راوی حکایت باقی
راویان قصههای رفته از یادیم
——————————-
احمد شاملو ـ جدال با خاموشی ( تهران ۱۳۵۲)
جدال با خاموشی
شعرهای احمد شاملو
(صدای شاعر)
شب شعر، تهران ۱۳۵۲
[ + ]
* * *
غریبانه
دیریست تا سوزِ غریبِ مهاجم
پا سست کرده است،
و اکنون یالِ بلند یابویی تنها
که در خلنگزارِ تیره
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
مرثیه
گفتند:
ـ «نمیخواهیم
نمیخواهیم
که بمیریم!»
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
در دور دست آتشی اما . . .
در دوردست، آتشی اما نه دودناک
در ساحلِ شکفتهی دریای سردِ شب
پُرشعله میفروزد . . .
یا چه اتفاق؟
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
ضیافت
(حماسهی جنگلهای سیاهکل)
اما، تنها
یکی خنجرِ کج بر سفرهی سور
در دیسِ بزرگِ بَدَلْچینی.
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
نامه
بدان زمان که شود تیره روزگار، پدر!
سراب و هستو روشن شود به پیشِ نظر.
مرا ــ به جانِ تو ــ از دیرباز میدیدم
که روزِ تجربه از یاد میبری یکسر . . .
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
کیفر
در اینجا چار زندان است
به هر زندان دوچندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر . . .
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
سرود برای مرد روشنی که . . .
قناعتوار، تکیده بود
باریک و بلند
چون پیامی دشوار که در لغتی
با چشمانی از سوآل و عسل . . .
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
سرود ابراهیم در آتش
در آوارِ خونینِ گرگومیش
دیگرگونه مردی آنک، که خاک را سبز میخواست
و عشق را شایستهی زیباترینِ زنان
که ایناش به نظر هدیّتی نه چنان کمبها بود
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
ترانهٔ تاریک
بر زمینهی سُربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یالِ بلندِ اسبش در باد پریشان میشود.
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
واپسین تیر ترکش . . .
من کلامِ آخرین را
بر زبان جاری کردم
همچون خونِ بیمنطقِ قربانی
بر مذبح یا همچون خونِ سیاوش . . .
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
تعویذ
به چرک مینشیند خنده
به نوارِ زخمبندیاش ار ببندی.
رهایش کن، رهایش کن
اگر چند قیلولهی دیو آشفته میشود.
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
کاج
همچو بوتیمارِ مجروحی
نشسته بر لبِ دریاچهی شب، میخورَد اندوه
شامگاه اندیشناک و خسته و مغموم.
کاجهای پیر تاریکند و در اندیشهی تاریک.
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
Postumus
سنگ
برای سنگر،
آهن
برای شمشیر،
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
در جدالِ آیینه و تصویر
آنجا که عشق غزل نیست
که حماسهایست، هر چیز را
صورتِ حال
باژگونه خواهد بود
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
دو «شبانه»
(همراه با ترجمهٔ انگلیسی)
در نیست، راه نیست
شب نیست، ماه نیست
نه روز و نه آفتاب . . .
متن سروده و صدای شاعر در اینجا بخوانید و بشنوید!
* * *
سرودِ آنکس که برفت و آنکس که برجای ماند
(همراه با ترجمهٔ انگلیسی)
بر موجکوبِ پست
که از نمکِ دریا و سیاهیِ شبانگاهی سرشار بود بازایستادیم؛
تکیده، زبان در کام کشیده . . .
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.