جامعه ی مرد سالار و ستم بر زنان سابقه ای به درازای جوامع طبقاتی داراست و مبارزه علیه ستم جنسیتی در راه رهایی بشر از ارکان مهم مبارزات بشری محسوب می شود. به کرّات  این جمله را شنیده ایم که « حتی اگر یک زن تحت ستم باشد، هیچ انسانی آزاد نخواهد بود. ” پس این موضوع محدود به ایران نیست و تمامی کشورها را شامل می گردد.

ارتجاع جمهوری اسلامی بیش از٣٠ سال است با توحش تقلا میکند جامعه ما را از نظرحقوق اجتماعی به دوره جاهلیت و قهقرا براند. طبق احادیث و آیات قرآن زنان ناقص العقل، صغیر، اغواگر و مظهر فساد محسوب می شوند؛ زنان باید تابع مردان باشند چرا که خداوند مردان را برتر از زنان آفریده است؛ آنان مایملک و کشتزارو حتی لباس مردان هستند یعنی وسیله ای برای تولید مثل. پس باید زنان را در پرده نگاه داشت تا مالکیت مردان برآنان تضمین شده و بدین وسیله نظم اجتماعی که بر پایه خانواده پدرسالاراسلامی است، حفظ شود.

اسلام مانند تمام ادیان دیگرتاریخاً درتضاد با حقوق زن قرارداشته و دارد و قبل ازهر چیز ماهیت  آن عمدتاً درخصلت زن ستیزی آن نمود می یابد.ارتجاع جمهوری اسلامی با فرودست کردن زنان، آنان را با خشونت عریان درزندانی به نام حجاب حبس کرد و نشان داد که زن ستیزی یکی از ارکان حیاتی اش است.

زن یک برده جنسی است که حتی حقوق بردگان را هم ندارد. براساس قوانین اسلامی زن را می شود صاحب شد و به او تجاوز کرد و کل خواسته ها و تمایلات  انسانی اش را لگد مال کرد.تا جایی که می توان بنام “دفاع از ناموس”  او را به قتل رساند و در صورت داشتن رابطه خارج از چارچوب خانواده سنتی و پدرسالارانه او را سنگسار کرد.

 یکی ازقانون هایی که سهم مهمی درمحکم کردن نقش کالایی زن داشته و دارد، حجاب اجباری می باشد.همانگونه که هرصاحب مالی برای حفظ اموالش آنرا پنهان ساخته واز دید ودسترس دیگران میپوشاند.اسلام نیزحکم می کند که مردان درجایگاه پدر، همسر، برادر و یا حتی فرزند مذکر برای حفظ زن ،او را از دید و دسترس دیگران دور بدارند. زن را در سلول انفرادیی به نام حجاب حبس کنند و حضور او درخارج از چاردیواری خانه تنها با اجازه مرد و با حجاب کامل مجاز و مقدور باشد. بدین ترتیب مالک این کالا با تحمیل حجاب، مهرمالکیت خود را روی او حکّ می کند.

حجاب سمبل بردگی واسارت زنان است و بردگی زنان بردگی کل جامعه محسوب می شود. برای طالبان ایرانی مهم است که هر زنی یک پرچم سیاه اسلام را روی خود بکشد تا قدرتمندی حکومت اسلامی را هرلحظه درخانه، کوچه و خیابان به همه مردم یادآورشود.

دراین جا به این نکته لازم است توجه داشته باشیم که پوشش با حجاب فرق دارد. منظوراز پوشش یک مفهوم عام است که همهء انسانها را در بر میگیرد. ولی حجاب ابزاری است که تحت عنوان پوشش، بر نیمی از جامعه برحسب تقسیم بندی “جنسیتی” مهر روابط کالائی دوران برده داری فئودالی زده و آنها را در واقع تصاحب می کند.وقتی از “حجاب” صحبت میشود این شاخصی است که عمدتاً مربوط به نیمی از جامعهء انسانی یعنی جنس مونث یا “زن” بوده و جنس مرد را فارغ از تعلق  طبقاتی شامل نمیشود.حجاب فقط نقش سمبولیک ندارد مادی و عینی است،ملموس بوده و با تمام حواس قابل درک است و بالطبع نزد نوع انسان جنبهء معنوی و روحی پیدا میکند. مردسالاری، بنیادگرایی اسلامی، استبداد ایدئولوژیک و محافظه‌کاری سیاسی عواملی هستند که ستم بر زنان را همواره در طی تاریخ تولید و بازتولید کرده و می کنند. اما این همه هنوز به عمق فاجعهء ستم جنسیتی قرون وسطائی که ازطریق “حجاب” جاری میشود، نمی پردازند.

درجامعه ای که سنّت و خرافات و باورهای دینی جان و روان مردم را به بند کشیده و زنان تاوان بسیاری ازعقب افتادگی های جامعه را باید بپردازند، درجامعه ای که هر روز هزاران اوباش رژیم اسلامی درخیابانها به کنترل حجاب زنان می پردازند، سخن گفتن از”انتخاب” دراستفاده ازحجاب، اوج فریب کاری است. چون “انتخاب” واجبار درحجاب با قدرت سیاسی اسلامی، قوانین و نیروهای سرکوبگر گره خورده است.زنان باید آگاهانه برای نشان دادن اعتراض خود به قوانین ارتجاعی از سمبلهای اسلامی فاصله بگیرند.زنان وقتی حجاب از سر بر می دارند درواقع حکومت اسلامی را به مبارزه می طلبند،چرا که حجاب پرچم سیاه ارتجاع مذهبی است.

واقعیت این است که ارتجاع جمهوری اسلامی ایران یورش خود را به تمام دستاوردهای انقلاب ۵۷ از فردای قدرت گیری با یورش به زنان آغاز کرد و جنگی را علیه جامعهء زن سازمان داد که نوید آن را خیلی بیش از این داده بود.

هزاران زن در واکنش به اولین یورش رژیم یعنی فرمان حجاب اجباری برای چند روز متوالی به خیابانهای تهران ریختند و با شعار «ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم» به مخالفت با قانون حجاب اجباری پرداختند. این مبارزه توانست رژیم را تا مدتی به عقب نشینی وا دارد و شروعی بود برای دوره جدیدی از مبارزات جنبش زنان حجاب دراین بین یکی از ارکانی بود که هویت واقتدار حکومت جدید درکل برآنها قرارگرفته وبدون آن این ساختمان بنا شدنی نبود.

جمهوری اسلامی آلیاژی ازاستبداد دینی و دیکتاتوری سرمایه است وحجاب پیام روشن ارتجاع جمهوری اسلامی به مردم بود که درآن زمان نیز کسی نه درعرض و نه درعمق؛ به ابعاد فجایعی که در آن پنهان بود پی نبردند و ندانستند که چه بهای سنگینی دردراز مدّت باید نسلها برای این غفلت تاریخی و نادیده گرفتن نیروی مادی خود بپردازند.

 واقعیت اینست که مبارزه علیه حجاب اجباری وآپارتاید جنسی، موضوع اعتراض مردم درطی بیش از سه دهه ازحاکمیت رژیم اسلامی بوده است.جنبش زنان ایران بر پایه مقاومت و مبارزه وسیع وپیگیر زنان آگاه علیه حجاب اجباری از دوران قدرت گیری رژیم جمهوری اسلامی بوجود آمده است. خواست لغو حجاب اجباری یک خواست پایه ای و عمومی دربین زنان از اقشارو طبقات گوناگون جامعه است.

برای ساختن جامعه نوین، جامعه ای عاری از ستم و نابرابری، مسئولیت سنگینی بردوش زنان است. زنان باید به رشد و تکامل خود و مبارزه با نتایج روانی- اجتماعیٍ سرکوب و تحقیری که در طول تاریخ بر آنان تحمیل شده است، همت گمارند.

روحیه شورشگری را همراه با بالا بردن آگاهی و شناخت از پیرامونشان، درخود رشد دهند و مبارزه با نابرابری های جنسیتی را به فردا های دور نسپارند وبی محابا و بی رحمانه با عاملان آن بستیزند.

نه گفتن به حجاب اجباری رساندن صدای آزادی خواهی و برابری طلبی زنان دربند ایران به گوش تمام جهانیان است چراکه رهایی زن رهایی جامعه است.

آنان ما را به قعر دوران برده داری پرت کردند ولی اکنون این ما زنان هستیم که بیدارگشته ایم و دیگرحاضر نیستیم ذره ای از مطالبات  خودمان را برای هیچ مصلحتی و برای به قدرت رسیدن هیچ جناحی فدا کنیم. رهایی ما زنان عمدتاً به دست خودمان ممکن است، رهایی ما پیش از همه  با مبارزات  آگاهانه و متحدانه ما زنان است.رهایی ما با نابودی تمام نشانه های حجاب اسلامی و اجباری موثر است.مبارزه علیه آپارتاید جنسی و حجاب، دو پرچم و سمبل مهم جمهوری اسلامی، از عرصه های مهم نبرد مردم با این رژیم است و زنان آزادیخواه در صف مقدم این مبارزات قرار دارند.

جامعه ایران میرود تا برای همیشه حاکمیت  اسلامی و قوانین اش را بگور بسپارد. مردم ارتجاع اسلامی را تحویل موزه توحش خواهند داد.میتوانند جنایت کنند و زندان وشکنجه و سرکوبشان را ادامه دهند. اما زنان ایران مانند دیگر نیروهای اجتماعی سرتسلیم ندارند.هرروزبا نه گفتن به حجاب اجباری دارند این را نشان میدهند. هرروزدارند پرچم این حکومت را زیر پا له میکنند. دربرابر چشمان لشکر تا بن دندان مسلح حکومت کار را به جایی رسانده اند که هر روز ناچارند ازبی حجابی زنان بنالند و کابوس مرگشان را بییند.

بنیاد دین ومذهب بر زن ستیزی نهاده شده و مقولهء آزادی زن و رهائی زن در تضاد آشتی ناپذیری با آن قرار گرفته است. آزادی و رهائی زن نفی این موجودیتها و قید و بندهای هزاران ساله مادی و روحی است و دین و مذهب و خرافه انکار حتی حقوق اولیه و بدوی انسانی زنان است. شرایط برای تغییرمهیا شده و ما زنان درگذارتاریخ در گذرگاه پر تلاطم ولی نوید بخشی ایستاده ایم.

 شهناز غلامی

پاریس –  ۰۲/۰۳/۲۰۱۳

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com