فهرست:

بخش اول: دیکتاتور چگونه سرنگون میشود؟

بخش دوم: راههای بینهایت و تخصصی‌تر

بخش سوم: پیروزی در تظاهرات خیابانی نابرابر

بخش چهارم:  نقش مهم ایرانیان ساکن خارج از کشور

بخش پنجم: پاسخ هایی کوتاه به ابهامات رایج

بخش ششم: سخنی با مذهبیون و طرفداران حکومت

بخش هفتم : آینده نزدیک و افق‌ بلندمدت

پیشگفتار

از کودکان دبستانی تا خواهران و مادران و پدرانشان تا مادربزرگ ها و پدربزرگ هایشان ، از مهندس برق تا دانشجو، دانش آموز و کارمند ، از ساکنین تهران تا اهواز و سیستان و بلوچستان و آلمان و آمریکا، از کرد و بلوچ و ترک و لر و فارس همه ما ایرانیان،  یک درد و زخم مشترک و عمیقی داریم که تا آن را مرهم نکنیم حالمان با دارو و دکتر و مسکن های قوی خوب نمی‌شود!

و اکنون ، اکنون پس از ۴۳ سال بالاخره یکصدا شده ایم تا «نه به جمهوری اسلامی» بگوییم و غارتگران مال و جان و خاک مان را برای همیشه از وطن مان بیرون کنیم و خاک مادری و خانه پدری مان را پس بگیریم.

 

همه میتوانیم در فرآیند ایجاد حکومتی مستقل و دموکراتیک مشارکت کنیم، این راهنما، با کمک گرفتن از تجربیات دهها نهضت آزادی خواه در دنیا و همچنین با مصاحبه با برخی از صاحب‌نظران علوم اجتماعی نگاشته شده است.

 

به دلیل طولانی بودن این نوشتار، اگر زمان کوتاهی دارید، ابتدا فقط بخش اول و در کنارش بخشهایی که برایتان مهمتر است بخوانید و همچنین تا میتوانید این راهنما را با بلوتوث، ایمیل، پرینت ، چاپ ، انتشار در کانال های واتساپ و تلگرام در میان دوستان و خانواده و همکاران تان پخش کنید . تبدیل این متن به صوت و ویدئو هم کمک کننده است. این راهنما در همه مراحل مبارزه مدنی میتواند نقشه راه را به ما نشان دهد و بطور دوره ای بازبینی و به روز رسانی خواهد شد.

 

بخش اول :  چگونه دیکتاتور را سرنگون کنیم؟ ( خواندن این بخش به همه هموطنان عزیز توصیه میشود)

 

با عمل کردن به شیوه های پیشنهادی در این راهنما، ما مردم با سلاح خلاقیت و ابتکار در نبرد میان مدت و طولانی مدت به راحتی پیروز خواهیم شد و به دلیل ماهیت این نوع مبارزه مدنی، هرگونه برنامه ریزی برای شکست این جنبش باعث تاثیر متضاد و ایجاد رشد سریعتر و بیشتر در شاخه های دیگر همین جنبش خواهد شد و اشغالگران ایران نه اکنون و نه در هیچ زمانی قادر به پیش بینی رفتار نهضت مردمی و یا سرکوب آن نخواهند بود و این جنبش مانند اژدهای چند سر، با قطع کردن هر یک از سرهایش، دهها سر جدید برای مبارزه خواهد داشت.

 

پایه های اصلی همه جنبش های شکست ناپذیر عبارتند از :

 

# خلاقیت: ضربات متعدد، متنوع، بی وقفه، بی پایان و پیش بینی ناپذیر به تار و پود حاکمیت سرکوبگر

# بازتعریف قدرت در جامعه و آشنایی همه مردم با ابزارهای قدرت و مکانیسم های ایجاد جرقه تغییر در افراد، گروه ها و حاکمیت

# شناسایی و قطع کردن ستونهای نگهدارنده دیکتاتوری (پول، امکانات تکنولوژیک، ابزارهای کنترل افکار، ابزارهای ارتباط داخلی میان سرکوبگران و غیره)

# پرهیز از خشونت

# شکستن بزرگترین سد راه پیروزی ، یعنی ترس

 

خلاقیت در مبارزه بطور خلاصه یعنی استفاده از شیوه ها، ابزارها و امکانات موجود برای ایجاد روش ها و ابزارهای جدید در مقابله با سرکوبگران.

 

خانه، محل کار و هرچه در اختیار داریم پر از ابزارهای مبارزه است و فقط کافی است ذهن مان را تغییر دهیم تا با دریچه جدیدی به پیرامون مان نگاه کنیم و به همه چیز به عنوان وسیله ای برای مبارزه مدنی فکر کنیم.

 

 ابزار قدرت هرکسی با دیگری متفاوت است اما هیچکدام از ما در مقابل دیکتاتوری، ضعیف یا ناتوان نیستیم.

 

برای سرنگون کردن بی رحم ترین و قدرتمند ترین دیکتاتورها در طول تاریخ، ساده ترین سلاح ها معمولا موثرترین ها بوده و در این نوشتار نیز به معرفی کارآمدترین ابزارهای انقلاب های موفق مردمی پرداخته ایم.

 

برخی از مواردی که در این نوشتار معرفی خواهند شد عبارتند از: الفبای مقاومت مدنی، راههای ایجاد اختلال در همه چرخ دنده های دیکتاتوری، شیوه های سرپیچی و نافرمانی آشکار مدنی بدون خشونت، ترکیب روش های خلاقانه برای شکستن هیبت دروغین دیکتاتور ، آشکار سازی و نشان دادن مبارزه به بقیه افراد و دنیا و تقویت روحیه ایستادگی جمعی (یعنی بهره وری از روش هایی که نارضایتی ها بیشتر دیده شود و استفاده از راه‌هایی که هزینه اندکی دارد و توسط افراد زیادی قابل مشاهده و تاثیرگذار است) و در نهایت چیزی که بی رحم ترین و پرنفوذترین دیکتاتورهای تاریخ را نیز از بین برده است پایان بخشیدن به حمایت اطرافیان دیکتاتور، بیدار شدن وجدان جمعی، ریزش داخلی در بدنه سران اصلی دیکتاتوری و همچنین قطع منابع دسترسی به ثروت برای سرکوب مردم بوده است.

 

موارد زیر فقط مثال و برای روشن شدن موضوع هستند و کشف کردن و استفاده‌ از ابزارهایی که هم اکنون در دست داریم بر عهده هریک از ما مردم است.

 

 فرض کنیم که در خانه مان مقداری نمک و ادویه، بادکنک، روسری و چندتا تراول نقدی داریم که تنها ابزارهای در دسترس ماست! فکر کنید با استفاده از نمک چه کارهایی میشود انجام داد؟ با رنگ غذا ، زردچوبه و سایر رنگ‌های طبیعی چه؟

 

مثلا میتوانیم با استفاده از مواد غذایی رنگ دار روی زمین شعار بنویسیم یا دیوارها را علامت گذاری کنیم یا حتی با پاشیدن رنگ، دیوارهای شهر را قرمز کنیم!

میتوانیم با استفاده از آویزان کردن روسری روی شاخه های بالایی درختان بصورت نمادین اعتراض مان را نشان دهیم (گاهی بعضی از اینکارها نیاز به همکاری گروهی دارد تا مثلا آویزان کردن روسری روی درخت به عنوان نماد مبارزه شناخته شود و همچنین برداشتن اینهمه روسری از روی درختان و سیم های برق و پشت بام ها نیاز به هزاران ساعت کار نیروهای امنیتی دارد)، رنگ کردن تنه درختان با رنگ های طبیعی شاید بتواند راهی برای ارتباط مردم با یکدیگر باشد، شاید بتواند شروع کننده یک گفتگو در مورد دموکراسی و آزادی بیان باشد و شاید به هزاران نفر دیگر روحیه دهد تا با امید بیشتری مبارزه کنند. شعار نویسی روی بادکنک و دادن این بادکنک ها به افرادی که از محل زندگی ما میگذرند یا فرستادن بادکنک ها به هوا می‌تواند باعث جلب توجه زیادی شود. با تراول در دستتان چه کارهایی میتوانید بکنید؟

 

 یک راننده تاکسی میتواند با چسباندن یک برگه سیاه یا یک جمله ساده حتی غیرسیاسی در مورد آزادی، یا چسباندن اعلامیه ساعات تجمع روی ماشین ش، گفتگو در مورد تغییر و جنبش را آغاز کند و در طی روز تریبون مهمی برای مردم کشورش باشد و به تنهایی به هزاران نفر انگیزه جنگیدن بدهد.

 

شاید صدها روش دیگر هم شما بتوانید برای استفاده از ابزارهای ساده در روند مقابله با سرکوبگران پیشنهاد کنید که به اشتراک گذاری این شیوه ها هم ممکن است بسیار کمک کننده باشند. مثلا دوستی استفاده‌ از چسب قطره ای روی موتورها و ماشین های سرکوب و همچنین خالی کردن خاک و زباله جلوی درب صداوسیما و یا ایجاد انسداد در مسیرهای فاضلاب صدا و سیما و رسانه های حکومتی را پیشنهاد داده بود‌.

 

خیلی مهم است که همه جا را میدان مبارزه و همه چیز را ابزار مقاومت مدنی و مبارزه با دیکتاتور بدانیم و هشتگ ها و خلاقیت هایمان را فقط محدود به اینترنت نکنیم.

 

سرکوبگران نباید حتی در محله خودشان هم احساس امنیت کنند‌. همه جای شهر باید پر از نشانه های انقلاب مردمی باشد تا همه مردم بدانند چقدر متحد و بیشمار هستیم.

 

شیوه های مقاومت مدنی باید خلاقانه و برای سرکوبگران غیرقابل پیش بینی باشد. انجام این روشها برای شما بایستی هزینه اندک و پاکسازی و مهارش برای دیکتاتور، هزینه و انرژی زیادی داشته باشد.

 

به هیچ عنوان خودتان را دست کم نگیرید و از همه ابزارها و ذهنتان برای مقابله مدنی با سرکوبگران کمک بگیرید. سلاح اصلی ما مردم، ذهن خلاق و بی شمار بودن شیوه های مبارزه ماست و با استفاده از خلاقیت و خرد جمعی مان میتوانیم بلایی بر سر دیکتاتور بیاوریم که هر لحظه پایانش را آرزو کند.

بطور خلاصه، خلاقیت و تنوع در مبارزه به دلایل زیر می تواند بسیار موثر باشد:

 

  • ایجاد گفتگوی اجتماعی در مورد جنبش

  • روشن کردن چراغ آزادی خواهی در ذهن افرادی که هنوز وارد نهضت آزادی خواهی نشده اند

  • زمین گیر و گیج کردن سرکوبگران

  • ایجاد اختلال در ابزارهای سرکوب و روشهای شستشوی مغزی

  •  قطع منابع حیاتی نیروهای سرکوبگر مانند پول، اعتبار اجتماعی و سلامت روان

 

# قدرت

در مورد قدرت بیشتر افراد دچار سوتفاهم هستند و خودشان را فاقد قدرت و حاکمیت را قدرت مطلق میپندارند، اما قدرت بطور خلاصه یعنی در دست داشتن منابعی برای کنترل نیازها، خواسته ها و علائق طرف مقابل. به همین سادگی!

تک تک ما مردم بیش از آنچه خودمان خبر داریم، قدرتمند هستیم. 

هرکدام از ما که اطلاعاتی هرچند مختصر در مورد سرکوبگران دارد، میتواند با انتشار آنها باعث کاهش قدرت سرکوب از طریق ضربه زدن به امنیت جانی و مالی و اعتماد بنفس سرکوبگران شود. مهم نیست چه شغلی داریم، همه ما گنجینه ای از ابزارهای قدرت هستیم که تا حالا از وجود آنها بی خبر بوده ایم. مثال هایش را در اطرافتان جستجو کنید و تا میتوانید به اشتراک بگذارید تا حس قدرت در میان مردم بیش از پیش تقویت شود. مثلا هنرمندی که با رنگ کردن حوض های تهران به رنگ خون طی یک روز اثر هنری ارزشمند جهانی ای خلق کرد شاید در مجموع با هزینه معادل یک باک بنزین این کار را کرده باشد اما به درستی ابزار قدرت خودش را کشف و از آن استفاده کرد. نیازی نیست ما هنرمند باشیم تا قدرتی تاثیرگذار در اختیارمان باشد، همه ابزارهای ساده ای که در اطرافمان داریم می توانند یگانه سلاح قدرتمند ما برای سست کردن پایه های دیکتاتوری باشند.

 

# ریزش ستون های دیکتاتوری:

صدا و سیما، سایت و روزنامه های وابسته، نهادهای امنیتی (به دروغ فرهنگی)، زندان ها، حوزه ها، مراکز بسیج و سپاه برخی از آشناترین ستون های دیکتاتوری هستند.

 

برای مقابله با ستون های دیکتاتوری صدها شیوه خلاقانه و متنوع وجود دارد و سعی کنید با ایجاد پازل های ذهنی، طوفان مغزی و سناریوهای خیالی، راههای متنوعی برای اینکار پیشنهاد دهید. برای ایجاد جرقه خلاقیت، بهتر است در ذهنتان محدودیت ایجاد کرده و بعد از آن با طوفان فکری به ایده پردازی برسید. مثلا در مورد صدا و سیما در ادامه با مثال پیش میرویم و در سایر موارد نیز همین شیوه قابل استفاده و تکرار است.

 

برای ایجاد اختلال در کارکرد عادی صدا و سیما باید ابتدا از خودمان بپرسیم که صدا و سیما برای یک ثانیه پخش عادی نیازمند چه چیزهایی است؟

گوینده ، فیلمبردار ، تدوینگر، کارگردان و دهها نیروی انسانی دیگر برای امور فنی و تهیه و تنظیم اخبار و برنامه ها – امکاناتی مانند دوربین های فیلمبرداری ، استودیو ، پروژکتور ، برق اضطراری، اینترنت و اینترانت پرسرعت، ماهواره ها و سایر ابزارهای ارسال کننده، تقویت کننده و دریافت کننده سیگنال‌ و غیره

پس برای یک ثانیه تهیه، ارسال و دریافت سیگنال تلویزیونی هزاران چرخ دنده باید درست کار کنند تا همه چیز سرجایش باشد و ایجاد اختلال همزمان در چرخهای این سیستم میتواند با هم افزایی، باعث از کارافتادن کل مجموعه شود.

 

تاکید دوباره میکنیم که برای از بین بردن ستون های دیکتاتوری، معمولاً تا مراحل نهایی نیازی به اعمال زور و خشونت نیست و روش های انتحاری و آسیب زننده را به هیچکس توصیه نمی‌کنیم.

 

قدم نخستین:

هرجایگاه عمومی که تلویزیونش روشن بود از صاحب آنجا (مثلا مغازه دار یا راننده اتوبوس وغیره) مودبانه درخواست کنیم که صدای ظلم و دروغ پراکنی را خاموش کند تا ما از خدمات آن محل استفاده کنیم و در غیراینصورت آنجا را ترک کنیم. یعنی در ابتدا باید علاوه بر تحریم کامل صداوسیمای اجباری در خانه هایمان، اجازه ندهیم صدای دروغ های تکراری و سناریوهای ساختگی حکومت سرکوبگر در ادارات ، بیمارستان ها و مراکز عمومی نیز به گوش مردم برسد. لطفا از آسیب زدن به اموال هموطنانمان پرهیز کنید و به تخریب تلویزیون ها و مانیتورها نپردازید. قطع کردن برق یا آنتن‌ تلویزیون های مراکز پرجمعیت مانند فرودگاهها ، ترمینال ها و مراکز مشابه، اقدامی موثرتر و سریعتر است.

 

قدم دوم؛

در قدم بعدی نیز ایجاد اختلال در کار صدا و سیما میتواند کمک کننده باشد به عنوان مثال می‌توانید کاری کنید که مجری های اصلی صدا و سیما نتوانند از خانه شان خارج شوند یا پرسنل نتوانند از ساختمان های صدا و سیما بیرون بروند. خود پرسنل صدا و سیما که همراه با مردم هستند هم میتوانند با ایجاد آسیب در سیم های برق و اینترنت، ریختن رنگ روی لنزهای دوربین های اصلی و اختلال در شبکه های زیرساخت تلویزیون و حتی با اشتراک گذاری اطلاعات محل دکلهای اصلی مخابراتی رادیو و تلویزیون و هزاران شیوه مشابه دیگر به مردم کمک کنند. حتی تجمع های مسالمت آمیز و نشستن جلوی درب های ورودی و خروجی صدا و سیما هم میتواند جریان کار عادی را مختل و دیکتاتور را متزلزل کند. پخش کردن یک ماده حساسیت زا در اطراف صدا و سیما، ایجاد اختلال در ورود و خروج از صدا و سیما، استفاده از هلیکوپترهای کنترل شونده دستی برای قطع کردن ماهواره ها و خطوط ارتباطی، ایجاد مشکل در سیستم‌های آب رسانی و تخلیه فاضلاب و یا تهویه هوا، هک کردن خطوط ارتباطی، عدم مشارکت فعالانه در برنامه ها و دعوت به عدم همکاری گروهی کارمندان صدا و سیما و حرف زدن با خانواده های کارکنان صدا و سیما و اگاه کردنشان از نقش مهمی که در استمرار دیکتاتوری و تاثیرگذار بودن تک تک کارمندان در نتیجه نهایی جنبش مردمی و هر شیوه دیگری که می‌تواند کار تهیه، تدوین، ارسال و دریافت سیگنال را با مشکل و کندی مواجه کند.

 

سایر ستون های دیکتاتوری نیز با روش های مشابه و بدون اعمال خشونت، کاملا آسیب پذیر هستند.

 

# پرهیز از خشونت

 

ما می‌دانیم که این روزها همه پر از خشم و نفرت هستیم و مبارزه مدنی با حریفی که جز حرف زور چیزی نمیفهمد، بی معنی به نظر میرسد. اما لطفا چند لحظه‌ای با ما همراه باشید و ادامه این قسمت را بخوانید و نهایتا خودتان در مورد شیوه مبارزه تان تصمیم نهایی را بگیرید اما مطالعه این بخش را از دست ندهید.

 

شاید بهتر باشد قبل از ورود به این بخش مثالی ساده برای شما بزنیم. اگر شما در جنگل با یک خرس روبرو شوید چه باید بکنید؟ آیا حمله کردن به خرس یا فرار کردن از دست خرس یا گفتگوی منطقی با خرس در مورد بدمزه بودن گوشت تان تصمیمات درستی هستند؟

تقریبا همه میدانیم که این روش ها همگی اشتباه است. ما نه قدرت بدنی مقابله با خرس را داریم، نه سرعت مناسب برای فرار و نه میتوانیم با یک موجود درنده گفتگو کنیم! درگیری مسلحانه و خشونت آمیز با حکومت دیکتاتور نیز معمولا مانند درگیری مستقیم و فیزیکی با خرس وحشی است! حکومت دیکتاتور با هزاران سلاح و ابزار کشتار، جاسوسی و کنترل جامعه، میتواند با گماشتن یک نفر سرکوبگر، هزاران نفر را سرکوب کند. اما در نقطه مقابل نیز دقت کنید که همانگونه که برای مقابله با خرس، گفتگو و بیکار نشستن فایده ای ندارد، در اینجا نیز منظور ما از عدم خشونت این نیست که کاری نکنیم یا وقتمان را با گفتگو با سرکوبگران تلف کنیم. 

منظور ما از نبرد بدون خشونت این است که دست روی نقطه قوت دیکتاتور و نقطه ضعف مردم نگذاریم! و از قدرت مان غافل نشویم.

خوشبختانه دیکتاتورها همیشه نقاط ضعف زیاد و متنوعی دارند و صدها شیوه موثر برای مقابله با آنها وجود دارد که تا زمانیکه اینها را استفاده نکنیم، متوجه اهمیت، قدرت و تاثیرشان نخواهیم شد.

 

چون این مبحث مفصل است، بسیار خلاصه به بخشهای اصلی و پاسخ به ابهامات رایج در مورد جنبش بدون خشونت پرداخته و در نسخه های بعدی به توضیحات بیشتر و بقیه موارد میپردازیم:

 

۱_ جنبش بدون خشونت یعنی منفعل باشیم و بشینیم تا تک تک کشته و زندانی بشیم؟

 

اصلا اینطور نیست ، انفعال با انتخاب عدم خشونت و مبارزه مدنی بسیار متفاوت است. احتمالا خودتان هم در خانه و محل کارتان بارها تجربه این را داشته اید که فردی بدون استفاده‌ از خشونت و فقط با استفاده از کلام، تغییراتی در اجرای قوانین، سرپیچی از دستورات و انواع شیوه های دیگر توانسته‌ تاثیر عمیق و ماندگاری روی همه افراد و حتی قوانین بگذارد و قطعا میدانید که موثرترین و تاثیرگذار ترین شیوه های ایجاد تغییر همیشه بدون استفاده از زور و خشونت اعمال میشوند و اتفاقا خشونت بیشتر به معنای ضعف ساختارهای قدرت در یک سیستم است.

طبق مطالعات روی جنبش ها و انقلاب های دو قرن اخیر در دنیا؛ جنبش های مدنی بدون خشونت میزان موفقیت تقریبی دوبرابر بیشتر و همچنین پایداری بیشتری نسبت به جنبش های خشن داشته اند. حتی در برخورد با خشن ترین دیکتاتوری های دنیا هم معمولا جنبش های مدنی بدون خشونت موفق تر بوده اند. جالب اینجاست که همان اندک جنبش های خشنی که موفق شده اند نیز در زمان کوتاهی به حکومتی خشن و مشابه همان دیکتاتوری قبلی تبدیل شده اند. یعنی اگر قرار باشد با خشونت بیشتر در مقابل خشونت بایستیم به مرور تبدیل به همین چیزی میشویم که امروز میخواهیم سرنگون شود.

 

۲_ خشونت نقطه قوت دیکتاتور یا نقطه ضعف سرکوبگران؟

 

همه نظام های سرکوبگر برای مقابله با مردم آماده اند و بخش زیادی از بودجه های اینگونه سیستم ها خرج به روز رسانی شیوهای سرکوب، ابزارهای شکنجه فیزیکی و روانی، استخدام و بکارگیری جاسوس، توسعه زندان ها، آموزش به نیروهای نفوذی و تهدید مردم و ایجاد ترس فراگیر میشود. حکومت های خودکامه با زیرکی سعی میکنند اینگونه در افکار عمومی جا بیاندازند که جنگ اصلی در خیابان و مسلحانه است اما فراموش نکنیم اگر ما مردم با دیکتاتور همکاری نکنیم هیچ سلاحی کار نخواهد کرد. دیکتاتور برای استفاده از زور نیازمند پول، نیروی انسانی، برق، آب، ارتباطات امن، نگهبان زندان، وسیله نقلیه و صدها ابزار دیگر دارد و ایجاد اختلال در هریک از این موارد میتواند قدرت نظامی را بدون خشونت خنثی کند. نیروهای سرکوبگر برای فشردن ماشه باید پول زیادی بگیرند که بتوانند با عذاب وجدان شان کنار بیایند، هر فشنگ و هر تفنگ هزینه زیادی دارد، تامین سوخت، غذا، امنیت و آموزش سرکوبگران همه اینها می‌تواند با شیوه های خلاقانه مختل شود و خشونت را در نطفه خفه کند.

 

مثالهای ساده برای متوقف کردن موتور خشونت: ریختن خاک و آشغال در باک بنزین ماشین و موتورهای سرکوبگران ، پرتاب تخم مرغ روی شیشه، پنچرکردن لاستیک، بستن مسیر سرکوبگران با وسایل ساده‌ خانه، ایجاد اختلال در بیسیم ها با استفاده از اپلیکیشن ها و ابزارهای روی گوشی های هوشمند، شناسایی و علامت گذاری ماشین ، هویت و اموال سرکوبگران برای شناسایی در میان مردم. استفاده از شیوه های خلاقانه و تنوع مبارزه میتواند سرکوبگران را از نظر جسمانی و روانی به شدت خسته و ضعیف کند و در عوض به نهضت مبارزه مدنی جان تازه ای ببخشد.

 

۳_ اگر با خشونت حمله کردند؟

 

پرهیز از خشونت همیشه قدم اول خواهد بود ولی در جاهایی که برای حفظ جان مان نیاز به دفاع از خود داریم بهتر است با ابزارهایی که سرکوبگران را دور یا خنثی می کند از خودمان دفاع کنیم.

در موارد بسیار استثنایی ممکن است بصورت موقت مجبور به استفاده از خشونت شویم که آن هم همیشه باید به محض رفع شرایط خاص متوقف شود. یادتان باشد که هدف ما کشتن یا زخمی کردن سرکوبگران نیست بلکه ما در حال مبارزه با سیستمی سرکوبگر هستیم که هم ما و هم بسیاری از نیروهای نظامی هردو قربانیان این سیستم هستیم. البته از آنطرف هم قرار نیست ما با تک تک نیروهای سرکوبگر مذاکره کنیم یا به آنها گل بدهیم و قانعشان کنیم که کارشان اشتباه است اما صحبت کردن و ارتباط مستقیم با سرکوبگران گاهی می‌تواند تاثیرگذار باشد و نباید از این ابزار غفلت کنیم.

 

۴_ تله خشونت چیست؟

حکومت های خودکامه پس از اینکه از سرکوب ناامید شوند سراغ تشدید خشونت و وادار کردن طرف مقابل به خشونت بیشتر میروند و برای انجام اینکار ممکن است طوری وانمود کنند که با استفاده از اندکی خشونت کارشان تمام میشود و دقیقا همینجاست که خیلی باید مواظب باشیم چون با پیشرفت جنبش به مرور نیاز به خشونت برای پیروزی مردمی کمتر و کمتر خواهد شد و شجاعت  و همچنین ریختن سایه ترس است که دیکتاتوری را به زانو در خواهد آورد نه خشونت و کشتن بیشتر!

 

هروقت احساس کردید که تنها راه شکست دادن این حکومت استفاده‌ از زور و خشونت است به یاد بیاورید که اگر با خشونت پیروز شویم احتمالا با قدرت گرفتن به مرور تبدیل به همان چیزی میشویم که امروز در مقابلش ایستاده ایم.

 

۵_ حکومت تا دندان مسلح و مجهز به تانک، هواپیما و موشک چگونه ممکن است بدون خشونت مغلوب شود؟

 

همه ابزارهای خشن نیازمند اپراتور، نیروهای نظامی، ارتباطات و صدها زیرساخت دیگر است. همکاری نکردن با دیکتاتور و شلیک نکردن گلوله ای که در تفنگ سرکوبگر است میتواند بسیار ساده ولی موثر باشد. خرابکاری شبانه در انبارهای نگهداری سلاح و مهمات، عدم ارائه سرویس تعمیرات ابزارهای جنگی توسط مهندسین و همکاری نکردن برای جلوگیری از فروش نفت و گاز و قطع منابع مالی دیکتاتور از ساده ترین و موثرترین کارهایی است که میتواند باعث از کار افتادن ابزارهای خشن دیکتاتور شود.

 

همه ما مردم ایران مانند کارگرانی هستیم که هر روز و هرلحظه در حال تهیه و ریختن زغال به تنور سوخت دیکتاتوری هستیم و به جای اینکه جلوی قطار سرکوب که با سرعت در حال حرکت است بایستیم و تک تک جان بدهیم، میتوانیم تهیه و ریختن ذغال بیشتر را متوقف کنیم تا سرعت قطار دیکتاتوری آنقدر کند شود که براحتی با چندین تکه سنگ نیز متوقف شود. برای توقف قطار جنایات دیکتاتور، به شیوه خودتان عمل کنید مثلا اگر معلم هستید تدریس را تحریم کنید، اگر به دلایل شخصی یا اقتصادی نتوانستید تحریم کنید، از کلاس درس به عنوان ابزاری برای مقابله مدنی استفاده کنید و به دانش آموزان درس مبارزه مدنی، آزادیخواهی و غیره بدهید. اگر نمیتوانید کارتان را تعطیل کنید، با عدم همکاری هوشمندانه، ایجاد اختلال در ابزارهای دیکتاتوری و سایر روش ها، روند درآمدزایی و راههای کنترل دیکتاتور را مختل کنید. شغل و جایگاه اجتماعی شما هرچه که باشد، شما قطعا قدرتی دارید که خاص خودتان است. از همان قدرت خاص تان برای زمین‌گیر کردن دیکتاتور بهره ببرید.

 

بازهم لطفاً دقت نمایید که برای مقابله و از بین بردن دیکتاتوری نیازی نیست که مجهز به سلاح هایی پیشرفته تر از دیکتاتور باشیم. اتفاقا اگر اینطور باشد، انقلاب تبدیل به جنگ داخلی میشود و به مرور با کشته شدن افرادی از دو طرف درگیری، هدف اولیه به مرور فراموش میشود و جنگی فرسایشی میان مردم با مردم شکل خواهد گرفت که بعید است به نتیجه دلخواه اولیه یعنی استقرار حکومتی دموکراتیک بیانجامد.

 

# خلع سلاح دیکتاتور: حذف ترس(مهمترین ابزار سرکوب)

 

قویترین، موثرترین و مهمترین ابزار دیکتاتور ترس و ناامیدی است و هرچه دیکتاتوری به پایان نزدیک و ضعیف تر شود، ترس بیشتری ایجاد می کند.

 

تو پرانتز: هروقت تهدید و ترس بیشتر شد یعنی به پایان دیکتاتوری نزدیک شده ایم.

 

ترس چرا آنقدرها هم ترسناک نیست!

معمولاً ترس از یک اتفاق از خود آن اتفاق بدتر است و بیشتر افراد وقتی با خود ترس هایشان واقعا روبرو میشوند متوجه میشوند که ترسیدن (احساس ترس) مانع اصلی بوده نه چیزی که همیشه از آن میترسیدند. احتمالا بارها در فیلم ها دیده اید که ترسناک ترین موجودات و اتفاقات چیزهایی هستند که مبهم اند و دیده نمیشوند، دلیل این موضوع اینست که ابهام در مورد ترس و ناشناخته بودن است که برای ما انسان ها ترسناک است و هرقدر چهره ای را گریم و ظاهرش را ترسناک کنند نمیتواند از چیزی که ناشناخته است ترسناک تر باشد.

 

به عنوان نمونه هایی از ترس، ترس از مردن، از دست دادن عزیزان و ترس از زندانی شدن را در ادامه آورده ایم:

 

# ترس از دست دادن جان:

مرگ ممکن است خیلی ترسناک باشد ولی چیزی که از مرگ ناگهانی در تلاش برای رسیدن به آزادی، بسیار ترسناک تر است مرگ‌ مزمن، روزانه و تدریجی هزاران نفر ایرانی به دلیل سوءمدیریت و چپاولگریهای بی پایان دیکتاتوری است. تقریباً همه ایرانی های مانده‌ در وطن یا به فکر مهاجرت و فرار از دیکتاتوری هستند یا افسرده ، مضطرب، ناامید و به فکر خودکشی و همزمان نگران آینده خود، پدر و مادر و فرزندان شان هستند. ایرانی های خارج از وطن هم نگران دوستان، خانواده و وطن شان هستند و هیچگاه در هیچ نقطه ای از دنیا احساس وطن را تجربه نمیکنند.

 

اشغالگران وطن ما، بیش از چهار دهه است که با بنزین ناسالم، تولید ماشین های غیراستاندارد به دلیل رانت و فساد، جلوگیری از ورود خودروهای امن، کنترل و اختلال در مسیرهای ورود داروهای حیاتی به کشور، عدم تامین امکانات پایه برای کمک های اولیه و امدادی، اختصاص دادن بودجه کشور به تبلیغات بیهوده و سانسور گسترده،  ایجاد استرس شدید مالی و روانی دائمی و روزانه، دزدی از سفره مردم در مقادیر غیرقابل تصور و هزاران شیوه دیگر هر روز ما و عزیزان مان را زجرکش میکند و با دست اندازی به منابع طبیعی و خدادادی این کشور  (مانند نفت،گاز، معادن، درخت ها، رودخانه ها، دریاچه ها، کوهها، دریاها و حتی خاک زیر پای ما) امید و آینده را از نسل های آینده می گیرد و هر روز در مقیاسی میلیونی مشغول کشتن ماست.

ادامه پیدا کردن این حکومت برای تک تک ما ایرانیان داخل و حتی خارج کشور هزینه بیشتری خواهد داشت و اگر این غارتگران در جایگاهشان باقی بمانند، همه اتفاقاتی که ترس از آنها ما را منفعل نگه داشته بود، به مرور سرمان خواهد آمد و علاوه بر این به مرور سایر عزیزان و افراد خانواده مان را به دلیل مهاجرت، مرگ‌ در تصادفات رانندگی، مرگ به دلیل سرطان ناشی از آلوده شدن محیط زیست، مرگ در اثر فقر و خشونت و موارد مشابه از دست خواهیم داد و همه این اتفاقات آرام آرام ما را زجرکش خواهند کرد و چیزی جز پشیمانی برای ما باقی نخواهند گذاشت.

 

# ترس از زندان:

دیکتاتور نمیتواند همه مردمش را زندانی کند، خرج غذا و آب و محافظت از زندانی ها نیز بسیار زیاد است و اصولا نگهداری و اداره زندان ها برای دیکتاتور هزینه بسیار زیادی دارد و ضمنا هر زندانی شبکه ای از افراد فامیل، دوست و آشنا را باهم متحد میکند و به جای یکنفر، دهها دشمن جدید برای دیکتاتور تولید خواهد کرد. علاوه بر اینها، در زندان حلقه های جدید میان مردم تشکیل میشود و با تامین نیازهای روزانه زندانی ها(مانند آب و غذا و جای خواب)، زندانیان فرصت بیشتری برای تقویت افکار، گفتگو با بقیه زندانی ها و آماده شدن برای مقابله موثرتر دارند. به همین دلایل است که در نهضت های آزادی خواه گاهی بسیاری از رهبران این جنبش ها بطور داوطلبانه خودشان را به زندان انداخته اند چون میدانسته اند در این مرحله از جنبش، زندانی شدن آنها سود بلندمدت بیشتری برای خودشان و جریان کلی جنبش مردمی دارد.

 

کسی که باید از زندانی شدن مردم بترسد دیکتاتور است نه مردم!

 

بزرگترین‌ چهره های تاثیر گذار تاریخ مانند نلسون ماندلا، گاندی و حتی بیشتر کسانی که در انقلاب ۵۷ دست‌ داشتند مدتی را در زندان بودند و اتفاقا تجربه زندان موجب شد همه این افراد قویتر شوند و بعد از بازگشت از زندان تبدیل به مبارزان بهتری شوند.

 

در زندان:

در زندان هیچ چیزی را باور نکنید، بازجوها در تمام مدت با شما بازی روانی خواهند کرد. اخبار دروغ می گویند، وعده وعید دروغ می دهند، خانواده تان را تهدید می کنند و گمان می کنند شما را برای همیشه با خاک یکسان کرده اند! اما یادمان باشد همه زنان و مردان قهرمان که این جنبش مردمی را پایه ریزی کردند (مانند نرگس محمدی، شیرین عبادی و صدها فعال مدنی دیگر) نیز روزی در همین زندان ها بوده اند و نقطه عطف زندگی اغلب‌شان هم زندانی شدنشان بوده است.

 

بهتر است که از زندان رفتن استقبال نکنید و تا می توانید کمتر هزینه بدهید (همه هزینه های اصلی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی این نبرد باید به دیکتاتور تحمیل شود) اما از طرف دیگر همیشه آماده رفتن به زندان هم بوده و یقین داشته باشید هر روز نگه داشتن شما در زندان، شعله های جدیدی را بیرون از زندان روشن میکند و چون زندان چیزی نیست جز بازی روانی، هرگاه حس کردید ترس و وحشت و تهدید در زندان زیاد شده و به آخر خط رسیده اید بدانید اوضاع بیرون زندان قطعا امیدوار کننده تر شده که فشار به شما را افزایش داده اند.

 

ریلکسیشن، مایندفولنس، راه‌های روانشناسی کنترل احساس و فکر و در کنارش روشهای مقابله با جنگ روانی بازجویان را یاد بگیرید و تا میتوانید تجربیات زندانیان دیکتاتورها را بخوانید تا اگر روزی دچار ناامیدی شدید یا مدتی در زندان قرار گرفتید بتوانید روی سرنوشت تان مسلط باشید.

 

# ترس از دست دادن دوستان و خانواده

 

امیدوارم هیچکدام از ما هیچوقت کسی از عزیزانش را در مقابله با دیکتاتوری از دست ندهد و در درجه نخست ما باید تلاش کنیم حافظ جان خود و خانواده و عزیزانمان باشیم و حفظ جان انسان ها اولویت نخست مان باشد. اما اگر خدایی نکرده برای هموطنان ما چنین اتفاقی افتاد چه میشود؟

 تاریخ بارها و بارها ثابت کرده که قویترین مبارزان همیشه از میان خاکستر عزیزانشان برمی‌خیزند و یکی از نمونه های آشنای آن افراد غیرسیاسی و بدون حاشیه ای بودند که طی سالهای اخیر تبدیل به رهبران مبارزه مردمی شدند و همیشه همینطور است که با ریختن ترس از دست دادن عزیزان، انسان ها هدف و معنای جدیدی برای زندگی شان پیدا می کنند. به همین دلیل دیکتاتور نمی‌تواند با آسیب زدن و یا کشتن انسانها چیزی را عوض کند و هر انسانی که توسط دیکتاتور آسیب ببیند شعله ای از خشم و دهها نیروی تازه نفس و جدید به جنبش مبارزه با دیکتاتوری اضافه خواهد کرد.

 

# ناامیدی فراگیر

 

حرفها و مثال هایی مانند اینکه دنیا همیشه پر از ناعدالتی است، اینا برن بدتر از اینا میان، همه جای دنیا همینه، آدمیزاد همیشه درگیر جنگ بوده و هزاران جمله مشابه همگی در اساس از یک مجموعه خطای شناختی تغذیه می شوند و همه این حرفها با هدف ایجاد ناامیدی در جامعه به صورت مهندسی شده در ذهن ناخودآگاه مردم کاشته شده اند و هیچ یک بازتابی از حقیقت نیستند. در نسخه های بعدی بطور مفصل به این موارد خواهیم پرداخت.

 

بخش دوم

 

یکی از بزرگترین اشتباهات در مبارزه مدنی اینست که شیوه مبارزه همه مردم شبیه به یکدیگر و قابل پیش بینی باشد. هرکدام از ما بسته به شرایط جسمانی، محل زندگی، شغل، استعداد شخصی، محل زندگی و دهها ویژگی منحصر بفرد دیگر، نقاط قوت و ضعف شخصی و خاص خودمان را داریم و همه ما میتوانیم انتخاب کنیم که با تمرکز روی نقاط قوت مان به جنبش مبارزه مردمی کمک کنیم.

 

در ادامه به اختصار به مثال های شغلی و شخصی پرداخته ایم اما بطور کلی، خلاق و باهوش باشید و کاری کنید که در این نبرد نابرابر، همیشه، فشار و هزینه اصلی به سرکوبگران تحمیل شود. از بین بردن اثرات کارهای شما بایستی زحمت زیادی برای دیکتاتوری ایجاد کند و برعکس برای خودتان هزینه و ریسک حداقلی داشته باشد‌.

 

مثال های تخصصی (برای شغل ها و افراد با توانایی های متنوع)

 

 مطالبی که در ادامه این بخش می‌آید فقط مثال و پیشنهادات خام است و با موتور خلاقیت شماست که این بخش به شکوفایی خواهد رسید و پیشنهادات زیر فقط تلاشی است برای روشن کردن شعله‌های ذهن خلاق شما برای تولید و اشتراک گذاری ایده های جدید، بهتر و متنوع تر.

 

+ برای خانمهای خانه دار‌ ، مادر بزرگ و پدر بزرگها:

 

کمک به زخمی ها، باز کردن درب خانه، آماده کردن کنسرو های مختلف با تاریخ مصرف طولانی مدت برای آمادگی کامل در شرایط مقابله نظامی دیکتاتوری با مردم، ذخیره آب کافی و شارژ نگه داشتن چراغ های اضطراری برای مواقعی که برق طولانی مدت قطع میشود، تهیه بذر سبزیجات، قارچ ها و گیاهان خوراکی با رشد سریع برای اینکه نیازتان به خرید و تهیه‌ خوراک را به حداقل برسانید. دانلود فیلم های آموزشی خودکفایی در آپارتمان برای آمادگی هرچه بیشتر در مقابل محدودیت های احتمالی توسط سرکوبگران برای کنترل جامعه.

لوازمی مثل جعبه کمک های اولیه ، آب به میزان کافی و خوراکی های با عمر طولانی مانند کنسروهای غذایی خانگی باعمر چندین ماهه را حتما و همیشه به مقدار کافی در منزل نگهداری کنید تا بتوانید نیاز خود و مردمی که به شما پناه می آورند را تامین کنید.

ایجاد ارتباطات جدید میان همسایه ها و به اشتراک گذاری اینترنت وای فای و سایر امکانات شخصی نیز در این مرحله ممکن است بسیار مفید باشد.

 

 با قرض دادن کتابهای منزلتان به همسایه ها و ایجاد حلقه های محلی کتاب‌خوانی و گفتگو به ایجاد ایده ها و رویش تاکتیک های جدید مقابله مدنی کمک خواهید کرد.

 

+ برای برنامه‌نویس‌ها ، هکرها ، طراحان اپلیکیشن

 

هک کردن مهمترین ابزارهای کنترل حاکمیت مانند سایت های خبری ، مراکز اصلی اطلاع رسانی های داخلی میان سرکوبگران و استفاده از ابزارهای مردمی برای پشتوانه قوی تر طراحی حمله مثلا حملات دی داس و یا استفاده از تکنولوژی برای قطع کردن یا ایجاد اختلال در بیسیم های نیروهای امنیتی.  طراحی اپلیکیشن و ابزارهایی برای ارتباط بدون اینترنت بین افراد نزدیک به هم با سایر شیوه ها مثل بلوتوث و طراحی اپلیکیشن های اطلاع رسانی محل نیروهای امنیتی و سایر اطلاعات مورد نیاز مردم، آموزش روش های ساده به مردم برای افزایش امنیت در اینترنت و همچنین درخواست از شرکت های تولید کننده فیلترشکن برای قرار دادن رایگان نسخه پولی اپلیکیشن هایشان در دسترس مردم ایران و همچنین مذاکره با تولید کننده های سایر ابزارهای دور زدن حکومت برای دسترسی بیشتر مردم ایران به اینترنت بدون محدودیت. به عنوان مثال آمازون، اپل، تسلا و سایر شرکت های دارای توانایی ارائه اینترنت ماهواره ای، ناامن کردن فضای مجازی برای سرکوبگران با هک کردن و ریپورت کردن اکانت های ساختگی و واقعی حکومتی و وابسته به دیکتاتوری. ایجاد اختلال در ابزارهای جاسوسی و کنترل تلفن های همراه و تلاش برای ارتقای سواد آنلاین جامعه نیز کمک کننده است.

 

+ برای کادر درمان (پرستاران،  پزشکان ، پرسنل بیمارستان)

 

آمادگی برای خدمات پزشکی در منزل و خیابان و همراه داشتن وسایل ابتدایی برای متوقف کردن خونریزی و رساندن مصدومان به اورژانس، اطلاع رسانی به بیماران و افرادی که شما را امین خود میدانند در مورد اهمیت مبارزه و همچنین ایجاد اگاهی در بدنه جامعه در مورد صدمات و مشکلات دیکتاتوری حاکم روی سلامت عمومی افراد جامعه…  شاید بیشتر مردم ندانند که این دیکتاتوری حاکم، با روش های مختلفی سلامت مردم را تهدید کرده و بدون آن طول عمر اغلب افراد جامعه را با تنفس هوای تمیزتر ، بدون پارازیت،  بدون مراکز مخفی نظامی و هسته ای و همچنین صدها مورد دیگر افزایش خواهد یافت.

به عنوان مثال فقط اگر دسترسی به داروها و تکنولوژی های جدید درمانی و تشخیصی در کشور ما مشابه کشورهای پیشرفته باشد میزان ابتلا و مرگ و میر ناشی از سرطان و بیماری های مزمن بسیار کمتر خواهد شد. اطلاعات تخصصی پزشکان متخصص میتواند مهمترین برگ برنده آنها و ابزارشان برای مقاومت مدنی باشد و سایر مردم را در مبارزه شان مصمم تر کند.خانواده ای که اخیرا عزیزی را به دلیل سرطان در سن پایین از دست داده اند باید از تاثیرات دیکتاتوری روی افزایش خطر ابتلا به سرطان و کاهش دسترسی مردم به امکانات تشخیصی و درمانی مطلع شوند. علاوه بر اینها پزشکان و بسیاری از متخصصان و جراحان نزد مردم مقبولیت اخلاقی و اجتماعی دارند و میتوانند از نفوذ کلام و تعداد زیاد بیمارانشان برای رساندن پیغام شان به مردم استفاده کنند. لزومی ندارد که همه حرفهای سیاسی بزنند و خودشان را در خطر قرار دهند، سخنان روشنگرانه و تخصصی شان هم برای هدایت افکار مردم کفایت می کند. همینکه مردم بدانند امکانات تشخیصی /  درمانی/ دارویی به دلیل سیاست های خصمانه حکومت به دنیا در دسترس ما قرار نمیگیرد شاید گاهی کافی باشد. همین که بیماران بدانند که در یک کشور دموکراتیک چه خدماتی را میتوانستند دریافت کنند شاید برای انجام وظیفه یک پزشک در آن لحظه کافی باشد. روش های سنتی مانند جمع کردن امضا و یا تجمعات کوچک ممکن است کمی تاثیر گذار باشند اما همیشه یادمان باشد که خلاقیت ماست که اصلی ترین سلاح مبارزه ما خواهد بود و هرجا که خلاقانه بجنگیم، دیکتاتور محکوم به شکست است.

 

+برای راننده های اسنپ ،تپسی ، راننده های اتوبوس و تاکسی

 

خاموش کردن رادیو و رسانه های سرکوبگران در ماشین، گفتگو با مسافرین در مورد وضعیت جامعه و انتقال دادن اطلاعات میان مسافرین در مورد خاطرات و داستان هایی از مقابله و ایستادگی مردم و استفاده از هنر اطلاع رسانی دهان به دهان برای تقویت روحیه مردم ، کمک به ایجاد همدلی میان مردم و یکصدا کردن مخالفان و بی توجهی به همه روش های نفوذ دیکتاتورها در ذهن مخالفان مثلا این جملات که همشون دستشون تو یه کاسه است و آمریکا حامی اصلی ایناست و هر کاری هم بکنیم آمریکا نمیذاره اینا برن و یا اینکه نیروی امنیتی حکومت خیلی قوی است و همه جا حضور داره اینها همه شایعات مهندسی شده و پخش شده در جامعه توسط حکومت و هدف مشترک همه اینها از بین بردن امید در میان معترضین است.

 

راننده های محترم اصلا تسلیم تئوری های توطئه نشوید و گول شیوه های کنترل ذهن را نخورید و مطمئن باشید این حکومت پوشالی تر و ضعیف تر از هر حکومت دیگری در طول تاریخ معاصر جهان است و بزودی توسط مردم و خود شما سرنگون خواهد شد.

 

+ برای رانندگان کامیون، کامیونت و صاحبان ماشین های سنگین

 

علاوه بر اعتصاب و فلج کردن چرخه های مالی زیرسازهای سرکوب، شما به ابزارهای قدرتمندی برای خفه کردن قدرت حاکمیت مجهز هستید، مثلا خالی کردن خاک یا نخاله جلوی درب مجلس یا در محلی که ترافیک به هر دلیلی باید مسدود شود مثلا برای جلوگیری از حضور نیروهای امنیتی میتواند بسیار کمک کننده باشد. اقدامات شما عزیزان میتواند براحتی در دنیا خبری شود . علاوه بر این جمع کردن مقدار زیادی خاک و نخاله از جلوی ساختمان هایی مانند ورودی مجلس شورای اسلامی، ورودی وزارت کشور، ورودی های صدا و سیما و موارد مشابه میتواند بسیار دشوار و حتی در کوتاه مدت غیرممکن باشد. برای تخریب برخی از خطوط اصلی برق رسانی و مسیرهای ارسال اطلاعات ماهواره ای صدا و سیما نیز ممکن است حضور چندین جرثقیل و کامیون کافی باشد. لطفا دقت کنید که راههای هموطنان را مسدود نکنید و از ابزارها فقط برای بستن دسترسی های سرکوب گران و مسئولین استفاده کنید و فقط زمانی راهی را مسدود کنید که هدف اصلی شما متوقف کردن سرکوبگران و کمک به مردم باشد. همچنین با استفاده از ماشین های بزرگ میتوانید با ایجاد تخریب و انسداد در ورودی های منتهی به ساختمان های اصلی دیکتاتوری، فعالیت آنها را مختل کنید. بازهم دقت کنید که به هیچ کس آسیب نرسانید.

 

+ برای افراد متخصص بازاریابی و مارکتینگ

 

طراحی شعار، ساخت لوگو برای مقاومت، تبدیل متون شعاری و ساده به داستان، استفاده از شیوه های مارکتینگ ویروسی برای رساندن پیغام جنبش، به جنبش به عنوان یک کمپین تبلیغاتی نگاه کنید و از همه توان و امکانات و خلاقیت تان برای طراحی شیوه های مقابله استفاده کنید.

 

+ برای دانش آموزان

 

البته در این جنبش شما دانش آموزان عزیز همواره پیشرو و معلم ما بزرگترها بوده اید اما برخی پیشنهادات زیر شاید کمک کننده باشد: مقاومت در مقابل یادگیری قانون اساسی و نهادهای جمهوری اسلامی در کتب درسی و در عوض یادگیری ساختار حکومت های دموکراتیک و آموزش به بقیه همکلاسان، راه اندازی گروههای کتاب‌خوانی و خواندن گروهی کتب ممنوعه در مورد آزادی، دموکراسی و حقوق بشر و پرینت و انتشار دادن اعلامیه جهانی حقوق بشر در میان همکلاسان، گفتگو و تاثیرگذاری روی دانش سیاسی-اجتماعی همکلاسی هایی که در خانواده هایی با افکار محافظه‌کار و بسته زندگی می کنند. تمرین مقاومت مدنی و تمرد از همه قوانین جمهوری اسلامی در سطح مدرسه، خیابان و خانه.

ارتباط مستقیم با دانش آموزان و علی الخصوص فرزندان سیاستمداران کشورهای دموکراتیک و ارسال فیلم ها و تصاویر داخل ایران و درخواست از آنها برای تاثیرگذاری روی سیاست های پدران و مادرانشان و تغییر موضع در قبال حکومت سرکوبگر غیرایرانی که چهره حقیقی ایران را پنهان کرده است.

 

+ هنرمندان، بازیگران،  کمدین ها و شغل های مشابه

 

ارزش و قدرت هنر را دست کم نگیرید، یک هنرمند میتواند صدای بلندتر و موثرتری از تجمعات خیابانی باشد و موفقیت جنبش های مردمی با قدرت هنری آن جنبش ها رابطه مستقیم دارد. حتی جک های سیاسی با کاستن از هیبت دیکتاتوری در شکل گیری اندیشه و حرکت بی پرواتر جنبش نقش دارند.

تهیه عکس، فیلم کوتاه و بلند و ارسال آنها به جشنواره‌های بین المللی نیز باعث توجه بیشتر جهانیان به خروش مردم ایران خواهد شد.

شرح صوتی و نوشتن اتفاقات رخ داده با جزییات، نقاشی و ثبت دقیق تاریخ: استفاده از قدرت خشم و داستان نویسی برای تاثیر گذاری و تغییر دادن پایه های فکری جامعه

هنرمندان و‌حتی آفرینش های هنری مردم عادی میتوانند صدایی خاص، بلند و ماندگار برای جنبش مقابله با دیکتاتور باشند.

از هر ابزاری میتوانید برای نشان دادن هنرتان استفاده کنید، میتوانید روی بادکنک شعار بنویسید یا نقاشی کنید و بادکنک را در جاهایی در اتوبان در دید قرار دهید، میتوانید روی دیوارها و کف خیابان ها شعار نویسی کنید یا نقاشی بکشید.

لزومی ندارد حتما اسپری رنگ پاش یا رنگ صنعتی داشته باشید، با استفاده از تفنگ آب پاش اسباب بازی و رنگ های خوراکی غذایی هم میتوانید این کارها را بکنید.

 

برای نوشتن بقیه عناوین شغلی نیازمند همکاری شما هموطنان عزیز هستیم، پیشنهادات تان را با هشتگ “رویش بینهایت” در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.

 

بخش سوم : خیابان

 

گرچه که، تظاهرات خیابانی در کوچه و خیابان های اصلی شهرها، جانی تازه گرفته ولی این نوع تظاهرات به دلیل آشنا بودن برای حاکمیت و وجود تجربیات مشابه در کشورهای دارای حکومت های سرکوبگر، معمولا قابل پیش بینی و پیشگیری و حتی گاهی براحتی قابل کنترل است.

 در اینگونه تظاهرات برای سرکوب دهها نفر فقط یک نیروی سرکوبگر کفایت میکند و به دلیل تجمع تعداد زیادی از مردم در یک زمان و مکان خاص، با روش هایی مانند دوربین های تشخیص پلاک و تشخیص چهره ، فرستادن لباس شخصی ها میان مردم برای شناسایی سردسته ها و همچنین استفاده از روش های کنترل ترافیک مانند بستن ورودی ها و خروجی های اصلی و استفاده از روش های ایجاد ترس و متفرق کردن جمعیت مانند شلیک تیرهوایی و استفاده از گاز اشک آور و سایر شیوه ها میتوانند جمعیت های بزرگ و حتی میلیونی را توسط تعداد نسبتا اندکی از نیروهای دیکتاتوری کنترل کرده و در نتیجه مردم را از ادامه راه مایوس کنند. حتی در صورت موفقیت موقت در فتح خیابان، نیروهای سرکوبگر میتوانند با تجدید قوا و با سلاح های پیشرفته تر به خیابان بازگردند و از طرفی نیز در میان مدت نگران از دست دادن هیچ جایگاه استراتژیکی نباشند.

 

نویسندگان این راهنما، همچنان به تظاهرات مردمی و حضور موثر در خیابان های شهر و فتح کردن معابر و مبارزه تا پیروزی نهایی اعتقاد دارند ولی در این راهنما راههای جایگزین زیادی نیز در کنار شیوه های شناخته شده تر پیشنهاد شده تا انرژی جریان مقاومت مردمی بیشتر شود، تلفات انسانی و آسیب های روانی و جسمانی کمتر شود و زمان رسیدن به پیروزی نهایی نیز کوتاه تر شود.

 

در زمینه تظاهرات خیابانی نکات زیر را به یاد داشته باشید:

 

+ حتما مقدار کافی آب همراه داشته باشید تا دچار افت آب بدن نشوید. برای فرار و شعار دادن بیش از هرچیزی به آب نیاز دارید.

 

+ حتما سوت همراهتان باشد و به گردنتان آویزان کنید، به محض اینکه در جایی خلوت گیر نیروهای امنیتی افتادید بطور ممتد سوت بزنید تا مردم محلی و اطراف به کمک شما بیایند. از هر ابزار دیگری که میتوانید برای رساندن صدای تان به بقیه استفاده کنید و اجازه ندهید شما را دستگیر کنند.

+ با استفاده از مداد رنگی، لوازم آرایشی، و هر ابزار‌ مشابهی که در خانه دارید ظاهر صورت تان را تغییر دهید تا دوربین های امنیتی و جاسوسان نتوانند چهره تان را شناسایی کنند. استفاده از ماسک، کلاه و عینک آفتابی هم کمک کننده اند.

+ توصیه های مربوط به افرادی که در گذشته دستگیر شده اند یا سابقه شرکت در تظاهرات را داشته اند بخوانید و نکات مهم را یادداشت‌ کنید و به دیگران آموزش دهید

+ سعی کنید از خشونت استفاده نکنید و اگر نیروی امنیتی دست شما مردم افتاد ابتدا وی را خلع سلاح کرده، سپس از چهره اش عکس بگیرید، اشتراک گذاری کرده و تا میتوانید از او اطلاعات کسب کنید و نهایتا اگر خطری برای شما نداشت آزادش کنید تا به سردسته ها تحویل دهید. سعی کنید همه مدارک، بیسیم و ابزارهای سرکوب را از نیروی امنیتی گرفته و ضبط کنید.

یادمان باشد حتی بیشتر نیروهای امنیتی هم جزوی از ما مردم هستند و همانند ما و شما قسط می دهند ، خانواده دارند و در شرایط تحمیل شده توسط دیکتاتوری زندگی می کنند. جز تعداد معدودی، بقیه سرکوبگر نیستند و ممکن است به دلایلی مجبور به حضور در خیابان شده باشند.تا حد امکان از خشونت پرهیز و همه جا سعی کنید به جای خشونت با روش های خلاقانه جنبش را ادامه دهید.

 

+ استفاده از کلاه دوچرخه سواری، کلاه موتورسیکلت و وسایل مشابه برای حفاظت از سر و گردن و صورتتان بسیار مفید است.

 

+ در زمان حضور خیابانی، هر وسیله ای میتواند ابزار مقابله باشد، خلاق باشید. مثلا برای متوقف کردن جمعیت موتورهای سرکوب گر میتوانید از ایجاد دود و آتش، انداختن نور لیزر در چشم سرکوبگران، پرتاب فشفشه و ترقه بستن دو سمت خیابان با طناب نامرئی یا کمرنگ و صدها روش دیگر استفاده کنید تا ناگهان تعداد زیادی موتور را واژگون و یا متوقف کنید. یادمان باشد نیروهای امنیتی نه تعدادشان زیاد است و نه خلاقیت دارند و نه میتوانند در مقابل خلاقیت های شما به سرعت سازماندهی مجدد کنند.نیروهای امنیتی برای سناریوهای ثابت و قابل پیش بینی برنامه دارند و هر آنچه بصورت خلاقانه برای مقابله با آنها بکار گرفته شود براحتی میتواند آنها را گیج، مایوس و از صحنه به در کند. مثلا اگر از پنجره نگاه میکنید و نیروی امنیتی را در حال دنبال کردن مردم میبینید شاید پرتاب کردن سیبی که کنارتان است سریع ترین و خلاقانه ترین شیوه برای متوقف کردن سرکوبگر باشد. به همه وسایل خانه تان به عنوان وسایل مقابله با سرکوبگران و حفاظت از خود و مردم نگاه کنید و تا میتوانید روی خلاقیت تان مانور دهید.حتی شاید ریختن پارچ آب سرد از پنجره روی نیروهای امنیتی بتواند اندکی کارشان را کندتر کند و اگر همه مردم کوچه و خیابان با روش های خلاقانه به نیروهای امنیتی حمله‌کنند، خیابان جای امنی برای حتی مسلح ترین سرکوبگران نخواهد بود.

 

+ در صورت دستگیری با ضرب و شتم شدید شما را مجبور خواهند کرد که رمز عبور گوشی تان را وارد کرده و تحویل سرکوبگران بدهید و همه اطلاعات تلفن هوشمند شما میتواند برعلیه خودتان استفاده شود. پس بهتر است گوشی هوشمند همراهتان نباشد یا از هرگونه شواهدی که نمیخواهید به دست سرکوبگران بیوفتد خالی شده باشد. اما قبل از رفتن به سمت تجمعات، حتما نزدیکان را در جریان بگذارید که در صورت دستگیری، خانواده و دوستان تان بدانند که شما توسط سرکوبگران ربوده شده اید.

 

+ به جای تجمع در خیابان های اصلی، در مناطق نزدیک منزلتان تجمع کنید و حتی از پشت پنجره و روی پشت بام  شعار دهید تا تعدد نقاط تجمع آنقدر زیاد شود که امکان سرکوب گسترده عملا منتفی شود و همچنین نزدیک بودن به خانه و محله، به شما کمک می کند که راحت‌تر به زخمی ها کمک کنید و در صورت هرج و مرج و یا درگیری مسلحانه، سریعا خودتان را به خانه برسانید.

 

+ تجمع در نزدیکی مراکز تبلیغات حکومتی و جاهایی که نمایندگان کشورهای دیگر حضور دارند هم میتواند تاکتیک خوبی باشد مثلا صدا و سیما، ساختمان نشریات حکومتی، کنسولگری ها و سفارتخانه‌های کشورهای غربی و ساختمان های مجلس و وزارتخانه‌ها و ساختمان های وابسته به نهادهای قدرت

 

+ هریک از تجمعات خیابانی بهتر است، یک مجموعه اهداف مشخص و زمان شروع و پایان داشته باشند. همچنین، هر تجمعی بایستی هدفی کوچک، دست یافتنی و سنجش پذیر را دنبال کند.

هر مرحله از تظاهرات خیابانی یک قدم جدید و مرحله جدیدی از بلوغ جنبش است. و به تظاهرات و حضور خیابانی به عنوان حلقه ای از یک زنجیره بهم پیوسته نگاه کنید که به آهستگی جنبش مبارزه مدنی را به تغییرات بزرگ مورد نظرمان می‌رساند.

 

+ بهتر است در تجمعات خیابانی، غمگین، خشمگین و تهاجمی نباشیم. خیابان های ایران مال ما مردم است و رقصیدن ، آواز خواندن و بوسیدن در خیابان میتواند نوعی مقابله مدنی و حتی در طولانی مدت، سلاح بهتری نسبت به خشونت فیزیکی باشد. خیابان جایی است که قلب های ما به هم پیوند میخورد و ما مردم میتوانیم باهم رقصیدن ، بوسیدن ، خواندن و فشردن دستان یکدیگر، هرلحظه به خودمان و همه دنیا یادآوری می‌کنیم که ما برای ستاندن ساده ترین حقوق اولیه و انسانی مان اعتراض می کنیم.

خلاقیت در خیابان:

 

در تظاهرات خیابانی میتوانید با ارائه شیوه های خلاقانه تاثیر عمیق تری در پیشرفت جنبش مردمی داشته باشید:

چند مثال برای تجمعات خلاقانه تر :

 

– نوشتن و رنگ کردن کف خیابان ها در هنگام تجمعات

–  شعار نویسی در داخل لباس و پوشیدن برعکس لباس در تجمعات

– استفاده از پنجره ها، پشت بام ها و ماشین های شخصی به عنوان بیلبورد های مردمی برای نمایش ساعات و محل تجمعات و حتی اطلاع رسانی اخبار

– پخش کردن برگه های پیشنهادات مقاومت مدنی در میان معترضین

– استفاده از چراغ قوه و چراغ های لیزری خانگی برای ارتباط با همسایه ها و همچنین برای کور کردن دید سرکوبگران

– استفاده از مدل مو، لباس، آرایش خاص صورت، حرکت دستها، شیوه پارک کردن ماشین، شیشه های ماشین ها و هزاران ابزار ساده دیگر برای نشان دادن اعتراض مدنی و به اشتراک گذاری ایده های خلاقانه و متنوع برای مقاومت مدنی و عدم همکاری با حکومت

جمله آخر اینکه تظاهرات خیابانی مسالمت آمیز در حکومتهای توتالیتر ممکن است به شدت و با بی رحمی سرکوب شود و این موضوع نباید ما را از سایر شیوه های خلاقانه برای درهم کوبیدن دیکتاتوری مأیوس کند.

بخش چهارم: ایرانیان ساکن خارج از کشور

 

این روزها شاید برگ برنده‌ مهم مردم ایران همین چهاردهه مهاجرت نخبگان باشد. ایرانیان خارج از کشور میتوانند گلوی دیکتاتور را بدون ترس و با قدرت بیشتری فشار دهند.

 

 برخی پیشنهادات ما برای شما:

 

۱- آموزش به اعضای خانواده و دوستان

 برای ایجاد استقلال هرچه بیشتر مردم از خرید روزانه و توانایی ذخیره‌ کردن خوراک و آب برای چند ماه نیاز خانواده، آموزش در مورد دموکراسی و فواید زندگی در دموکراسی برای همه مردم:

مثال: تاکید روی ذخیره کردن آب، تهیه کنسروهای خانگی متنوع با استفاده‌ از ترکیبی از شیوه های ابداعی ناسا و شیوه های کهن ایرانی، خرید بذر قارچ ها و گیاهان خوراکی قابل کشت در آپارتمان، آموزش و تشویق به تهیه لوازم شخصی و ساده دفاع شخصی مانند اسپری فلفل خانگی، گذاشتن تله در آپارتمان برای گیر انداختن مهاجمان، کمک به تامین وی پی ان و آموزش امنیت در شبکه برای خانواده و دوستان ساکن داخل کشور

 

۲- ارسال مستقیم پول به خانواده

 

به دلیل تحریم های اقتصادی، اعتصاب عمومی و روند آهسته تغییرات از دیکتاتوری تا دموکراسی، دوستان، عزیزان و خانواده های شما به شدت در این مدت به کمک اقتصادی شما نیاز خواهند داشت و این کمک ها باید بسیار هوشمندانه و بدون رسیدن قطره ای از پول ها به جریان سرکوب انجام شود.

پیشنهاد میکنیم که کمک های مالی را با ابزارهای متنوع مانند ارسال پول نقد، حواله از صرافی و غیره انجام دهید و به هیچ عنوان به سازمان ها و نهادهای داخل ایران بطور مستقیم کمک نکنید. همانطور که میدانید به دلیل تحریم های بین المللی و همچنین نفرت گسترده مردم از نهادهای حکومتی، اینگونه نهادها با عناوین گمراه کننده مانند خیریه، گروههای حمایت از حقوق زنان، نهادهای به ظاهر غیرسیاسی و اقتصادی و دهها شیوه دیگر فعالیت می کنند.

فرض را بر این بگذارید که هرنهاد به ظاهر مستقلی ریشه در  دیکتاتوری دارد.

 

۳- ایجاد گفتگو میان مردم کشورهای مختلف و فشار روی سیاستمداران

 

همانطور که می‌دانید بیشتر حکومت های جهان حتی دموکراتیک ترین ها نیز به دلیل منافع اقتصادی در کنار حکومت های خودکامه و دیکتاتور خواهند ایستاد و فقط در صورتی اینکار را متوقف می‌کنند که هزینه اجتماعی و سیاسی آنها برای دفاع از دیکتاتور از سود اقتصادی کنونی شان بیشتر شود. با ایجاد هزینه های آشکار و پنهان و فشار روی کشورهایی که در آنها ساکن هستید میتوانید تغییرات خارق‌العاده‌ای ایجاد کنید. مثال: تماس مستقیم تلفنی و ارسال نامه کاغذی برای سناتورها و نمایندگان شهر ، استان یا ایالت محل زندگی تان ، اطلاع رسانی به دوستان و نزدیکانی که توانایی خاصی دارند مانند شهردار، روزنامه نگاران ، رستوران داران و حتی افرادی که به دلیل شغل شان بصورت روزانه با افراد تاثیرگذار در ارتباط هستند.مثلا یک معلم مدرسه ممکن است بتواند با اطلاع رسانی و تاثیرگذاری روی دانش آموزی که یکی از والدینش نماینده کنگره است بتواند یک دومینو را برای تغییر گفتگو در کنگره‌ راه اندازی کند. همچنین پزشکان و افرادی که با چهره های تاثیرگذار خارج از کشور در ارتباط هستند میتوانند با درخواست قطع ارتباط با دیکتاتور، تحریم بیشتر و یا اخراج سفیران دیکتاتوری تاثیر زیادی روی چهره بین المللی دیکتاتوری داشته باشند. نهایتا باید هزینه اجتماعی/اقتصادی/سیاسی حمایت از دیکتاتور برای سیاستمداران دنیا آنقدر بالا برود که خودشان انتخاب کنند که از دیکتاتور حمایت نکنند.

 

۴- اینترنت و ارتباطات

درست است که بدون اینترنت نیز نهایتا دیکتاتوری سرنگون خواهد شد اما وجود ارتباط امن میان مردم و همچنین قطع کردن راههای ارتباط یکطرفه دیکتاتور با مردم (رسانه های تحت کنترل دیکتاتور) میتواند روند تغییر را سریعتر کند و همچنین امکان فرصت طلبی جریان های غیرمردمی را نیز از ایشان بگیرد.

هزاران متخصص شبکه و صدها شیوه متنوع برای تقویت دسترسی مردم داخل ایران به اینترنت وجود دارد اما در درجه اول باید این مشکل را به اتاق فکر مدیران این شرکت ها و صورت مساله مهم شرکت های فناوری تبدیل کنیم تا آنها با استفاده‌ از امکانات، خلاقیت و ابزارهای در دسترس شان به راه حل های جدیدی برسند.

مثال:

 تماس و ارتباط مستقیم و درخواست مکرر از سرویس های بزرگ مخابراتی و غول های تکنولوژی‌ مانند آمازون ، گوگل، اپل ، اسپیس ایکس، وودافون، تی موبایل و سایر شرکت هایی که می‌توانند با استفاده از تجهیزات ماهواره ای ، استقرار تجهیزات زمینی در اطراف مرزها، هک و قطع کردن دسترسی های شرکت های مخابراتی دیکتاتور،قطع کردن بیسیم ها و شیوه های ارتباطی بین سرکوبگران و هر شیوه ای که میتواند ارتباط مردم با همدیگر و دنیا را تقویت و ارتباطات داخلی سرکوبگران را تضعیف کند.

 

۵- ترجمه کتاب، فیلم، راه اندازی پادکست

 

مردم داخل ایران به شدت تشنه یادگیری اند و به دلیل چهار دهه سانسور به شدت نیازمند کسب اطلاعات در مورد ساختارهای دموکراتیک ، مبارزه مدنی ، روند انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی، حفظ سلامت روان در دوران جنگ روانی و بسیاری موارد دیگر هستند. اگر توانایی ترجمه کتاب و مقاله، تهیه پادکست، کانال آموزشی در یوتیوب یا اینستاگرام یا هرگونه توانایی آموزشی مشابه دیگری دارید حتما دست به کار شوید. مردم ایران به شدت تحت سلطه سانسور و ترس و پروپاگاندای رژیم هستند و هرچه اگاه تر شوند بهتر می‌توانند این روند تغییر بزرگ را طی کنند. دیکتاتور، بزودی رفتنی است اما در گام مهمتر بعدی، مردم باید برای ساختن یک نظام دموکراتیک آماده باشند و طی کردن موفقیت آمیز این مرحله معمولا از خود سرنگونی دیکتاتور نیز مهم تر است.

مثال:

ترجمه و خلاصه کردن کتاب های جنبش های مدنی و بدون خشونت، ترجمه و دوبله مستندهای مربوطه، راه اندازی پادکست های فارسی و مصاحبه با افرادی که جریانات اجتماعی/سیاسی را در کشورهای مختلف رهبری کرده اند.رایزنی با افراد دارای سابقه سیاسی/اجتماعی در کشورهای پیشرفته و تشکیل حلقه اولیه سازمان موازی دموکراتیک و تقویت این ساختار تا زمان در دست گرفتن واقعی همه قدرت تا قوانین مدنی و ساختارهای اساسی تاحدی از همان ابتدا شکل گرفته باشند.

 

۶- ایرانیان دارای جایگاه سیاسی/اجتماعی/علمی و…

 

 افرادی که در مراکز علمی، ورزشی،تحقیقاتی و اجتماعی فعالیت می کنند میتوانند بسیار تاثیر گذارتر باشند.

مثال: با درخواست از مردم چندتا بنر و تابلوهای داخل شهری را به اتفاقات ایران و معرفی ماهیت حکومت اشغالگر اختصاص دهند، از تریبون های مختلف خبری که در اختیار دارند استفاده کنند تا دغدغه مردم ایران را به گوش مردم کشوری که در آن ساکن هستند برسانند. از روش های خلاقانه و خبر ساز برای ایجاد موج خبری استفاده کنند مثلا کسی که رستوران دارد میتواند با تهیه نوع خاصی از برگر با نام یکی از کشته شدگان اعتراضات به نوعی ایجاد فضای گفتگو و همچنین خبرسازی کند و یا با چسباندن پوستر عکس های مقاومت مردم ایران جلوی رستوران، باعث جلب توجه مردم به حوادث ایران شود.ارائه اطلاعات دقیق و جزییاتی از فساد و دستکاری حکومت در مراکز علمی،‌ ورزشی و هنری داخل ایران هم میتواند فشار روی حکومت ایران را افزایش دهد. حکومت سرکوبگر حاکم بر ایران در ظاهر با انتخاب مردم و همچنین طرفدار حقوق بشر است ولی همه‌ ما میدانیم که این حرفها فقط برای پز دادن به خارجی هاست! اما بسیاری از مردم و سیاستمداران کشورهای دموکراتیک نمیدانند که ما در کشورمان قانون  واقعی نداریم، رهبر همه کاره است و به هیچکس هم پاسخگو نیست،فساد در عمیق ترین لایه های حاکمیت رخنه کرده، رئیس جمهور و نمایندگان همیشه انتخاب بین بد و بدتر هستند و حتی نتیجه همان رای گیری هم معمولا دستکاری میشود، انواع سیستم های نظارتی فرسوده مانند مجلس خبرگان ، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام برای خنثی کردن همان مختصر نفوذ اراده و رای مردم کشور طراحی شده و از همه مهمتر همه میدانیم که ۹۹ درصد افراد جامعه شهری و روستایی بطور عمیق از این حکومت تنفر دارند و آرزوی رفتن اینها را دارند.

 

۷- شرکت های بزرگ، چابک تر و گاهی قویتر از حکومت ها

 

با ابزارهایی مانند بیگ دیتا، یادگیری عمیق، شبکه های اجتماعی با میلیاردها کاربر، دسترسی به جریان اطلاعات در جهان، عدم وجود بوروکراسی اداری و قدرت عظیم اقتصادی، شرکت های بزرگ تکنولوژی میتوانند حتی سریعتر و بهتر از قویترین دولت ها به جنبش های مردمی کمک کنند. ارتباط گرفتن با مدیران این شرکت ها و ارسال نامه و تماس و درخواست برای حمایت از جنبش مردمی ایرانیان و دادن ایده به این شرکت ها میتواند از درخواست برای تغییر یک روزه لوگوی گوگل در حمایت از جنبش مردمی تا طراحی اپلیکیشن های مناسب برای ایجاد تداخل در ابزارهای سرکوبگران یا حتی امکان ارتباط بدون اینترنت و هزاران شیوه دیگر باشد.

 

۸ – ترسیم آینده

 

در روزگاری که نهضت مردمی ایران بدون تردید ادامه خواهد داشت و دیر یا زود دیکتاتور را بیرون خواهد کرد، بیش از هرچیزی به یادگیری دموکراسی و تمرین آزادی و آشنایی با نهادهای دموکراسی نیازمندیم و برای اینکار نیز ایرانیان خارج از کشور مهمترین مهره های بازی هستند. همچنین نوشتن نسخه اولیه قانون اساسی و رایزنی با سایر ایرانیان برای تشکیل هسته های اولیه دموکراسی نیز کمک کننده است.

 

۹_ ادامه اشغال ایران توسط اعراب!

 

متأسفانه هنوز هم بسیاری از مردم در کشورهای پیشرفته، ایران را در ذهن شان در سبد کشورهای عربی قرار میدهند. و همین امر زمینه همکاری گسترده سیاسی و اقتصادی سیاستمداران غربی با حکومت توتالیتر کنونی را فراهم کرده است. مردم کشورهای پیشرفته باید بدانند که اغلب مردم ایران هم مانند آنها می اندیشند و در باورهای فرهنگی و اعتقادی شباهتی به اعراب ندارند و حکومت کنونی نتیجه سلطه غیرمستقیم اعراب بر ایران است و حاکمان کنونی ما، حافظ منافع سرزمین ایران نیستند، تاریخ و فرهنگ ایران را از تقویم ها حذف کرده اند و در چهاردهه گذشته همچون یک دشمن خارجی و اشغالگر، سعی کرده اند تا ایران و مردمش را از تاریخ، فرهنگ و هنرش محروم کنند.

گفتگوی مستقیم با مردم و نوشتن کتاب به زبان انگلیسی، فرانسه ، آلمانی و غیره میتواند به تغییر موضع‌گیری سیاستمداران دنیا منجر شود.

 

۱۰ – خلاقیت، خلاقیت و خلاقیت

 

شاید بهترین کارهایی که بتوانیم برای کمک به مردم ایران عزیزمان انجام دهیم در لیست بالا نباشد و شما با خلاقیت تان بتوانید لیست بالا را کاملتر و بهتر کنید. در هرجایگاهی که هستید قدرت و تاثیرگذاری خودتان را دست کم نگیرید و به پاشنه آشیل دیکتاتور حمله کنید. شاید یک کارمند شرکت گوگل بتواند با تغییر نام خیابان ها در نقشه ایران به مردم امید تازه ای ببخشد، شاید نامگذاری یک ستاره تازه کشف شده، شاید شناسایی املاک و تحریم یک مقام حکومتی ساکن خارج از کشور،شاید شناسایی مسیرهای صادرات و درآمدهای دلاری وابستگان حکومت، شاید تجمع جلوی منزل مزدوران رژیم در کانادا و آمریکا و شاید هزاران شیوه خلاقانه‌ دیگر بتواند تیر خلاص را به دیکتاتور بزند.

 

 ایران امروز به همه توان ما فرزندانش نیاز دارد و زمانش رسیده که دین مان به سرزمین مادری را ادا کنیم.

بخش پنجم : پاسخ به بعضی از سوالات و ابهامات رایج

  • رهبر نداریم چی میشه؟

 

لطفا دنبال رهبر نگردید! دنبال سیستم و ساختار دموکراتیک بگردید! اگر رهبر داشته باشیم راحت تر ضربه میخوریم، اما اگر سیستم رهبری داشته باشیم هیچوقت بدون رهبر نمیشویم حتی اگر یکنفر باشیم!

ما نه اکنون و نه در آینده نیاز به منجی و رهبر نداریم. چیزی که بدنه دموکراسی های قدرتمند مانند ساختار حاکمیت در کانادا و اروپا را ساخته است، افراد و روسای جمهور قوی و حتی اکثریت مردم آگاه و سیاسی نیست! بلکه این ساختار قانون اساسی، نهادهای نظارتی و غیردولتی متنوع و وجود آزادی مطبوعات و آزادی بیان است که به این دموکراسی ها، قدرت و عمق داده است.

 

هیچوقت عاشق و دلداده و یا نیازمند منجی ، رهبر و شخصیت های کاریزماتیک نباشید و نقش رهبر را در این جنبش، فقط نظم دادن به اراده مردم، متحد کردن گروههای متنوع مردمی و حمایت از اصول دموکراسی بدانید.

  • تا آمریکا و انگلیس نخوان رژیم عوض بشه ما اصلا کاری میتونیم بکنیم؟! مگه دیکتاتورها دست نشانده انگلیس و آمریکا نیستن؟

 

این جزو هزاران تئوری توطئه رایج در میان افکار عمومی در میان مردم گیرافتاده در دیکتاتوری هاست و نه تازگی دارد و نه به کشور ما محدود میشود. علت بوجود آمدن این نوع خاص از تئوری های توطئه را باید در مغز انسانی جستجو کرد. مغز همه ما انسانها با وجود همه توانایی های بی‌نظیرش، ایرادات اساسی نیز دارد و سیاستمداران، قدرتمندان و همه افراد صاحب نفوذ و قدرت سیاسی/اقتصادی همیشه از این ایرادات استفاده کرده اند. بطور مختصر اینگونه تئوری های توطئه حاصل درماندگی آموخته شده و بلند مدت توده مردم در مقابل دیکتاتوری، توجیه انفعال جامعه و همچنین برای یافتن جوابی ساده‌ به سوالی پیچیده مورد استقبال عموم قرار می گیرند اما در واقع این آمریکا و انگلیس و قدرتهای خارجی و داخلی و یا دست های پنهان نیستند که دیکتاتورها را میسازند یا سرنگون می کنند. در پیدایش و سقوط دیکتاتورها عوامل زیادی روی هم تاثیر می‌گذارند و یک مجموعه بسیار پیچیده را تشکیل میدهند که معمولا توسط هیچ فرد و نهاد و قدرتی کنترل نمیشود بلکه از میلیاردها کنش و واکنش تشکیل شده است.

در این میان، اولویت اصلی کشورهای دموکراتیک و پیشرفته نیز تامین نیازهای اقتصادی و امنیت مردم خودشان است و اگر این را با همکاری با دیکتاتورها بدست بیاورند براحتی ممکن است دست همکاری به سوی دیکتاتور دراز کنند و حتی حکومت های دموکراتیک نیز تا تحت فشار شدید افکار عمومی خودشان و دنیا قرار نگیرند حاضر به تغییر موضع و حمایت از مردم معترض به یک دیکتاتوری نیستند‌. بطور خیلی ساده اگر فرض کنیم که کشور مثلا آلمان با دیکتاتوری به مقدار یک میلیارد دلار تجارت دارد، طبیعی است که با قیام مردمی علیه دیکتاتور وارد عمل نشود چون به ضرر یک میلیارد دلاری اش فکر می کند اما اگر فشار افکار عمومی آلمان، فشار رسانه ها و لابی های قدرت روی حکومت زیاد شود، بالاخره در نقطه ای سیاستمداران آلمان به این نتیجه میرسند که هزینه تحمیل شده سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی برای دفاع از دیکتاتور بیشتر از سود همکاری با دیکتاتور شده است و اینجاست که چرخش حکومت ها رخ میدهد و تا رسیدن همه حکومت های قدرتمند جهان به این نقطه، ما باید فشار های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مان را روی این حکومت ها ادامه دهیم.

 

همچنین دقت کنید که حمایت واقعی دولت های دموکراتیک از جنبش مردمی نباید محدود به بیانیه دادن و کارهای نمایشی باشد. این حکومت ها میتوانند با تحریم های اقتصادی، بلوکه کردن دارایی های خارجی سرکوبگران، اخراج سفیران دیکتاتوری و دهها شیوه دیگر، فشارهای شکننده ای به بدنه اصلی دیکتاتور وارد کنند.

  • خطر تجزیه کشور و جدا شدن قومیت ها چه میشود؟

 

قبل از پاسخ به این سوال بهتر است نگاهی بیاندازیم به عکس های قدیمی با دوستان و خانواده خودمان! چرا؟ چون هرکه باشید و ساکن هرنقطه ایران که باشید احتمالا تعدادی از دوستان و خانواده خود را به دلیل مهاجرت خودتان یا آنها یا هردو، از دست داده اید!  

 

بله! ما مدتهاست تجزیه شده ایم! نه در سطح کشور و استان و شهر بلکه ما در سطح خانواده، دوستان و عزیزانمان تکه پاره شده ایم!

 

 علاوه بر این که دوستان و عزیزان زیادی را به دلیل مهاجرت از دست داده ایم، به دلیل تحریم های بین المللی و سانسور شدید داخلی و تفکیک جنسیتی، ما دسترسی به دانش روز، تکنولوژی های جدید، ماشین های بهتر و امن تر، دسترسی دوستانه و انسانی به جنس مخالف و بسیار چیزهای ساده دیگر را از دست داده ایم. در حقیقت ما اکنون در سطوح روانی، خانوادگی،  قومی، جنسیتی، اعتقادی و بسیاری موارد دیگر، تجزیه شده ایم و جنبش مردمی ما تلاشی است برای پایان دادن به همه این جدایی ها.

 

ایران عزیز برای قرنها متحد و یکپارچه بوده است و حمله مغول و یورش اعراب نیز اقوام ایرانی را جدا نکرده است. همه اقوام ایرانی، هویت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی خودشان را در کشور متحد ایران می‌بینند.

  • این انقلاب چقدر طول میکشه؟

پیش بینی کردن دقیق زمان ریزش نهایی حکومت های سرکوبگر، امکانپذیر نیست. اما با نگاهی به تجربیات نهضت های تاریخی، میتوان پیش بینی کرد که از زمانی که ریزش درونی طبقه حکومتگر و همچنین کاهش شدید منابع مالی دیکتاتوری برای سرکوب معترضین رخ دهد، تا سقوط کامل دیکتاتور، زمان اندکی باقیمانده و معمولا بقیه مراحل کمتر از یکسال طول می‌کشد.

  • بعد از اینها کی میاد؟ اصلا اگه بدتر اومد چی؟

ترس از مواجهه با رویدادهای مبهم نقطه ضعف و قوت همه ما انسان هاست. وقتی به دلیل ترس از تصادف و هزاران اتفاق دیگر از خانه بیرون نرویم یا از ترس طوفان، کشتی مان را در ساحل نگه داریم، یعنی از مواجهه با زندگی فرار کرده ایم. اما وقتی قبل از عبور از خیابان، هردو طرف را با دقت چک میکنیم و سپس پا در خیابان میگذاریم یعنی ریسک زیستن را به حداقل رسانده ایم.

متأسفانه حکومت کنونی تمام دریچه های بزرگ و کوچک تغییر، اصلاح و رشد را بسته است و هرگونه تلاشی برای تغییر را به شدت سرکوب می کند. در چنین شرایطی، مواجهه با روزهای غیرقابل پیش بینی و انتظار رویدادهای سریع و طوفانی طبیعی است و به جای نگرانی برای آن روزها، بایستی از نظر ذهنی، جسمی و روانی منتظر چنین روزهایی باشیم و چالش های تغییر را به آغوش بکشیم.

 

بخش ششم : سخنی بامذهبیون، بسیجیان و همه طرفداران جمهوری اسلامی

 

ما معتقدیم شما هم به اندازه سایر هموطنان عزیز حق رای، حق انتخاب پوشش، حق انتخاب شیوه تفکر، مذهب، شیوه زیستن و همه حقوق و آزادی های مشابه سایر افراد جامعه را دارید و محروم کردن شما عزیزان از حقوق انسانی تان را در ساختار آینده ایرانی دموکراتیک و آزاد متصور نیستیم.

 

ابهاماتی که در ذهن شما عزیزان در مورد این جنبش مردمی و آینده اش وجود دارد را بطور مختصر پاسخ داده ایم و در نسخه های بعدی امیدواریم که با دریافت سوالات و ابهامات بیشتر، این بخش را کاملتر کنیم.

۱- نظام حاکم در کشور ما چیست؟

 

در ابتدا باید ببینیم که اصلا ما در مقابل چه حکومت و نظامی ایستاده ایم و نظام فعلی دقیقا چیست؟ حکومت فعلی در کشور ایران با جمهوری اسلامی وعده داده شده در سال ۵۷ و حتی نظام سیاسی ۱۰ سال پیش فرق زیادی دارد. همانطور که میدانید در طی بیش از ۴ دهه از آغاز انقلاب، بارها و بارها بخش زیادی از بدنه نظام جدا شده اند و به مرور مخالفین اعتقادی، مخالفین سیاسی و منتقدین اجتماعی و نهایتا افرادی که حاضر به دفاع آشکار از حکومت نشدند از نظام حاکم حذف شدند و آن آهوی زیبا، خوشبو، ساده و معصوم در طی چهاردهه فساد و قدرت بی حد و اندازه اقتصادی تبدیل به گرگی درنده  شده است! اگر به ترکیب سران قوا، نمایندگان مجلس و هرجایی در کشور حتی در سطح ریاست و معاونت های دانشگاه نگاهی بیاندازید متوجه میشوید که نظام فعلی در تمام این ۴ دهه انقباضی عمل کرده و آنقدر از میان خودی ها و اطرافیان و دوست و دشمن را حذف کرده که دیگر شبیه خودش نیست.

پس در نگاه نخست نباید فراموش کنیم که این سیستم یک ایدئولوژی انقباضی(کوچک شونده) و حذف کننده است و اگر ادامه پیدا کند به مرور شما و عزیزان شما نیز غیرخودی خواهید شد و این کوچکتر شدن تا زمانی ادامه می یابد که اندازه طبقه حاکم به یک حلقه کوچک چند صد نفره رسیده و نهایتا همین تنگی نظر منجر به سقوط آن حلقه اندک میشود.

 

۲- حفظ اسلام و حکومت دینی چه میشود؟ به خطر افتادن دین در کشور با سقوط نظام را چه کنیم؟

 

همانگونه که خود شما میدانید باورهای دینی افراد را نمیتوان با حکومت کنترل و تنظیم کرد و اگر آمار صحیح و حقیقی باورهای دینی را در ایران با کشورهای غربی و دموکراتیک و حتی آمریکا مقایسه کنید به وضوح میتوانید تاثیر معکوس حکومت را روی باورهای معنوی و دینی نسل های جدید و حتی نسل های قبلی ببینید. در واقع اگر کسی نگران باورهای معنوی اعتقادی نسل جدید باشد با ادامه دادن این حکومت تنها روند کنونی را تندتر خواهد کرد‌. دلیل این امر شاید پیچیده باشد اما در نگاهی ساده و گذرا میتوان چنین برداشت کرد که افراد و حکومتهایی که خود را نماینده و پشتیبان یک مذهب و ایدئولوژی خاص میدانند، برداشت های معنوی و تاریخی ادیان را در سایه اعمال و رفتار خودشان دفن می کنند و نگاه سنتی و مدرن کل جامعه به دینداری را برای همیشه تغییر خواهند داد.

 

۳- جایگزین مناسبی برای نظام اسلامی نداریم!

 

در سایه این نظام، هیچوقت جایگزین آماده نخواهیم داشت. همانند همه حکومتهایی توتالیتر دیگر، کلیه سازمان ها و افراد دارای پتانسیل تاثیرگذاری و تغییر در نطفه خفه می‌شوند و خواهند شد. حتی هنرمندان و سلبریتی هایی که بیش از حد محبوب شوند نیز از صحنه حذف شده و خواهند شد و افراد اندیشمند دارای قدرت نفوذ و تاثیر گذاری نیز از دانشگاه ها حذف و سپس با ابزارهای مختلف از زندگی عادی نیز محروم خواهند شد. اما خوشبختانه نیازی به وجود افراد یا گروههای متفکر و خاص برای تغییر وجود ندارد و یک ساختار قانونی صحیح و قانون اساسی با احترام به حق حیات و آزادی همه انسان ها میتواند از دل جامعه ایران میلیون ها رهبر بیرون بکشد.

 

۴- آمارهای وحشتناک تجاوز و فحشا در غرب چه؟ یعنی مصرف مشروبات الکلی آزاد شود؟ مسجد رفتن و نماز جمعه رفتن چی؟ همه اینها را چرا باید از دست بدهیم؟

 

برای پاسخ به این سوال باید در قدم اول بدانیم آمار چیست و دستکاری آمار چگونه ممکن است.به عنوان مثال شبکه دو در اخبار اعلام می کند که آمار تجاوز جنسی در فلان کشور غربی مثلا به ۱۵ درصد رسیده در حالیکه این آمار در کشورهای اسلامی زیر ۵ درصد و در کشور ما زیر یک درصد است!خوب حالا میخواهیم به شما بگوییم که در نبود متخصصین برجسته مخالف و رسانه های منتقد چگونه میتوان با علم آمار جادو کرد! به عنوان مثال وقتی به آمار تجاوز در فلان کشور غربی نگاه می کنیم نکات زیر جلب توجه می کند: در کشور مورد نظر رابطه جنسی شوهر با زن در صورتی که رضایت همسر وجود نداشته باشد تجاوز محسوب شده و زن میتواند از شوهرش برای تجاوز شکایت کند! دوم میبینیم که هربار رابطه زن و شوهر که تجاوزگونه بوده است یک مورد جدا شمرده شده یعنی مثلا فقط یک خانم میتواند با شکایت از یکصد بار تجاوز همسرش بطور ناگهانی آمار تجاوز را یکصد عدد بالاتر برده و به همین دلیل میانگین تعداد تجاوزات هم در آن کشور بسیار بالا خواهد بود! در نگاهی دیگر میبینیم که در قانون آن کشور غربی موارد بسیار زیادی مانند دست زدن بدون اجازه به بسیاری قسمت های بدن افراد و کارهای به ظاهر معمولی هم مصداق تجاوز شمرده میشوند! از طرف دیگر میبینید که در فلان کشور غربی مردم براحتی میتوانند با یک تلفن و رایگان از متجاوز شکایت کنند و نیازی به هزینه کردن، ایستادن در صف های طولانی دادگاهها، داشتن شاهد و غیره ندارند، پس روند شکایت ممکن است در برخی کشورها به اندازه خرید از سوپرمارکت آسان باشد.  حالا اگر بخواهیم همین بحث را ادامه دهیم میتوانیم دهها و هزاران مورد دیگر پیدا کنیم که با استناد به آنها و اگاهی از جزییات میتوانید براحتی تفاوت اساسی در آمار یک‌ درصد و ۱۵ درصد را ببینید و با اگاهی از همه این عوامل معمولاً متوجه میشویم که یک درصد میتواند از ۱۵ درصد بسیار بیشتر باشد! و اطلاعاتی که از نظر ما پنهان شده دقیقا مهمترین اطلاعات مربوط به آن موضوع است. با استناد به همین مطلب و با نگاهی به دانش اپیدمیولوژی و آمار بد نیست نگاهی بیاندازید به مقایسه آمار فقر، دزدی، انواع فساد و فحشا، مصرف الکل و سایر موارد، بیکاری ، تجاوز، خشونت فیزیکی و کلامی و دهها مورد دیگر و اینجاست که با نگاهی عمیق به آمارهای واقعی و با شناخت دانش آمار متوجه خواهید شد که در هیچیک از موارد فوق و تقریبا در همه انواع جرم و جنایت، فقر، فساد و غیره ما در موقعیتی بسیار بد در جهان قرار داریم و در کنار کشورهایی ایستاده ایم که هیچکدام دموکراتیک نیستند و بسیاری از آنها حتی حکومت مرکزی قدرتمندی هم ندارند.

حتی مواردی که اصل حکومت اسلامی توجیهی برای پیاده کردن آنهاست، مانند دینداری، ازدواج، بهداشت، راستگویی، وفای به عهد ، منع ربا و گرانفروشی و دهها مورد مشابه که در دین اسلام بر آنها تاکید شده نیز در حکومت جمهوری اسلامی سیر قهقرایی داشته اند و در هیچ یک از اینها، حتی در میان کشورهای جهان سومی هم جایگاه خوبی نداریم.

 

از طرف دیگر نیز مواردی مانند مصرف مشروبات الکلی، تریاک و همه مواردی از این دست در جامعه امروز ایران بسیار رایج و معمولا بیشتر از کشورهای دموکراتیک است ولی به دلیل تابو بودن این موارد و عدم وجود آماری دقیق، نمیتوانیم چیزی را اثبات یا رد کنیم که این خود نشان دهنده عمق فاجعه اجتماعی است چرا که هرزمان آمار و اطلاعات صحیح از یک پدیده موجود نباشد به دنبالش راه حل و بودجه و اندیشه ای هم برای حل مشکل وجود ندارد. طبیعتاً مشکلی که دیده نمیشود و قابل اندازه گیری،  سنجش کمی و کیفی و گزارش دادن نیست، قابل حل کردن نیز نخواهد بود.

 

باز به عنوان مثال برای اینکه اندکی به حقیقت جامعه و آمار واقعی نزدیک شویم به جای پرسشنامه و طرح سوال از مردم در خیابان در مورد مثلا داشتن ماهواره، بهتر است سراغ پشت بام ها و بالکن های منازل بروید تا تخمین دقیق تری داشته باشید یا برای درک میزان مصرف الکل در جامعه نیز نگاهی بیاندازیم به درصد تست های مثبت الکل که توسط پلیس راهنمایی رانندگی گرفته میشود یا حتی گفتگویی با یک پزشک متخصص داشته باشیم. در مواردی که انجام عملی تابو یا جرم باشد، آن رفتار از جامعه حذف نمیشود بلکه در لایه های زیرین مخفی میشود و از کنترل نهادهای اجتماعی، مردمی خارج شده و به دست گروههای فراقانونی می افتد.

 

« پس لطفا اگر نگران از دست دادن هر دستاورد مثبتی در جامعه کنونی ایران هستید ابتدا با نگاهی عمیق به مطالعات آماری نگاه کنید و پاسخهای حقیقی و صحیح را بدست بیاورید و سپس در مورد از دست رفتن آن مورد تفکر کنید. در اغلب موارد خواهید دید که در آمارهای حقیقی و در واقعیت جامعه، متأسفانه اندوخته اجتماعی/فرهنگی چندانی برای از دست دادن وجود ندارد »

۵- حکومت کنونی و ۴ دهه مبارزه آشکار با طبیعت و حیات!

 

جمهوری اسلامی در طی ۴ دهه گذشته نگاهی سطحی و غیرکارشناسی روی ذخایر و منابع اصلی این کشور داشته و خاک، آب، جنگل ها ، مراتع، گاز ،  نفت و معادن را به عنوان ابزارهایی برای تولید ثروت و استفاده از این ثروت برای تبلیغات ایدئولوژیک، توسعه نفوذ و قدرت و تسلیحات نظامی و گریم کردن چهره نظام ایدئولوژیک برای کشورهای غربی استفاده کرده است.

 

همه منابع اصلی این کشور یا به ته دیگ رسیده اند یا به سرعت درحال تخلیه هستند و روند کنونی به یقین در کمتر از ۵۰ سال آینده به خالی از سکنه شدن کل کشور و اتمام همه منابع خواهد انجامید. در حالیکه دشمن شماره یک جمهوری اسلامی یعنی اسرائیل دقیقا در طی همین چند دهه اخیر به یکی از مهمترین قطب های تکنولوژی در دنیا تبدیل شده است؛ در استفاده از منابع آبی اندک، به کشور اول و صادر کننده دانش و ابزارهای مدیریت آب و خشکسالی در دنیا رسیده و در پروژه های بلندپروازانه زیادی، در حال تبدیل بیابان به جنگل است! در بقیه کشورهای پیشرفته هم همینطور است و با آگاهی عمیق از مشکلات زیست محیطی ناشی از برداشت بیش از حد منابع یک کشور، تا حد ممکن این فرآیندها متوقف شده و تولید ثروت از طریق تکنولوژی و دانش بدست می‌آید نه فروش بی رویه خاک، گاز ، نفت و همه معادن کشور!

متأسفانه شرایط کشور ما همانند شرایط انسانی میانسال است که ابتدا آبرویش را فروخته، سپس موهایش ، بعد خونش را فروخته و مدتها از راه تن فروشی گذران زندگی کرده و حالا سراغ فروختن کلیه ها و کبد و اندامهای مختلف و حیاتی اش رفته و اگر روند کنونی ادامه پیدا کند دیگر  کشوری برای زیستن باقی نمی ماند و همه این عظمت ، تاریخ و خاک گرانبهای وطن از کار افتاده و بی ارزش میشوند.

 

به عنوان یک نمونه کوچک دیگر، با کاهش یافتن طرفداران حکومت طی سالهای اخیر، به جای حل مسئله و پرداختن به چرایی این مشکل و راههای رفع آن ،  حکومت شروع به خلق کردن مردم موازی و غیرواقعی شامل ترول ها، ربات ها و ارتش سایبری کرد که بخش زیادی از ثروت این کشور را برای آن هدر دادند.طبق آمارهای غیررسمی در یک دهه اخیر دهها میلیون اکانت وابسته به حکومت در شبکه های متنوع اجتماعی ایجاد شده اند که گاه و بیگاه توسط پلت‌فرم های اصلی شناسایی و حذف شده اند ولی بیشتر این موارد هنوز هم بصورت ناشناس در کنار مردم واقعی ایران، در اینترنت و سایر فضاهای واقعی و مجازی فعالیت می کنند. هزینه این اکانت های غیرواقعی و این ترول ها و هزینه های گزاف تداخل در جریان اطلاعات و پارازیت اندازی و همه اقدامات مشابه برای ما نامشخص است اما با یک محاسبه سرانگشتی میتوانیم بفهمیم که هزینه ای بسیار سنگین تر از هزینه‌ مورد نیاز برای ایجاد رفاه در جامعه،خرج نگهداری و ادامه یک ایدئولوژی و ساختار پر از مشکل شده و خواهد شد و طبیعتا در صورت ادامه پیدا کردن وضع کنونی اینگونه هزینه ها باز هم افزایش خواهند یافت.

 

اگر هنوز قانع نشده اید و اینگونه مسائل را باور ندارید، خودتان نگاهی بیاندازید به آرشیو مناظره های کاندیداهای ریاست جمهوری در سالهای اخیر، شعارهای نامزدهای نمایندگی مجلس، اخبار هر شب صدا و سیما و هزاران نمونه دیگر! همین ها را با نمونه های مشابه خارجی در کشورهای پیشرفته مقایسه کنید تا عمق اختلاف را به چشم خودتان ببینید.در حالیکه تامین نان، کوپنی کردن و یا نکردن گوشت مرغ و کنترل قیمت دلار و تورم و مسائل مشابهی در این سطح در اولویت شعارها و مشغله های ذهنی در میان سیاستمداران کشور ماست، در نقطه مقابل ، هیچکدام از مسائل حیاتی مربوط به محیط زیست، توسعه پایدار، گرمایش زمین، تکنولوژی های پیشرو مانند یادگیری عمیق،  هوش مصنوعی،  اینترنت اشیا، محاسبات و کامپیوترهای کوانتومی و غیره، جایگاه خاصی در سیاست و برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلند مدت حکومتگران فعلی ندارد.

 

جوانان و نوجوانان ایران، این کشور سالهاست بوی مرگ میدهد. مرگ انسان های آزاد اندیش، مرگ تکثر ادیان، مرگ رسانه های مستقل، مرگ نهادهای مدنی، مرگ جریان اصلاحات، مرگ جنگل ها ، مرگ کوه ها، مرگ حیوانات و پرندگان  ، مرگ خاک حاصل‌خیز خوزستان، مرگ زاینده‌رود و دریاچه ارومیه،  مرگ اندیشه های علمی و دانشمندان برجسته، مرگ اندیشمندان مذهبی و سنت ها، مرگ ارزش های انسانی، مرگ لطافت لبخند رهگذران و هزاران مرگ تدریجی دیگر که در نقطه نقطه این کشور قابل رویت است. اگر امروز به این مرگ تدریجی پایان ندهیم، فردا و فرداها، همه ما و عزیزان مان را با خود به گورستان خواهد برد.

 

بخش هفتم

 

ما در کجای تاریخ ایستاده ایم؟

 

شاید تصور بسیاری از مردم این باشد که پس از پیروزی جنبش مردمی، حالا ما در وضعیتی شبیه یک‌ قرن پیش در کشورهای پیشرفته قرار می گیریم و هنوز یک قرن از همه دنیا عقب خواهیم بود.

خوشبختانه اینطور نیست! در صورتیکه همه مراحل گذر به دموکراسی با ابزار دانش اجتماعی و سیاسی به روز شده انجام شود، ما نه تنها در ابتدای مسیر دموکراسی نخواهیم بود، بلکه میتوانیم مسابقه دموکراسی را از میانه راه و حتی جلوتر از کشورهایی با سابقه طولانی دموکراسی شروع کنیم که این موضوع به دلیل تفضیل، در نسخه های بعدی شرح داده خواهد شد و در اینجای راه، همین‌که بدانیم چنین پرش تاریخی امکانپذیر است، کفایت میکند.

 

چرا آینده ایرانی آزاد بی نهایت زیبا و روشن است؟

 

ایران عزیز ما، در حافظه تاریخی اش همیشه امپراتوری بزرگی بوده است، پر از افسانه های کهن، انسان های تاریخ ساز ، منابع غنی نفت و گاز ، معادن متنوع، صدهاهزار دانشمند ، محقق و متخصص در مراکز دانشگاهی، تحقیقاتی برجسته دنیا و سرشار از پتانسیل های بیشمار برای قدرت، ثروت، عظمت و یکه‌تازی در دنیاست.

 

اگر کشور ایران را یک شرکت هواپیمایی تصور کنیم، این شرکت فقط یک هواپیما و آن هم با سوخت اندک، فرسوده و در حال سقوط دارد که چیزی به پایان عمرش باقی نمانده است.

اما همین شرکت، تعداد زیادی موتور کمکی روی هر هواپیما دارد که با هریک از آنها نیز میتواند پرواز کند و درصورت تعمیر و رسیدگی به وضعیت آن ها، میتواند امنیت همه پروازهایش را بهتر تامین کند و دهها فروند هواپیمای تازه نیز به خطوط هوایی اش اضافه کند. حال، نگرانی در مورد از دست دادن داشته های فعلی و آینده اقتصادی و اجتماعی ایران دقیقا مانند نگرانی در مورد سلامت آن تک هواپیمای فرسوده بدون سوخت و درحال سقوط است! دقیقا مشابه همین ندیدن و غفلت از میلیون ها پتانسیلی که در حال حاضر از هیچیک از آنها استفاده نمیشود و نگرانی و اشک ریختن برای آتش زدن تعدادی سطل آشغال در سطح شهر!

 

عزیزان همراه، هموطنان عزیز و گرانقدر، کشور ما میتواند با وارد شدن سرمایه خارجی واقعی ، با دمیدن روح حیات در صنعت توریسم ، با فروش بی واسطه و مقتدرانه نفت و گاز و فرآورده های نهایی و پیچیده برگرفته از این صنایع با قیمت واقعی، با کمک گرفتن از منابع مالی، اجتماعی و علمی ایرانیان خارج از کشور، با وام های بین المللی کم بهره، با استفاده از تکنولوژی های جدیدی که به دلیل تحریم های بین المللی وارد ایران نشده اند و با دهها ابزار دیگر به راحتی و طی مدت کوتاهی دهها برابر خسارت ناشی از اشتباهات کنونی را جبران کند و نگرانی اقتصادی از بدتر شدن اوضاع کشور دقیقا مانند اینست که یک شرکت هواپیمایی بزرگ با دهها فروند هواپیمای آماده و سالها خاک خورده در آشیانه و پتانسیلی بی‌نظیر برای رشد و شکوفایی، حالا همه وقتش را دلواپس یک هواپیمای کهنه، با موتور آسیب دیده و بدون سوخت و در حال سقوط باشد!

 

بالهای پرواز سیمرغ زیبای ایران ما سالهاست که بیرحمانه از بیخ بریده شده است. بیاییم اکنون نگران درد رشد بالهای بلند ایران نباشیم! این درد پر از بالندگی، بلوغ، ذوق زدگی و شور قبل از پرواز است.

 

پروازهای زیاد و سرزمینهای های جدیدی پیش رو داریم.

 

بالهایتان سلامت

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)