هی بگیر و هی ببند و هی ببند و هی بگیر
باز زور خلق میچربید، الغوث الامان
حکم قاضی هم دگر تاثیر چندانی نداشت
توی هاون آب میکوبید، الغوث الامان
***
“روسریها رفته روی چوب و پرچم گشتهاند
شیخ گفتا گاومان زایید، الغوث الامان”
یک نفر در خانهاش رقصید، الغوث الامان
این نظام از شش جهت پاشید، الغوث الامان
پایههای محکمش با یک قر باباکرم
خم شد و بر روی هم غلطید، الغوث الامان
تازه رقصش انفرادی بود، اگر اجماع بود
آسمان و عرش میتنبید، الغوث الامان
یک نفر شاخه گلی را توی خانه برد و بعد
توی پستو نیمه شب بویید، الغوث الامان
گرچه او زیر پتو بویید، اما بوی گل
صبح فردا در محل پیچید، الغوث الامان
بوی گل افشا شد و مردم همه پر رو شدند
شهر راز عشق را فهمید، الغوث الامان
من خودم دیدم که بلبل مخفیانه با گلی
پشت پرچین عشق میورزید، الغوث الامان
توی باغ روبروی خانهمان شب تا سحر
غنچه با گلبرگ میلاسید، الغوث الامان
مکتب ما حرمت شادی و منع خنده بود
ملتی بر ریش ما خندید، الغوث الامان
دختری در پیش چشم گشت ارشاد پلیس
با دوچرخه داشت میچرخید، الغوث الامان
موی او در دست باد افتاده بود از پشت سر
مومنی دید و دلش لرزید، الغوث الامان
یک زنی با ادکلن رد شد، نمیدانی چه شد!
شیخ بویید و تنش خارید، الغوث الامان
اوستاد صوت و لحن از دور عکس بچه دید
آسمان دور سرش چرخید، الغوث الامان
ناظمی در مدرسه با بچهها خلوت نمود
چون منار اصفهان جنبید، الغوث الامان
روسریها رفته روی چوب و پرچم گشتهاند
شیخ گفتا گاومان زایید، الغوث الامان
هرچه ما گفتیم این چادر حجاب برتر است
هر که هرچه خواست میپوشید، الغوث الامان
بدتر از صد ناو جنگی، بدتر از صد موشک است
مانتوی کوتاه بیتردید، الغوث الامان
هی بگیر و هی ببند و هی ببند و هی بگیر
باز زور خلق میچربید، الغوث الامان
حکم قاضی هم دگر تاثیر چندانی نداشت
توی هاون آب میکوبید، الغوث الامان
باز سوژه دست هالو دادهایم و باز هم
او به ما و کار ما شا… (آه نه، اشتباه شد) شعرید، الغوث الامان
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.