یادداشت‌های جنبش کارگری: مساله خودکشی کارگران و نیاز به شبکه‌های همیاری

پنجشنبه, 17ام اسفند, 1396

منبع این مطلب امیر پیام

نویسنده مطلب:
 

مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز می‌توانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.

عکس از آرشیو

صبح روز سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶، علی نقدی کارگر نیشکر هفت تپه با بیست و هفت سال سابقه کار برای پیگیری مطالبات مزدی و بیمه خود به اداره شرکت مراجعه کرد و طبق معمول بی پاسخ ماند. اوهمانجا به همکارانش گفت «از این وضع خسته شده‌ام و می‌خواهم خودکشی کنم». همکاران علی نقدی که اظهار نمودند «باور نمی‌کردیم او به گفته خود عمل کند» ساعاتی بعد با جسد شناور وی در آبهای کانال کشاورزی مجتمع مواجه شدند.
جان باختن علی نقدی و انتشار ویدئو کلیپ جسد شناور وی در رسانه‌های اجتماعی مساله خودکشی کارگران را اینبار در سطحی گسترده مطرح نمود. خودکشی کارگران از مصائب تقریبا جدید در جنبش کارگری ایران و از نتایج نزدیک به چهل سال اعمال سیاست‌های ضدکارگری و خونین کلیت جمهوری اسلامی و طبقه سرمایه دار علیه طبقه کارگر است که در سالهای گذشته به اشکال مختلف و در رشته‌های کاری گوناگون بعضا با نتیجه و بعضا در سطح اقدام به خود کشی رخ داده است. به گزارش اتحاد بین المللی تنها در سال ۱۳۹۵ حداقل ۱۶ مورد اقدام به خود کشی (بیش از یک مورد در ماه) توسط کارگران که ریشه در مسایل کاری داشته گزارش شد که ۹ مورد آن به مرگ منجر گشت. *
طبعا از منظر روانشناسی و جامعه شناسی دلایل متنوعی در خودکشی دخیل‌اند. اما آنچه بیش از همه لازم است مورد توجه قرار گیرد زمینه اجتماعی گسترده‌ای است که خودکشی در آن رخ می‌دهد و آن چیزی جز جامعه طبقاتی نیست. جامعه‌ای که انسانها را به بالایی‌ها و پایینی‌ها، به فرادست و فرودست، به ارباب و بنده، به سرمایه دار و کارگر، به الیت و عامه، و به ارزش دار و بی ارزش تقسیم می‌کند. جامعه‌ای که برای تحکیم و حفظ سلطه این تقسیم طبقاتی انواع تقسیمات و تبعیضات ستمگرانه دیگر مانند تبعیض جنسی و نژادی و ملی و قومی و منطقه‌ای و مذهبی و فرقه‌ای و جهتگیری جنسی و غیره را منظما تولید و باز تولید می‌کند. جامعه طبقاتی آنچنان از انواع ستمگری‌ها در بین همنوعان و شوراندن همه علیه همه انباشته است که یکسره محیط حاصلخیز تولید همه نوع آسیب‌های اجتماعی و مصائب انسانی و ازجمله خودکشی می‌باشد.
اما این شرایط غیر انسانی جامعه طبقاتی با ورود به نظام سرمایه داری و استقرار و تکامل آن به سطح تباه کننده‌ای علیه بشریت می‌رسد. نظام سرمایه داری با ابطال و نفی همه ارزش‌ها و مناسبات و روابط انسانی، عملی که از ضروریات تولید بی وقفه و فزاینده ارزش اضافه و سود و انباشت گسترش یابنده سرمایه است؛ و با قرار دادن رقابت به جای تعاون وهمکاری، پول پرستی به جای نوعدوستی، منافع فردی به جای منافع انسانی، فردگرایی به جای جمع گرایی، کینه و نفرت به جای محبت و دوستی، و بالاخره با اعمال سلطه بیگانگی انسان از خود و همنوع و محصولات کار و خلاقیت‌هایش، فرد انسان را با کاهش استعدادها و توان انسانی‌اش ضعیف و مستاصل نموده و مستعد همه نوع آسیبی می‌سازد. طبعا میزان تاثیر این آسیب‌ها و امکان رفع آنها برای هر کس متناسب با جایگاه طبقاتی و امکاناتی که در اختیار دارد متفاوت است. اما برای اقشار متوسط به پایین و میلیونها کم درآمد و بی امکان، و برای اکثریت عظیم کسانی که جز فروش نیروی کارشان و دریافت مزدی ناچیز که ضمنا همین کارآنها تنها منبع تولید ثروت جامعه است، یعنی طبقه کارگر، تاثیرات این آسیب‌ها فاجعه بار است.
همین وضعیت غیر انسانی جامعه طبقاتی و سپس تشدید آن در نظام سرمایه داری اما تحت حاکمیت استبدای سرمایه داری ایران و متکی به ایدئولوژی دینی یعنی جمهوری اسلامی باز هم وخیم تر شده و به نهایت قدرت تخریب خود می‌رسد. اگر در جوامع سرمایه داری با دمکراسی لیبرال مانند برخی کشورهای غربی و اسکاندیناوی هنوز می‌توان از برخی امکانات برای کاهش آسیب‌های اجتماعی سود جست، تحت جمهوری اسلامی همه چیز برای کارگران و زحمتکشان سر بسوی تباهی دارد. در اینجا طبقه کارگر نه تنها مانند بسیاری از بخش‌های جامعه از آزادیها و حقوق اجتماعی بدیهی و مرسوم در اکثر نقاط دنیا محروم است، بلکه بطور مضاعف از فقر و فلاکت و بی حقوقی و ناامنی و بی حرمتی ناشی از موقعیت تحت ستم طبقاتی که در آن قرار دارد نیز رنج می‌برد. در ایران کنونی نه فقط اکثریت قربانیان آسیب‌های اجتماعی از طبقه کارگرند، بلکه این طبقه برای مقابل و یا کاهش این آسیب‌ها در صفوف خود با بی امکانی مطلق مواجه است.
از امکانات مهم برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی در طبقه کارگر همانا تشکل مستقل و طبقاتی کارگران است که امکان همدلی و همیاری و اتحاد و مبارزه مشترک برای احقاق حقوق و نیز امکان تلاش برای کاهش و دفع آسیب‌های اجتماعی در بین کارگران را فراهم می‌سازد. حکومت‌های طبقه سرمایه دار ایران در هر دو دوره سلطنتی و اسلامی همین امکان مهم و حق شکل یابی مستقل را به قیمت یکصد سال سرکوب مبارزات کارگران از آنان سلب نموده‌اند. لذا در چنین شرایطی است که کارگر خم شده در زیر آوار مصائب بسیار برای حل مشکلات‌اش وارد تونلی می‌شود که در جمهوری اسلامی هیچ نوری در انتهای آن نیست.
بنابراین هنگامی که به انباشت آسیب‌های اجتماعی و گسترش و تعمیق موقعیت پر فقر و فلاکت و بی حقوقی کارگران در جامعه طبقاتی و نظام سرمایه داری ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی که مشخصه آن فقدان هر گونه منفذی برای حتی کمترین کاهش در این وضعیت است می‌نگریم، به وضوح در می‌یابیم که تنها راه رهایی از این وضعیت و یا حتی کاهش آن به مبارزه متحد و متشکل توده‌های کارگر برای تحمیل مطالباتشان به کارفرمایان و دولت و در همان حال آماده شدن برای رهایی قطعی از این شرایط غیر انسانی است.
اما مساله خودکشی کارگران در کنار شرایط غیر انسانی موجود که زمینه ساز عوامل اصلی خودکشی هاست، در همان حال نیز مستقیما به بی پاسخ ماندن مطالبات عاجل و روزانه آنان مثل دستمزدهای معوقه مربوط می‌شود. اگر کارگری که چند ماه مزد نگرفته و زندگی خانواده‌اش را بطرز دردناکی پیش می‌راند و در کلاف سردرگم مسایل روحی ناشی از همین وضع در خود می‌پیچد، فردا مجددا سراغ کارفرما برود و باز بی پاسخ بماند، هیچ بعید نیست که این آخرین فردایش باشد. یا برای همین کارگر خبر عدم تمدید قرارداد کار و یا اخراج می‌تواند به معنای پایان همه چیز باشد.
از اینرو ضروری است که در دل مبارزه جاری برای مطالبات فوری و مبارزه برای رهایی از نظام سرمایه داری و حاکمیت‌اش جمهوری اسلامی و تشکل یابی‌های مستقل و طبقاتی، بطور مشخص برای پیشگیری و بازداشتن خودکشی در بین کارگران به راهکارهای ویژه‌ای اندیشید. راهکارهایی که در ارتباط تنگاتنگ با این مبارزات قرار داشته و از آنها نیرو می‌گیرند و به آنها نیرو می‌بخشند. یکی از این راهکارها می‌تواند ایجاد شبکه‌های همیاری کارگری باشد. شبکه هایی که با گسترش روابط دوستانه و رفیقانه بین کارگران در محیط کار و بین خانواده‌ها ارتباط نزدیک و خودمانی و دائم را در میان آنها تسهیل نموده تا بتوانند از حال و روز و مشکلات شخصی و اوضاع روحی یکدیگر مطلع باشند. البته این گونه روابط تا حدودی در جریان مبارزات جاری موجود است اما کافی نیست. اینکه در بین کارگران هفت تپه تا قبل از سه شنبه ۸ اسفند کسی از وخامت وضع روحی علی نقدی که در مرز خودکشی قرار داشت مطلع نبود، و حتی هنگامی که او می‌گوید «می خواهم خودکشی کنم» و کارگران حاضر بعدا می‌گویند «باور نمی‌کردیم او به گفته‌های خود عمل کند» نشانه بارز کمبود چنین روابطی است. چرا در میان کارگرانی که اینهمه درگیر مبارزه جمعی و نیز رادیکال هستند، مبارزاتی که قاعدتا روابط رفیقانه و همدلانه را توسعه می‌دهند، کسی متوجه زنگ خطر خودکشی علی نقدی نشد و زنگ خطر را بصدا در نیاورد؟
خودکشی علی نقدی در هفت تپه نمونه گویای دیگر خودکشی‌های کارگری است. اکنون مساله اینست که جنبش کارگری ایران بهمراه پیشبرد مبارزات جاری و تشکل یابی خود نیازمند ایجاد شبکه‌های همیاری است که بتوانند مشخصا خدمات مددکاری برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی و کاهش آنها به کارگران ارایه کنند. اگر ما از تشکلات مستقل و قوی کارگری برخوردار بودیم آنگاه این تشکلات راسا بخش ویژه‌ای را برای ارایه خدمات مددکاری و آموزش کارگران و خانواده‌هایشان برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی و نیز آموزش شناسایی علایم خود کشی در فرد و روش‌های پیشگیرانه و بازدارنده خود کشی اختصاص می‌دادند.
امروز اما در فقدان این تشکلها لازم است که شبکه‌های همیاری برای ارایه خدمات مددکاری را در بین خود ایجاد کنیم. زمینه این شبکه‌ها هم اکنون بصورت محافل کارگری کوچک و پراکنده موجود است. می‌توان اینها را به هم نزدیک و متصل نمود و از اعضای خانواده‌ها و به خصوص جوانان برای ارایه اینگونه خدمات کمک گرفت، و می‌توان از کمک‌های نهادهای غیرانتفاعی مترقی و همسو با کارگران، و نیز از نیرو و امکانات دانشجویان مترقی و حامی جنبش کارگری یاری خواست.
بهرحال هر برداشتی از چند و چون این شبکه‌ها داشته باشیم، نکته اصلی اینست که با ایجاد آنچنان مناسبات و فضای رفیقانه و صمیمانه و همدلانه و یاری دهنده در بین خود نگذاریم هیچ رفیق کارگری با مشکلات روحی برخاسته از شرایط غیر انسانی موجود آنچنان درگیر شود و خود را تنها ببیند که به زندگی‌اش پایان دهد، و ما پس از مشاهده جسد وی در آب تازه متوجه فاجعه شویم.

امیر پیام
۱۷ اسفند ۱۳۹۶
۸ مارچ ۲۰۱۸

https://amirpayam.wordpress.com

* این گزارش را می‌توان در این لینک ملاحظه نمود:

گزارشی از مبارزه و اعتراضات کارگری در سال ۱۹۹۵

 

*********************************

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com

مطلب را به بالاترین بفرستید

این مطلب خلاف آیین نامه تریبون است؟ آن را به ایمیل tribune@radiozamaneh.com گزارش کنید
Join

دسته‌بندی‌ها: اجتماعی, اقلیتها, تمام مطالب, کارگری

برچسب‌ها: | | | |

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.