حرفهای کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران یک روز قبل از سفر این تیم به جام جهانی در مورد نفوذ دلالیسم در اردوی تیم ملی، تلنگری بود بر پیکر فوتبال معیوب ما.
فوتبالی که به گفتهی برخی از پیشکسوتان و دلسوختههای این رشته جولانگاهی است برای آقاها و آقازادها و برخی آدمها با مشخصهی «ژن» خوب.
از زمانی که به بهانهی حرفهای شدن پول به فوتبال ایران تزریق شد (حدود بیست سال پیش)، دلالیسم، فساد، تبانی و زد و بند هم در این ورزش پرطرفدار به مرور زمان رشد کرد. تزریق پول زیاد به همراه ضعف شدید مدیریت در عرصهی مدیریت باشگاهها و فدراسیون فوتبال، دستبهدست هم داد تا همزمان با رشد فوتبال، زمزمه و شائبهی فساد در این ورزش پررنگ و پررنگتر شود.
جاذبههای فوتبال و تبلیغات گسترده و پررزق و برق در آن به همراه گردش پولی فراوان باعث شد تا پای بسیاری از سواستفادهگران دولتی و حتی برخی از اشخاص به این ورزش باز شود. از مدیر و مربی گرفته تا داور و اهل فدراسیون و اهل رسانه و گزارشگر تا کارمند و سپاهی و نظامی و..
با توجه به وضعیت اقتصادی کشور ما مخصوصا در این ده پانزده سال اخیر و اینکه طبق قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا فوتبال باید به سوی حرفهای شدن میرفت پولهای زیادی در این رشته جابهجا و دستبهدست شد. به غیر از درصد کمی که حق و حقوق اهالی واقعی فوتبال بود پولهای بسیاری به صورت غیرقانونی و غیراخلاقی پرداخت شد.
از سوی دیگر خلا قانونی در زمینهی مبارزه با فساد و تبانی در فوتبال هم مزید بر علت شد تا پروندههای بسیاری در ارتباط با این موضوع در کشوی میزها باقی بماند و با مرور زمان مختومه شود.
کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی سالها پیش در صحن علنی مجلس از رونمایی پروندهی فساد در فوتبال وعده داد اما هیچگاه به صورت جدی این وعدهها پیگیری نشد.
فدراسیون فوتبال خطاکار
فدراسیون فوتبال محلی که وظیفهاش سر و سامان دادن به فوتبال است خودش قانونشکن اول بود. سالها پیش معاون کمیتهی فرهنگی فدراسیون فوتبال، حجتالاسلام علیپور در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان پس از اینکه پایش در ماجرای فروختن بلیتهای سهم ایران در شهرهای آلمان برملا و پروندهای در این زمینه برایش تشکیل شد هیچگاه پاسخ شفاف و روشنی نداد. حتی کار به برنامهی پر بینندهی نود کشیده شد، اما به دلیل محکم بودن پشت حجتالاسلام علیپور در مراجع قضایی هیچگاه در مورد این پرونده پاسخی نشنیدیم. جناب حجتالاسلام مدتی بعد برای سرپوش گذاشتن به فساد مالی خود، «ستاد منشور اخلاقی» را در فدراسیون فوتبال برپا کرد. ستادی که به جای رسیدگی به فسادهای اصلی به موی بلند و ریش پروفسوری و شلوار و لباس بازیکنان گیر میداد.
در همان روزها که بحث منشور اخلاقی فدراسیون داغ بود، زنده یاد ناصر حجازی یکی از مردان پاک فوتبال ایران یادداشتی نوشت و ضمن انتقاد از این منشور من درآوردی از آن به عنوان بهانهای برای سرککشیدن به زندگی خصوصی بازیکنان نام برد.
بعدها بعد از انتقال قدرت در فدراسیون فوتبال و رفتن محمد دادکان و آمدن علی کفاشیان، داستان فساد و تبانی در فوتبال ادامه پیدا کرد تا الان که مهدی تاج رییس فدراسیون است و هنوز هم سایهی فساد و تبانی در فوتبال و فدراسیون پررنگ است.
فساد در برخی باشگاههای فوتبال
تعریف باشگاه و مدیریت آن در ایران به سبب موقعیت خاصی که در مملکت ما وجود دارد تعریف استانداردی نیست. بیشتر باشگاههای ما دستشان در جیب دولت است و از پول متعلق به مردم ارتزاق میکنند. از تیمهای وابسته به وزارت ورزش گرفته مثل استقلال و پرسپولیس تا تیمهای صنعتی و دولتی مثل سایپا و پیکان و سپاهان و ذوبآهن و فولاد و صنعت نفت، تا تیمهای نظامی مثل ملوان (نیروی دریایی) و تراکتورسازی متعلق به سپاه که خودش حکایتهای جداگانه دارد.
عدم وجود حسابرسی دقیق و اصولی مخصوصا در چند سال گذشته سبب شده که پولهای هنگفتی بدون حساب و کتاب هزینه شود که نهتنها سودی نداشته بلکه با ندانمکاریها و نبود مدیر کاردان بسیاری از باشگاهها در زمینهی استخدام بازیکن و مربی خارجی فقط جیب دلالها و واسطهها را پر کردند و سر آخر با خارجیها به مشکل حقوقی برخوردند که کار به کمیتهی انضباطی فیفا کشیده شد و تاکنون بیشتر باشگاهها مخصوصا باشگاههای سرخابی پایتخت، پرسپولیس و استقلال دهها هزار دلار جریمه دادهاند و در حال حاضر هم کلی پروندهی باز در کمیتهی انضباطی فیفا دارد. برای نمونه باشگاه پرسپولیس فصل گذشته در ماجرای بستن قرارداد بازیکن سابقش مهدی طارمی با باشگاه «ریز اسپور» ترکیه به دلیل دادن اطلاعات غلط به فیفا هم به پرداخت جریمه نقدی محکوم و هم از گرفتن بازیکن جدید محروم شد. در این زمینه نمونههای بسیار مشابهی وجود دارد.
سواستفادهی تیمهای نظامی از باشگاهها و بازیکنان
ماجرای تیمهای نظامی و زورگویی مسوولان این تیمها برای گرفتن بازیکنان نخبه به باشگاههای دیگر هم خودش حکایتها دارد. در این زمینه فقط به نمونهی خاص تیم تراکتورسازی تبریز اشاره میکنم. تراکتورسازی یکی از تیمهای باسابقه از زمان جام تختجمشید (نزیک به نیم قرن پیش) است که تا چندی قبل، پیش از اینکه تیماش به طور رسمی وابسته به سپاه شود پرطرفدارترین تیم شهرستانی بود با حضور نزدیک به حداقل پنجاه هزار تماشاگر در ورزشگاه و از سالیان دور وقتی در فوتبال سطح اول مملکت حضور داشت یکی از تیمهای مدعی بود.
اما مدیران و مسوولان کارنابلد تراکتورسازی در این چند سال اخیر چنان بلایی سر این تیم آوردند که این تیم با خالی شدن از بازیکنان عاشق به گروه بازیکنان سرباز از باشگاههای شهرهای دیگر تبدیل شد. در بین این جابهجاییها هم کلی پولهای زیرمیزی رد و بدل میشد.
مسوولان تراکتورسازی با قوانین من درآوردی و دور زدن قانون با قلدری و زورگویی به باشگاههای دیگر دسترنج آنها را به تیم خود میآوردند و نتیجه آن این شد که تراکتورسازی از یک قدرت درجه اول فوتبالی به یک تیم درجهی دوم تبدیل شود و دیگر از آن تماشاگران پرشور در ورزشگاه اثری نباشد. تراکتورسازی در فصل گذشته بدترین نتایج چند سال گذشته را در کارنامهی خود به ثبت رساند. در لیگ برتر جام خلیج فارس دهم شد و در مرحلهی گروهی لیگ قهرمانان آسیا هم آخر.
حضور آقاها و آقازادها با ژنهای خوب در فوتبال
در باب این بخش هم ماجراهای بسیاری اتفاق افتاده که به آخرین آن میپردازم، به آخرین شیرینکاری از بزرگترین بدهکار بانکی ایران یعنی حاج حسین هدایتی که به گفتهی مسوولان اسمش در صدر فهرست بدهکاران کلان بانکی قرار دارد اما به فوتبال و فوتبالیستها هم علاقهی خاصی دارد.
کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران یک روز قبل از سفر این تیم به ترکیه بیانیهای صادر کرد و از هدایتی به عنوان دلالی نام برد که نیمهشب به هتل محل اقامت بازیکنان تیم ملی رفته و با برخی از آنها قرارداد باشگاهی امضا کرده است.
هدایتی که به دلیل ولخرجهایش برای فوتبال و برخی از اهالی فوتبال به عابربانک فوتبال معروف است، حدود ده سال پیش تیم استیل آذین را تشکیل داد که همین چند ماه پیش در مورد این تیم افتضاح و جنجالی برپا شد که داور میخریدند و برای پیروزی در زمین دست به هر کار غیرقانونی میزدند.
هدایتی که به دلیل پرداخت نکردن اقساط وامهای کلانش به بانکها مدتی در زندان بود و البته معلوم نیست چگونه آزاد شد، هفته گذشته با برگزاری افطاری، کارلوس کی روش را به دروغگویی متهم کرد و گفت که بیشتر طلبهای سرمربی پرتغالی تیم ملی را او پرداخت کرده است.
هدایتی در جشن افطاری خود با حضور عدهای از پیشکسوتان، با انداختن شنل قرمز بر دوش خود را امیرکبیر فوتبال ایران خواند.
چند هفته پیش بهروز رهبریفرد بازیکن سالهای دور پرسپولیس و تیم استیل آذین در یک برنامهی تلویزیونی صراحتا دربارهی دوران هدایتی اعلام کرد: در استیل آذین داور میخریدیم. داور از ما صد میلیون تومان پول گرفت که برای ما پنالتی بگیرد و ما بازنده نشویم.
ماجرای فساد در لیگ دستهی اول
همین ماه گذشته در برنامهی پربیننده نود، فساد و تبانی در تیم دستهی اولی صبای قم افشا شد. این تیم که چند سال پیش حتی به لیگ قهرمانان آسیا راه یافته بود در یکی دو سال اخیر از عرش به فرش رسید و به دلیل ضعف شدید مدیریتی به لیگ یک سقوط کرد.
چند تن از بازیکنان و مربیان و مسوولان صبای قم در برنامهی نود روی خط تلفن آمدند و از فساد گسترده در این تیم پرده برداشتند. یکی از بازیکنان میگفت ما سر باخت تیم خودمان شرطبندی میکردیم. یکی میگفت بازیکن خط دفاع صد هزار تومان گرفت که پنالتی به حریف بدهد. یکی از مسوولان صبا اعتراف کرد که شمارهی پیراهنهای تیم را به بازیکنان میفروختیم.
فساد در مدارس فوتبال
مدارس فوتبال به دلیل جذابیتی که این رشته در بین نوجوانان دارد طی سالیان اخیر رشد قارچگونهای داشتهاند. در هر کوی و برزن هرکسی که با یک فوتبالیست مشهور آشنایی یا نزدیکی دارد او را یکبار به محل مدرسه دعوت میکند و فیلم و عکس میگیرد و با آنها تبلیغ میکند. این آدمهای فرصتطلب با دریافت پانزده تا بیست میلیون تومان از والدین به آنها قول بردن این بچهها به تیمهای صاحبنام را میدهند.
اما ای کاش کار با همین سواستفادهی مالی تمام شود، حدود دو سال پیش همشهری جوان در مطلبی موضوع فاجعهبار تجاوز جنسی به کودکان در برخی از مدارس فوتبال را افشا کرد. موضوعی که در آن زمان مثل توپ در برخی از رسانهها صدا کرد و حتی در یکی از برنامههای رادیویی صدا و سیما به آن پرداخته شد.
بعد از افشای این ماجرا فدراسیون فوتبال تازه به فکر بررسی مدارس فوتبال افتاد که در پی آن دهها مدرسه فوتبال غیرمجاز تعطیل شد اما هنوز هم خبر از مشکل مدارس فوتبال مخصوصا در فصل تابستان در برخی از رسانهها دیده میشود.
فساد در بخش داوری
حرف و حدیث در مورد فساد در داوری از سالیان پیش در فوتبال ما وجود داشته است. جنجالیترین اتفاق در این زمینه بر میگردد به حدود پنج سال قبل و در بازی میان پرسپولیس و سپاهان. محسن قهرمانی، داور این بازی در دقایق ابتدایی یکی از بازیکنان پرسپولیس را اخراج کرد و یک پنالتی به سود سپاهان گرفت. علی دایی سرمربی وقت سرخپوشان بعد از این مسابقه در مصاحبه با رسانهها، قهرمانی را به «غش» کردن به سمت سپاهان متهم کرد. این ماجرای داوری در یکی از جنجالیترین برنامههای نود که بیش از دو میلیون نفر تماشاگر داشت بازتاب پیدا کرد. علی دایی به همراه قهرمانی و چند نفر دیگر بر روی خط آمدند و بحثهای داغی صورت گرفت، پای نهادهای امنیتی هم به این ماجرا باز شد بعدتر همه افراد درگیر در این پرونده به وزارت اطلاعات احضار شدند. محسن قهرمانی، داور مسابقه به شانزده ماه محرومیت از داوری محکوم شد و تعدادی از اطرافیان علی دایی هم با محرومیتهایی مواجه شدند.
و داستانهای پشت پردهی فوتبال همچنان ادامه دارد
برگردیم به داستان و ماجرای درگیری لفظی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران و عابر بانک، کارلوس کی روش گفته است اگر در فوتبال ایران بماند که البته بعید به نظر میرسد، دست دلالها را از اردوی تیم ملی کوتاه میکند. حاج حسین هدایتی هم همچنان باوجود بدهکاری سنگین هزار میلیارد تومانی به بانکها، افطاریهای آنچنانی میدهد و برای فوتبال به طور خاص خرج میکند.
اما با تمام این حال و روز ناخوش فوتبال ایران، در آستانهی جام جهانی ۲۰۱۸ هستیم، مردم هوادار فوتبال دلخوش نمایش «یوزهای» ایران زمین در مصاف با تیمهای اسپانیا، پرتغال و مراکش هستند. یک ماه پر از هیجان و لذت و شوق و شور فوتبالی در پیش است، اجازه دهید مردم از فوتبال لذت ببرند. زنده باد فوتبال.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.