهواز، سندیکای کارگران اتوبوسَیرانی تهران، ماشین سازی هپکو، آذر آب، کانونهای سراسری آموزگاران و بازنشستگان به ویژه و نیز همایشهای همه روزه و صدها گونهی کارگران در سراسر ایران است. این جنبش، هرآینه سراسری میشود. سازمانیابی راستین سراسری سازمانهای طبقاتی کارگران در ایران، طبقه کارگر را به مادیت پویا و تاریخی یک انقلاب نزدیک میسازد. این مادیت، کنشگرانه در حال از قوه به فعل آمدن است، تا پویندگی را به سوی خود رهایی پیوند زند.
حکومت سرمایه، در برابر مارش انقلابی کارگران در شوش و اهواز، گردانهای ویژه سرکوب را بهسان آخرین چاره به میدان آورده است. دستگیری پیشتازان و چهرههای کارگری بی اثر میماند و به میدان آیی زنان و مردان کارگر دیگری را فرا میخواند. حضور پیشتازانه و شجاعانه زنان کارگر و پیشاهنگ، دوشادوش رفقای کارگر مرد خویش، شکوه جنبشی است. این جنبشی است طبقاتی که مستقل از باندهای حکومتی و تشکلهای زرد سرمایهداری، به سوی سازمانیابی شورایی و طبقاتی خیز برداشته و درخشش آگاهمندی طبقاتی را به نمایش میگذارد. این جلوهیابی، با هزینههای نزدیک به نیم سده تا پای جان، زندان، شکنجه و شلاق همراه بوده و اینک شورآفرین شده است.
رژیم ایدئولوژیک سرمایه، درمانده شده و در حال فروپاشی است. حاکمیت سرمایه، همهی مانورهای خویش را در این ۴۰ ساله به ویژه در یک ساله گذشته در برابر جنبش کارگری به کار برده، و اینک راهی جز ظاهر شدن با یونیفورم و چهره واقعی خود ندارد. نیروهای ویژه «ضد شورش» چهره واقعی حکومتی است زخمی و دچار هذیان. دیگر نه وعدهی اصلاحات، پاسخ میدهد، نه جابجایی وزیر کار، نه وعدههای پوچ و فریبنده حکومتگران و نه پرداخت قطرهچکانی دستمزدهای عقب افتاده.
شعارهای کارگران اینک “مرگ بر این دولت مردم فریب!”، زنده باد کارگر! و “پشت به دشمن و رو به مردم!” و “نان، کار، آزادی!” و پیش به سوی شورا! میباشند و همزمان آگاهانه با شفافیت طبقاتی، پاسخهایی کوبندهایاند به ناسیونالیسم پوسیده.
فریادهای خروشان شوراگرایان در هفت تپه و اهواز، فریادهای ارادمندانهی طبقه کارگر ایران است. کارگران به میدان آمدهاند تا چون رودی خروشان، در برابر سپاه سرمایه، اعلام کنند که “هنوز خواستهای ما را جدی نگرفته اند!” و یکپارچه فریاد زنند: “نه تهدید، نه زندان دیگر اثر ندارد!”
کارگران در تسخیر میدانها و خیابانها و نمازهای جمعه، در برابر ارگانها و نیروهای سرکوب حکومتی، اینک اعلام حضور طبقاتی دارند.
شعار شورا، اینک نه تنها از سوی سازمانهای سیاسی سوسیالیستی، بلکه در عمل از سوی زنان و مردان کار و در میدان زندگی و تولید، مادیت مییابد.
مادیت یابی طبقاتی شوراهای انقلابی کارگران، نیرویی است شکست ناپذیر که انقلاب کارگری را در افق دارد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.