همچو خورشید به عالم نظری ما را بس
نفس گرم و دل پر شرری ما را بس
 
 
خنده در گلشن گیتی‌ به گُــل ارزنی باد
همچو شبنم به جهان چشم تری ما را بس
 
گرچه دانم که میسّر نشود روز وصال
در شب هجر امید سحری ما را بس
 
اگر از دیده کــــــــوته نظران افتادیم
نیست غــــم ، صحبت صاحب نظری ما را بس
 
در جهانی که نباشد ز کسی نام و نشان
قدسی از گفته ی شیوا اثری ما را بس

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com