اینکه فرد متوجه شود شخصی در دایره دوستان و آشنایانش به او اعتماد ندارد قطعاً حس خوبی نیست. اعتماد یک ویژگی بسیار مهم در روابط است و نبود آن، رابطه را دچار مشکل میکند و حتی از بین میبرد.
برای ایجاد اعتماد دوباره بین دوطرفِ یک رابطه (چه از نوع دوستی ساده و چه از نوع رابطه احساسی و عاشقانه) مهم است که ابتدا درک کنیم چه چیز باعث از بین رفتن اعتماد شده و سپس بر اساس آن رفتار مناسب را پیش بگیریم.
اعتماد کلمهای است که معنای زیادی در ذهن افراد مختلف دارد. عدم اعتماد به یک فرد میتواند اشاره داشته باشد به صداقت نداشتن او، عدم اطمینان به او، قابل اتکا نبودنش و یا قابل پیش بینی نبودن او!
قابل پیشبینی نبودن
اعتماد اساساً درباره قابل درک و پیش بینی بودن است. شما به افرادی اعتماد دارید که آنها را درک میکنید و میشناسید. اگر یک آشنا، شما را بهاندازه کافی نشناسد و نتواند به صورت نسبی پیشبینی کند که در برخورد با مسائل چگونه رفتار میکنید، برای او سخت خواهد بود که به شما اعتماد کند. اگر او نداند که علائق شما چیست، چه چیزهایی شما را عصبانی میکند و یا چگونه به درخواستهایش واکنش نشان میدهید، این موارد تعامل با شما را برای فرد سخت و ریسک پذیر میکند.
اگر مشکل عدم اعتماد ناشی از این مسئله باشد، راه حل در ایجاد ارتباط و شناخت بیشتر است. مثلاً چیزی را در رابطه با خودتان یا گذشته خود به اشتراک بگذارید، از علائق خود بگوئید و سؤالهایی بپرسید که باعث شود او را نیز بهتر بشناسید.
عدم مقبولیت
اساس اعتماد، ایجاد رابطه و شناخت است؛ اما پس از برقراری یک ارتباط شما باید کارهای دیگری هم انجام دهید. ممکن است وقتی شخصی میگوید به شما اعتماد ندارد، درواقع منظور او قبول نداشتن است. در اینجا استراتژی شما باید در راستای افزایش اعتبارتان باشد نه اینکه با شخص مقابل بحث کنید و بگویید که اشتباه میکند و شما خیلی فوقالعاده هستید!
در گفتگوهایتان نشان دهید که میدانید در مورد چه صحبت میکنید (در مورد مسائلی که حرف میزنید اطلاعات دارید). این کار را با سؤال روشن پرسیدن و نشان دادن علاقهتان به شنیدن و فهمیدن انجام دهید. این کار است که باعث حفظ اعتبار و مقبولیت شما میشود، نه ردیف کردن لیست دستاوردهایتان!
غیرقابل اتکا بودن
گاهی اوقات اعتماد از بین میرود زیرا شما قولی دادهاید و موفق به انجام آن نشدهاید. اگر اعتماد دوست شما به دلیل اینکه شما به تعهدات خود عمل نکردهاید از بین رفته لازم است دو کار انجام دهید:
اول، اطمینان حاصل کنید که انتظارات طرفین روشن و برای هم به اشتراک گذاشته شده است. اگر فکر میکنید که کاری غیر از آنچه او تصور میکند را انجام دادهاید، موقعیت را شفافسازی کنید.
دوم، اگر واقعاً به تعهد خود عمل نکردهاید، برای اثر منفی که بدقولی شما برای آنها ایجاد کرده عذرخواهی کنید و از این به بعد توجه کنید قولهایی بدهید که بتوانید به آنها عمل کنید.
صداقت نداشتن
وقتی شخصی به دلیل نبود صداقت در رابطه، اعتمادش را از دست میدهد، به دست آوردن اعتماد دوباره کار بسیار دشواری است؛ بهخصوص که اگر این بیاعتمادی ایجاد شده در سطح ارزشها و باورهای اخلاقی باشد. در این حالت شما باید مسئولیت رفتار خود را که باعث شده اعتماد طرف مقابل از بین برود را قبول کنید. حداقل کاری که باید انجام داد این است که رفتار خود را توضیح دهید و اگر لازم بود در ملأعام عذرخواهی کنید تا بتوانید شانس دوبارهای کسب کنید که نشان دهید در رابطه با سخنان و رفتارهایتان قابل اعتماد هستید.
نبود اعتماد در روابط، مسئله بسیار جدی است که باید ابتدا ریشه یابی شود و سپس جهت رفع این مشکل اقدام کرد.
سخن آخر میتواند این باشد که حضور اعتماد بهجا و درست را در روابط خود جدی بگیرید تا روابط اجتماعی خوبی داشته باشید.
این نوشتار ترجمه خلاصهای از این مقاله است
#مرکز_مشاوره_رنگین_کمانی را در دیگر شبکههای اجتماعی دنبال کنید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.