کیمیا در فرهنگ واژه ها
کیمیا = دارای معانی زیر است: ۱. در باور قدما، مادهای فرضی که بهوسیلۀ آن میتوان هر فلز پَست مانندِ مس را تبدیل به زر کرد؛ اکسیر. ۲. [مجاز] هرچیز نادر و کمیاب. ۳. [قدیمی] شیمی. ۴. (تصوف) [مجاز] مرشد کامل. ۵. [قدیمی، مجاز] مکر؛ حیله؛ تدبیر؛ افسون؛ فریب: نکشتم نرفتم به راه نیا / کنون ساخت بر من چنین کیمیا (فردوسی). ۶ – کیمیای سعادت [قدیمی، مجاز] مایۀ خوشبختی: دریغ و درد که تا این زمان ندانستم / که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق (حافظ): فرهنگ فارسی عمید:
کیمیا گری دربرگیرنده سنتهای فلسفی متعددی است که دامنه آن چهار هزاره و سه قرن است. میل شدید این سنتها به زبان رمزآمیز و نمادین بررسی تأثیرات متقابل و روابط تکوینی آنها را دشوار میسازد. چندین شاخهٔ اصلی در این میان شناسایی میشود، که به نظر میرسد دستکم در مراحل اولیه پاگیری خود، تا حدود زیادی مستقل بودهاند: کیمیاگری چین، به مرکزیت چین و حوزه تأثیر فرهنگی آن؛ کیمیاگری هند در شبه قاره هند و کیمیاگری غربی، که مرکزیت آن در طول چندین هزاره بین مصر، یونان، و روم، جهان اسلام، و سرانجام اروپا متغیر بودهاست. کیمیاگری چین ارتباط تنگاتنگی با تائوئیسم داشته است و کیمیاگری هندی به ادیان دارمایی مربوط میشدهاست، در حالیکه کیمیاگری غربی نظام فلسفی خاص خود را به وجود آورده، که تنها ارتباط ظاهری آن با مذاهب اصلی غرب بوده است. هنوز مشخص نشدهاست که آیا این دو شاخه دارای ریشهای مشترکند، یا تا چه حدی بر یکدیگر تأثیر گذاشتهاند.
هوشتانه یا اوستَن، یک کیمیاگر و فیلسوف مغ ایرانی در زمان هخامنشیان بود. نام دیگر هوشتانه هیوسایتانه به یونانی و هیوستانیوس به زبان مقدونی است. او که یکی از کیمیاگران سلسلهٔ مغان زرتشت بهشمار میرفت، در جریان لشکرکشی خشایارشا به یونان او را همراهی کرد و در آنجا به آموزش کیمیاگری و جادوگری پرداخت. مکتب آموزشی او چنان مورد استقبال قرار گرفت که بنا به گفتهٔ پلینی، بسیاری از فیلسوفان یونان همچون فیثاغورث، امپدکلس، دموکریت، و افلاطون برای مطالعهٔ آن به خارج سفر کردند، و سپس برای آموزش آن بازگشتند. وی همچنین در یونان، آموزگاری دموکریت (مبتکر نظریهٔ اتم) را بر عهده داشت. از وی به عنوان نخستین نویسنده در جادوگری یاد میشود و همواره به عنوان یکی از اصلیترین مراجع کیمیاگری مطرح بودهاست و آثار بسیاری به او نسبت داده میشدهاست. مردم باستان کاوش سنگ جادو (سنگی که دارندهٔ آن میتوانست با بهره وری از آن فلزات را به زر تبدیل کند و با دستیابی به انوشگی عمری دراز داشته باشد، را از او میدانستند.
ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی (۲۵۱ ه. ق ـ ۳۱۳ ه. ق) پزشک، فیلسوف و شیمی دان ایرانی است. رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و بهعنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و نفت سفید مشهور است:
زَکَریای رازی: نوشتاری از همین نگارنده به زبان انگلیسی
احمد بن عماد الدین پزشک، نویسنده و شیمی دان مسلمان ایرانی بود. او احتمالاً از اهالی نیشابور بوده است. از زندگی وی اطلاعات زیادی یافت نشده و شهرت او به نوشتهٔ مشهورش پیوند دارد.او نویسنده یک رساله کیمیاگری معروف به نام فی صناعه اکسیر است که نسخه خطی آن در کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده آمریکا نگهداری میشود.
اَیدَمُر جلدکی با لقب عزالدین (؟ – ۱۳۴۲م) کیمیاگر ایرانی – مصری در سدهٔ هشتم هجری بود.
بوالفتح عبدالرحمن منصور خازنی، دانشمند ایرانی و یونانی تباری بود که حدود سال های ۱۱۱۵ تا ۱۱۲۱ میلادی برآمد. خازنی در سده پنجم و ششم نقش مهمی در تدوین گاه شماری جلالی داشت. وی خزانه دار دربار سلجوقی در مرو نیز بود
حسین بن علی بن عبدالصمد دؤلی کنانی اصفهانی با کنیهٔ ابو اسماعیل و لقب های فخرُ الکُتّاب و مؤیِّدّ الدین، شهرت یافته به طغرایی (انتساب به طُرّه یا طغرا) (۱۰۶۱ – ۱۱۲۱) ، کیمیاگر، طبیعت شناس، شاعر، زبانشناس و ادیب عربی ایرانی بود که به وزارت سجلوقیان رسید و وزیر مسعود سلجوقی، امیر موصل شد.
هوشتانه یا اوستَن: تارنمای ویکیپدیا/ ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی: تارنمای ویکیپدیا/ ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی: نوشتاری از همین نگارنده به زبان انگلیسی: تارنمای ایرانیان/ احمد بن عماد الدین: تارنمای ویکیپدیا/ اَیدَمُر جلدکی با لقب عزالدین: تارنمای ویکیپدیا/ بوالفتح عبدالرحمن منصور خازنی: تارنمای / ویکیپدیا/ حسین بن علی بن عبدالصمد: تارنمای ویکیپدیا/
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.