«شبها نمیتوانم بخوابم اما جایی نیست که صدای من و صد تا مثل من را بشنود. میگویید شکایت کنم؟ به چه کسی شکایت کنم؟ صاحب شرکت دختر وزیر است. من پسر کی هستم؟ او چک بدون تاریخ از من دارد. من چی از او دارم؟» (یکی از کارگران شرکت)… کارکنان شرکت توسعه دارویی رسا دو روز پیش درحالی نامه عدم نیاز خود را برای سال ۹۷ دریافت کردند که چند ماه است حقوق خود را دریافت نکردهاند. آنها دو روز قبل نامهای را دریافت کردهاند که تاریخش ۲۹ اسفند ۹۶ است و نشان میدهد صاحبان شرکت علاقهای ندارند حقوق فروردین آنها را نیز پرداخت کنند. شرکتی که گوشهای از ثروت محمدرضا نعمتزاده، وزیر قبلی صنعت، معدن و تجارت کشور است.
فصل بهار معمولا پول کمتری توی جیبها هست اما اخراج در بهار از آن اتفاقهای تلخی است که میتواند سال تازه را برای هر آدمی خراب کند. حالا اگر به این اخراج، چند ماه حقوق عقبافتاده را هم اضافه کنیم دیگر بدتر! اتفاقی که این روزها برای کارگران شرکت دختر وزیر ثروتمند دولت یازدهم افتاده است.
به گزارش روزآرزو، کارکنان شرکت توسعه دارویی رسا دو روز پیش درحالی نامه عدم نیاز خود را برای سال ۹۷ دریافت کردند که چند ماه است حقوق خود را دریافت نکردهاند. آنها دو روز قبل نامهای را دریافت کردهاند که تاریخش ۲۹ اسفند ۹۶ است و نشان میدهد صاحبان شرکت علاقهای ندارند حقوق فروردین آنها را نیز پرداخت کنند. شرکتی که گوشهای از ثروت محمدرضا نعمتزاده، وزیر قبلی صنعت، معدن و تجارت کشور است.
شرکت توسعه دارویی رسا که با آغاز وزارت محمدرضا نعمتزاده در سال ۱۳۹۲ شروع به کار کرده در طول دوران وزارت او بیش از ۴۰۰ کارگر داشته است اما نیمی از آنها در ماههای پایانی سال ۹۶ و بسیاری دیگر در دو روز اخیر از کار بیکار شدهاند. شبنم نعمتزاده، دختر محمدرضا نعمتزاده که پیش از این مدیرعامل این شرکت بوده و حالا رئیس هیئتمدیره آن است نامهها را از طرف مدیرعامل شخصا امضا کرده و به نظر میرسد قصد پرداخت حقوق فروردین ماه کارگران را ندارد.
کارگران این شرکت قسمتی از حقوق دی ماه خود را با تاخیر دریافت کردهاند. حقوق بهمن ماه را نگرفتهاند. حقوق اسفند و عیدی و سنوات نیز دریافت نکردهاند و حالا در شرایطی از کار بیکار شدهاند که به دلایل مختلف حتی جرات اعتراض هم ندارند.
یکی از این کارگران به روزآروز می گوید: بیکار شدیم اما همه امیدم این است که حقوق عقب افتادهام را بگیرم چون با قرض کردن از دیگران عید را گذراندم.
او که آشکارا از افشای نامش برای مدیران شرکت میترسد میگوید: «شما را قسم میدهم که اسمم را به آنها نگویید. آنها زور دارند، پول دارند، رابطه دارند، وزیر و وکیل بوده اند، ما چی داریم؟ دستمان به کجا بند است؟ باید برویم التماس کنیم حقوقمان را بگیریم.»
او یکی از دهها کارگری است که از کار بیکار شده و تعداد نیروهای بیکار شده در یکی دو روز اخیر را بیشتر از ۲۰۰ نفر میداند.
او ادامه میدهد: «زمستان عذر تعداد زیادی از نیروها را خواستند اما فکر نمیکردیم این بلا سر ما هم بیاید. حالا نمیدانم باید چه کار کنم. میترسم لج کنند و حقوق ماههای قبلمان را هم ندهند.»
او تاکید میکند حتی اسم کوچکش را هم ننویسیم و از عصبانیت مدیران شرکت میترسد. ترسی که در برخورد کارگران دیگر این شرکت هم هست و بسیاری از آنها حاضر نمیشوند با ما گفتگو کنند
تعدادی از کارگران که جرات بیشتری دارند حرف میزنند و نامه شرکت را هم در اختیار ما قرار میدهند اما آنها نیز تاکید میکنند که اگر اسمی از آنها برده شود «بیچارهتر» میشوند. یکی از آنها میگوید: «از همه ما چک دارند. چک بدون تاریخ و بدون قید ضمانت. اگر چک نمیدادیم استخدام نمیشدیم. حالا همه چکها پیش آنهاست. از جان خودم نمیترسم اما از پس نگرفتن آن چک میترسم.» او ۵۰ میلیون تومان چک به شرکت داده و میگوید کارگرانی هم هستند که مبالغ بالاتر از این هم چک دادهاند. او اضافه میکند: «همه چک نداشتند. بعضیها از دیگران چک گرفتهاند و دادهاند. چک مردم الان دست شرکت است. تاریخ هم ندارد. هر وقت بخواهند میتوانند چک را بفروشند. توی سرمان هم بزنند مجبوریم خفه باشیم چون ۵ سال هم کار کنم نمیتوانم آنقدر پول جمع کنم که آن چک را تسویه کنم.»
همین چکها هستند که باعث ترس اغلب کارگران شده و نگرانند اگر شکایت کنند یا اعتراضی به اخراجشان انجام دهند چکها توسط مدیران فروخته یا نقد شود. چکهایی که رقمشان بزرگتر از سرمایه زندگی این کارگران است.
شرکت توسعه دارویی رسا یکی از شرکتهایی است که خانواده نعمت زاده اداره میکنند و زیرمجموعهای از شرکت رسا فارمد است. شرکت دیگری که زینب نعمتزاده، خواهر شبنم نعمتزاده، دختر دیگر محمدرضا نعمتزاده آن را اداره میکند. شرکتهای دارویی گوشهای از ثروت خانواده نعمتزاده است که از برق و انرژی و صنایع دیگر تا خدمات پزشکی را شامل میشود. شرکتهایی که خواهران نعمتزاده، خود محمدرضا نعمتزاده و مریم بختیار، همسر او خانوادگی ادارهاش میکنند.
یکی از کارگران بیکار شده در این باره میگوید: «این شرکت فقط یک قسمت از کسب و کار آنهاست. خدا به آنها خیر بدهد. ثروتشان را بیشتر کند. من چکاره هستم که بگویم از کجا آوردهاند و چه میکنند. من یک کارگرم که فقط حقوق و چک ضمانتم را میخواهم. دیگر روی قرض گرفتن از دیگران را ندارم. گیر پنجاه هزار تومان پول هستم. گرسنگی بکشم اشکالی ندارد اما چکی که دادهام مال من نیست. نمیخواهم پیش دیگران بیآبرو شوم. شبها نمیتوانم بخوابم اما جایی نیست که صدای من و صد تا مثل من را بشنود. میگویید شکایت کنم؟ به چه کسی شکایت کنم؟ صاحب شرکت دختر وزیر است. من پسر کی هستم؟ او چک بدون تاریخ از من دارد. من چی از او دارم؟ میدانید چه بلایی سرم میآید؟»
این سرنوشت مشترک بسیاری از کارگران این شرکت است. این کارگران در حالی عید سختی را پشت سر گذاشتهاند که شبنم نعمتزاده سهم شراکت رسمی خود از این شرکت را چند ماه قبل به ۲.۵ میلیارد تومان رسانده است.
«شبها نمیتوانم بخوابم اما جایی نیست که صدای من و صد تا مثل من را بشنود. میگویید شکایت کنم؟ به چه کسی شکایت کنم؟ صاحب شرکت دختر وزیر است. من پسر کی هستم؟ او چک بدون تاریخ از من دارد. من چی از او دارم؟» (یکی از کارگران شرکت)
احمد توکلی، نماینده سابق مجلس، سال ۹۵ گفته بود نعمتزاده ظرف سه سال هزار میلیارد تومان درآمد داشته است و همسر و دخترانش در بسیاری از شرکتها مدیر و مدیرعامل هستند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.