قبل از خواندن این مقاله, خواندن نوشته آقای بهرام بهرامیان (اینجا۱) که از مهر ۱۳۵۷ تا نیمه آبان همان سال است پیشنهاد میشود. این خاطرات اشاره به زمانی دارد که ایشان رابط بین محمد رضا پهلوی و سران جبهه ملی بودند و از آن جلسات میگویند. ایشان بتازگی دو مصاحبه با آقای فرامرز فروزنده در تلویزیون اندیشه داشته اند که میتوان آنها را در یوتیوب یافت. در این خاطرات ایشان دو واقعه مهم را فراموش کرده اند. اول اینکه محمد رضا پهلوی در سخنرانی صدای انقلاب شما را شنیدم تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۵۷ زد زیر قرارش با سران جبهه ملی که در این خاطرات آنرا میخوانید و دوم اینکه سران جبهه ملی (باستثنای شاپور بختیار و رضا شایان) قراردادشان با خمینی را که حکومت شاه را غیر مشروع جهت هرگونه مذاکره اعلام کرد را در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۵۷ امضاء کردند(اینجا۲)، نه نیمه آبان ۱۳۵۷ که آقای بهرامیان در خاطراتشان بآن اشاره دارند. آقای بهرامیان هنوز از محمد رضا پهلوی بعنوان اعلیحضرت یاد میکنند.
جنبش خودجوش و همه گیر ملت به ستوه آمده ایران از ظلم و ستم حکومت تروریست جمهوری اسلامی شیپور بیدارباشی برای سیاسیون مخالف حکومت جمهوری اسلامی در خارج کشور هم بود. ازجمله آقای رضا پهلوی که تازگیها (۲۵ شهریور ۱۳۹۶ برابر با آگوست ۲۰۱۷) از ریاست شورای ملی ایران استعفا داده و خودرا فرا جناحی و رهبر معنوی ایرانیان نامیده بود. شورای ملی ایران در سال ۱۳۹۲ برابر ۲۰۱۲ تأسیس شد و رضا پهلوی را بعنوان رئیس و سخنگویش برگزید. بر اساس مصاحبه رضا پیرزاده از اعضاء دفتر سیاسی کنونی شورای ملی ایران با صدای آمریکا بعد از اعلام استعفا، رضا پهلوی قرار نبوده که برای همیشه رئیس این شورا باشد (اینجا۳) و قرار بوده تا بروی غلطک انداختن این شورا رهبر آن باشد بعد که به هدفش رسید کنار رود و آنرا فقط راهنمائی کند. اینرا رضا پهلوی در سخنرانی استعفایش هم ذکر کرده بود. بر اساس مصاحبه مجید محمدی با رادیو فردا در مورد این استعفا(اینجا ۴)، شورای ملی ایران نه تنها روی غلطک نیفتاده بوده بلکه در یکی دوسال گذشته به کما رفته بوده و با توجه به اینکه تمام گروه های شرکت کننده در این شورا هم طرفداران رژیم پادشاهی بودند. تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل. شورائی درست کرده اند ملی یعنی گروه ها با تمایلات مختلف در آن شرکت کنند ولی فقط سلطنت طلب ها در آن شرکت داشتند. نام امضاء کنندگان منشورشان هم تا سال ۲۰۱۵ است. دوسالیست به کما رفته. من با ای-میلی از انها در مورد جهت گیری سیاسی اعضاء جدید دفتر سیاسی و شورای عالی شان برای حکومت آینده در ایران پرسیدم که هنوز بی جواب مانده . اگر امروز به وب سایت شورای ملی مراجعه کنید (اینجا۵)، خواهید دید که نام رضا پهلوی هنوز بعنوان رئیس شورا و سخنگو ذکر شده. البته با ویدیوئی از مصاحبه اش با بی بی سی در سال ۱۳۹۴. در وبسایتشان هیچگونه اخباری در مورد استعفای رضا پهلوی نیامده. رضا پهلوی در طی اعتراضات مردم ایران مصاحبه های بسیاری داشته اما حتی یکی از انها در وبسایت شورای ملی ایران نیست. دلیلش شاید این باشد که او را به چه نامی بنامند، رئیس اسبق؟. البته من بآنها پیشنهاد میکنم که از رهبر معنوی نام ببرند تا وب سایتشان را در مورد اخبارش بروز کنند. یعنی آنها هم رضا پهلوی را بعنوان رهبر معنوی قبول ندارند؟.

بر اساس آنچه امروز در ایران میگذرد بدون هیچگونه تعصب باید گفت که جنبش برای تغییر مردم ایران در سال ۱۳۵۷ در بدترین زمان انجام شد. اگر بهر دلیلی موجه مانند ۱۳۵۷ این جنبش بعد از مرگ خمینی انجام شده بود نتیجه ای دیگر در جهت مثبت میداشت. نکته اینجاست که مردم ایران برای دستیابی به آزادی که حق مسلمشان بود و محمد رضا پهلوی از آنها دریغ کرده بود در سال ۱۳۵۷ بخیابان ها آمدند و بهیچ عنوان خواب گرفتار شدن در چنگال یک چنین حکومت اهریمنی تروریستی را هم نمیدیدند. با تمام این احوالات محمد رضا پهلوی براحتی میتوانست با کنار امدن با رهبران سیاسی مخالفش از سرکار آمدن خمینی جلوگیری کند. آنچه بر سر خاندان پهلوی آمده واقعیتیست غیر قابل انکار، که میتوانست اینگونه نباشد. نه فرزندانی از نا امیدی دست بخودکشی زده بودند و چرا که نه، خاندانش با حل کردن مسائل مالیشان با ملت ایران میتوانستند به ایران بیایند و در جریانات سیاسی هم شرکت داشته باشند. رضا پهلوی و حتی ایرانیانی از خاندانهای سلسله های گذشته هم میتوانستند ادعای رفراندمی دیگر برای بازگشت پادشاهی هایشان کنند. اما محمد رضا پهلوی نکرد او آنقدر در خیانت به ایران و ایرانی پیش رفت که در جلسه معارفه بختیار بعنوان نخست وزیر گفت ارتش در اختیار بختیار اما وقتی بختیار بدلیلی از اطاق خارج شد گفت ارتش به فردوست گوش دهد. این روایت را من از اقای فلاحتی در یکی از برنامه های صفحه آخرش شنیدم که روایتیست درست. ارتش روز ۲۲ بهمن بدستور فردوست اعلام بیطرفی کرد نه بختیار (اینجا۶). شاپور بختیار گفته بود اگر این خبر را اعلام کنید او استعفا میدهد. من معتقدم که اگر شاپور بختیار شم سیاسی درست داشت و عاشق ایران بود بخاطر سلسله پهلوی ایران را فدا نمیکرد. این واقعیتی که امروز میبینیم که آنسرش ناپیداست نشان بر ایران در حال فدا شدن ندارد؟. شاپور بختیار میتوانست در همان اوائل ۳۷ روز نخست وزیریش اعلام انجام رفراندم یعنی آن پیشنهادی که خود او همراه با دیگر سران جبهه ملی به محمد رضا پهلوی کرده بودند نماید. بدنه ارتش و بسیاری از امیران ارتش هیچگونه مشکلی با اعلام این رفراندم هم نمیداشتند. سران جبهه ملی هم به قراردادشان با خمینی وقعی نمیگذاشتند. آنها این قرار داد را امضاء کرده بودند، چون محمد رضا پهلوی با سخنرانی ۱۵ آبان ۱۳۵۷ زده بود زیر قولش. اگر بختیار آنها را به خواستشان میرساند آن قرار داد معنی نداشت. با اعلام رفراندم اکثریت مردم هم بآن میپیوستند. با تمام این احوالات، که نشد اینگونه شود، که این نشود. مهدی بازرگان هم میتوانست از حاکمیت مطلقه خمینی فقط با تهدید به استعفا و مراجعه به ملت جلوگیری کند. بار اول وقتی بود که خمینی زیر قولش در مورد مجلس مؤسسان در تاریخ اول خرداد ۱۳۵۸ (اینجا۷) زد. مجلس مؤسسان حد اقل ۳۰۰ نفری مورد دوم همه پرسی ۹۸.۲٪ جمهوری اسلامی بود. بار دوم وقتی که هیئت وزاریش در اوائل پائیز ۱۳۵۸ ۱۸ به ۴ رآی به مصوبه انحلال مجلس خبرگان دادند (اینجا۸). مهدی بازرگان قرار بود این مصوبه را بدون در میان گذاشتنش با خمینی از تلویزیون اعلام نماید که این بزدل ترسو اینکار را نکرد. برای اینکه جو جامعه را بدانید به اطلاعات اواخر اسفند ۱۳۵۷ مراجعه نمائید که دادستان انقلاب «مزاحمان خانمهای بی حجاب را ضد انقلابی خطاب کرد». حفظ حجاب که شیشه عمر این حکومت است کاری بود ضد انقلاب اسلامی، این بود پتانسیل موجود در جامعه. آقای امیر انتظام بخاطر همین توصیه اش به بازرگان که اگر خمینی قبول نکرد استعفا بدهد با خدعه جعل امضاء وزیر امور خارجه وقت صادق قطب زاده توسط کمال خرازی از سوئد به ایران فرا خوانده شد و محاکمه گردید. او اول به اعدام محکوم شد و سپس با شفا خواهی بازرگان حکمش به حبس ابد تقلیل یافت (اینجا۹). سرانجام خمینی با خدعه گروگانگیری دیپلمات های آمریکائی دولت بی خاصیت بازرگان را مجبور به استعفا نمود و از گردونه قدرت خارج کرد.
از آن طرف هم مریم رجوی رهبر سازمان وجود نداشته بنام مجاهدین و شورای تقلبی ملی مقاومت تا این شورش خودجوش را دید چرتش پاره شد و خمیازه کشان شروع به دادن بیانیه های صدتا یک غاز کرد. این جریان سازمان وجود نداشته مجاهدین است مگر آنکه ادعا کنند اساس نامه آنها همانست که در سال تأسیسشان ۱۳۴۴ نوشته اند.
سازمانی بنام مجاهدین خلق وجود خارجی ندارد. اگر ادعائی هست باید سند نشان داده شود. سند بودن یک سازمان، داشتن اساس نامه آنست. آیا شما آنرا دیده اید. از هرکس که زمانی عضو سازمان بوده یا اکنون هست بپرسید برای عضو شدن چه ورقه ای امضاء کردید آیا کپی آنرا دارند. ایا مفاد آنرا بخاطر میآورند. حال که این سازمان در خارج از کشور است و ادعای دمکراتیک بودنش گوش فلک را کر کرده و عراق و جنگی نیز در کار نیست، شرایط عضو شدن در آن چگونه است. اکر کسی بخواهد عضو شود بگویند برو بشو عضو شورای ملی مقاومت که قبول نیست. اساس نامه شورای ملی مقاومت در این مورد جواب نیست. آیا این سازمانی که شورای ملی مقاومت را بوجود آورده خودش وجود دارد که شورایش وجود داشته باشد. سران مجاهدین مشتی شیاد بنام گروه رجویون-ابریشم چی، شکنجه گرانی بریاست جابرزاده و شرکاء، و جمعی بادمجان دور قاب چین هستند. امروز سازمانی به نام مجاهدین خلق وجود خارجی ندارد. اگر هست در کجا ثبت شده است. این گروه شیاد در حقیقت دزدان جنبش آزادی خواهی ملت ایرانِ بعد از انقلاب هستند. جنبشی که در ان زمان در تضاد با خمینی طرف بنی صدر را گرفت. همان جنبشی که امروز بعنوان جنبش سبز نمایان شده است. فراخوان تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ را بدلیل عزل بنی صدر بود نه رگ گردن مسعودرجوی. جنبش سبز میراث دار هزاران سال از مبارزه ملت ایران برای آزادی ها و مبارزه با فساد است. در آخر، گروهی بنام هوادار سازمان یا شورا وجود ندارد. زمانی این شیادان خودرا همفکر جنبش آزادی خواهی ملت ایران نشان دادند وهوادارآنها شدند نه مردم هوادارآنها و اکنون دیگر مردم این شیادان را نمیخواهند.

۱-https://iranian.com/History/2003/June/Bahramian

۲-https://fa.wikipedia.org/wiki/جبهه_ملی_ایران

۳- https://ir.voanews.com/a/iran-pahlavi-/4031835.html
۴-https://www.radiofarda.com/a/b3-iran-crown-prince-leaves-inc/28740662.html
۵-https://irannc.org
۶-http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=704
۷-https://aleborzma.wordpress.com/2012/01/08/چگونه-خبرگان-را-به-جای-مجلس-موسسان-قالب/
۸-http://revolution.shirazu.ac.ir/?p=20353
۹-http://ettelaat.net/05-02/news.asp?id=2381

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com