۱. از منظر اخلاقی پر واضح است که هر انسانی مالک بدن خودش است. فرزند تحت مالکیت والدین نیست که بدون دلیلی موجه جراحی شود یا بلایی بر سرش بیاورند. برای جواز اخلاقی این جراحی باید دید که آیا فواید عمل از مضراتش بیشتر است یا نه. «اگر من حقی بر بدن خودم نداشته باشم پس در دنیا چه چیزی دارم؟» باید مد نظر داشت که فرد دارای آلت تناسلی کامل مریض نیست، دخالت در تمامیت بدن در صورت بیماری قابل توجیه است آن هم اگر فواید جراحی بیش از مضراتش باشد.
۲. هیچ سازمان طبی معتبری در جهان، ختنهٔ نوزادان را تجویز نکرده است. انجمن پزشکان اطفال آمریکا در بیانیهای اعلام کرده که با نظرداشت فواید احتمالی ختنه این عمل برای کودکان توصیه نمیشود. حتی انجمنهای پزشکی بریتانیا و کانادا نیز والدین را از انجام این عمل نهی میکنند. در کل در هیچ کشور پیشرفتهای این عمل برای کودکان توصیه نشده است چون علم پزشکی لزومی در این کار نمیبیند و فرد اصطلاحا اینتکت یا نامختون مبتلا به بیماری نیست که نیاز به درمان داشته باشد.
۳. سه میلیون سال است که سردهٔ انسان در حال زیستن است و هیچ مشکلی هم به دلیل داشتن پوست غُلْفه برایش ایجاد نشده است! اگر نبودِ غلفه برای انسان مفید بود، در طی این میلیونها سال فرگشت حذف میشد. در حال حاضر دو سوم مردان دنیا دارای آلت کامل هستند و جمعیت والدینی که فرزندان را ختنه میکنند سال به سال در حال کاهش است. بطور مثال در سال دوهزار و نُه در آمریکا، میزان نوزادان مختون به سیودو درصد کاهش یافت و همچنان نیز در حال کاهش است.
۴. گاها اشاره به سرطان قضیب یا پنایل کنسر میشود. شایان ذکر است که از هر صدهزار نفر، کمتر از یک نفر احتمال مبتلا شدن به این سرطان را دارد. و این یک نفر حتما دارای آلت کامل یا اینتَکت نیست، مرد مختون هم احتمال مبتلا شدن را دارد هرچند شاید کمتر. آیا یک احتمال کمتر از یک صدهزارم درصدی عمل جراحی دائمی ناقصسازی جنسی را توجیه میکند؟ همین مغلطه را میتوان علیه ختنه نیز به کار برد چون حدودا یک درصد از ختنهها در نوزادان به مرگ نوزاد میانجامد.
۵. حکم خداست در دو دین اسلام و یهودیت. به اجماع علمای شیعه ختنه کردن فرزند بر والدین واجب نیست بلکه مستحب است. در اسلام هم علمای شیعه و هم سنی معترف هستند که ختنهٔ زنان نیز مستحب هست، آیا صرف این که دین دستور داده چنین عملی توجیه میشود؟ این عمل یعنی اجبار دین به کودک و جایی در قرن بیستویکم ندارد. خیلی از فرزندان به دین والدین مؤمن نیستند، انجام این جراحی صرفا به دلیل حکم مذهبی عملی داعشوار و ناموجه است.
۶. سلایق شخصی و فتیشهای جنسی ختنه را توجیه نمیکنند. اگر به نظر مادری دماغ دخترش بزرگ باشد، آیا این حق را دارد که دخترش را مجبور به عمل راینوپلاستی کند؟ اگر پدری پستانهای بزرگ دوست دارد حق دارد دخترش را مجبور به پذیرش ایمپلنتهای پستان بکند؟ به همین صورت اگر کسی آلات تناسلی ختنهشده را دوست دارد محق نخواهد بود به این دلیل فرزندش را ختنه کند.
۷. شخص شما شاید هیچ وقت پوست غلفه یا پریپیوس را نداشتهای و اهمیتی نمیدهی، اما شاید پسرت مثل بسیاری دیگر اهمیت داد. نمیدانی پسرت چند سال دیگر چه نظری خواهد داشت، هماکنون جمع کثیری هستند که به منظور بازسازی پوست غلفه دوباره جراحی میکنند یا از دستگاههای مخصوص استفاده میکنند. باید در این مورد مطالعه کرد نه اینکه چون روی شخص شما انجام شده برای بچه هم همین تصمیم گرفته شود.
در ایالات متحده ختنهٔ پسران در قرن پیش رواج پیدا کرد، نه به خاطر دروغهای بهداشتی بلکه به بهانهٔ مبارزه با خودارضایی! نوزادان هر دو جنس را ختنه میکردند. شاید باورنکردنی باشد اما تا اواخر دههٔ هزار و نهصد و هشتاد میلادی ختنهٔ دختران در ایالات متحده بسیار رایج بود و کم کم کاهش یافت و در نهایت برای اطفال غیرقانونی اعلام شد.
۸. ممکن است اشاره به امراض مقاربتی مثل ایدز شود. با نگاهی به آمار درمیابیم که درصد افراد اچآیوی مثبت در کشورهای با اکثریت ختنهشده به مراتب بیشتر از کشورهاییست که ختنه نمیکنند، ممکن است تأثیر داشته باشد اما تأثیر چشمگیری نیست. در زمانهای که کاندوم و صدها روش مؤثر پیشگیری از این بیماریها وجود دارد چرا عضوی از بدن را ناقص کنیم؟ نود و دو درصد مردان در فیلیپین مختون هستند اما با این حال شیوع ویروس اچآیوی در این کشور بیشترین رشد را داشته است. ناگفته نماند که در طی تحقیقاتی در دانمارک مشخص شد که ختنهٔ نوزادان ریسک ابتلا به اوتیسم را صد و شش درصد افزایش میدهد.
۹. ختنه حساسیت آلت تناسلی مرد یا قضیب را کاهش میدهد. پوست غلفه و همچنین لِگام دارای بافتی حساس هستند و نبودنشان به معنای عدم تجربهٔ پیامهای عصبیای است که توسط خود غلفه دریافت میشود. بدیهیست که با بریدن بخشی از بدن اعصاب آن بخش نیز بریده میشوند و حساسیتی که توسط آنها تجربه میشد کلا حذف میشود.
این ادعا که بریدن غلفه تأثیری بر حساسیت قضیب ندارد دقیقا مانند این است که شخصی بگوید بریدن انگشت کوچک تأثیری بر حساسیت دست ندارد! چیزی که این شخص بیان میکند این است که بریده شدن انگشت کوچک تأثیری بر کاهش حساسیت انگشتان دیگر نداشته است! خب کسی هم نگفته که پوست غلفه حساسیت بخشهای دیگر را کاهش میدهد، با بریدن غلفه حساسیتی که خودش داشت از بین میرود دقیقا مثل انگشت کوچک که فقط حساسیتی که آن انگشت داشت برای فرد غیرقابل تجربه خواهد شد. چیزی که غلفه حس میکرد از فرد مختون دریغ داشته شده است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.