بزرگ بود/ و از اهالی امروز بود/ و با تمام افق های باز نسبت داشت
زمستان سرد وخشک ۱۳۷۴ نام یک مهندس در فضای عمومی کوردستان پیچید و آن کسی نبود جز مهندس بهاالدین ادب که برای وکالت مردم دیارش داوطلب مجلس پنجم شد.
نامزدی بها الدین زلزله یی در فضای سیاسی-اجتماعی آن دوران بود چرا که تا آن تاریخ نه نامی از او بود و نه نشانی از حضورش.
آنچه از ادب در اذهان بود خانواده ای اصیل و صاحب مکنت که چند یادگار از آنها از جمله تنها سردخانه شهر سنندج و آپارتمانهای ادب در اذهان بود وبس.پس در آن دوران که سازندگی می خوانندش ، ادب با اعلام کاندیداتوری حضورش را در حوزه عمومی اعلام کرد و عزم جزم کرد تا با رای مردمان دیارش راهی مجلس شود.
دوم: این چهره تکنوکرات هر چند که از دنده راست سیاسی در ایران برخاست اما در آغوش ناسیونالیسم کوردی آرام گرفت چرا که گمشده اش را یافته بود و آن مساله یی به نام کوردایه تی بود.
با آرای بالا به مجلس رفت و از همان آغازنشان داد که سودای دگر در سر دارد.نطقها و مواضعش به خوبی نشان داد که با محافظه کاری و راست کیشی میانه یی ندارد.
کارنامه ادب در این دوره نمره قبولی گرفت و دوباره وکیل ملت شد و این بار با خلایق عهد بست که فریاد رسای آنان باشد و خواست شان را فریاد زند،آنچنان که در کتاب اش به فریاد سکوت یاد می کند.
پرستیژ و نقش ادب به او جایگاهی ویژه داد و نقشی محوری در انسجام نمایندگان کورد از ایلام و کرماشان گرفته تا موکریان و ارومیه داشت.
فراکسیون نمایندگان کورد را در مجلس پایه گذاشت تا انسجام و اتحاد کوردها را فارغ از عقیده و مذهب به نمایش واقعی بگذارد و این پیام را داد که اصل منافع کوردستان می باشد.
اندکی بعد پیشنهاد داد تا تفتیش عقیده که در قالب گزینش های استخدامی بود اصلاح شود و بار دگر هم از ضرورت آشتی و بازگشت ایرانیان جلای وطن کرده در قالب طرحی به مجلس، نقش یک نماینده را در بیان مطالبات جامعه به خوبی نشان داد.
هماره دغدغه اش رنجهای کوردستان بود و این بار با همفکرانش جبهه متحد کورد را بنیان گذاشت و خواست در چهارچوب های قانونی کنشگری کند .
بها الدین ادب به فراست دریافته بود که تحقق بخشی از مطالبات کوردها در قالب یک تشکیلات منسجم و قانونمند می تواند تحقق یابد هرچند که جبهه متحد کامیاب نشد و همچنان نامی از آن باقیست.
فرزند حاج باقر ادب هر چند برای دور هفتم ردصلاحیت شد اما از مردم نمره قبولی گرفت و این رد صلاحیت برای او ثمره اش محبوب خلق شدن بود و این پیامی برای آنهایی بود که ادب را برنتافتند و به هر حیلتی نخواستند برای بار سوم ردای وکالت بر تن کند.
اکنون که ده سال و اندی از نبودش در میان ما می گذرد راه و رسم ادب همچنان شاقول و پرستیژ نمایندگی است و نمایندگان بعد او نتوانستند این خلا را پر کنند و صرفا ماکتی بودند که لباس نمایندگی بر تن کرده اند.
کوردستان همچنان در حسرت ادب دیگری است.
کردستان همچنان در حسرت ادب
چهارشنبه, ۲۴ام مرداد, ۱۳۹۷
اضافه شده توسط Omid Rawshan نویسنده مطلب: اجلال قوامیمطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.