پیرامون«قتل های زنجیره ای»(قسمت دوم)

مقدمه ای نو در ارتباط با سلسله گزارش هایی که همان ایام نوشتم.
«مرکزارشادوآگاه ‌‌سازی ‌عمومی»،«مرکزاطلاعات‌۳۶ میلیونی»!«نشریه ‌جامعه‌ اطلاعاتی»،«نشریه ‌‌جامعه ‌آگاه»،«نشریه ‌آگاه ‌سازی ‌عمومی»‌و «شورای ‌هماهنگی‌ تشکل‌های ‌حزب‌الله‌».
این ها امضاهای ذیل سلسله مطالب خبری،تحلیلی ست که از طریق ورودی فاکس روزنامه سلام(که آنزمان من مسئول اخبارهای دریافتی از راه تلکس ها و ورودی و خروجی فاکس سلام بودم) بدستم رسید؛و وقتی بعدازمدتی وزارت اطلاعات طی اطلاعیه ای رسما اعلان کرد:
«قتل ها»کارنیروهای خودسرآن وزارتخانه بوده است»،وبدنبالش معلوم شداین تحلیل ها و اخبار نیز آبشخور انتشارش از همان نیروهای باصطلاح خودسر«واجا»سرچشمه گرفته است؛که ازجمله مندرجات اطلاعیه وزارت اطلاعات درمورداین گروه(باصطلاح)خودسردر «واجا»جعلیات وپخش شبنامه هم هست،دستمایه گزارشاتی شد که در روزنامه صبح امروز بانام مستعار«علی میثمی» منتشر کردم.
ووقتی پس از تعطیلی روزنامه سلام بازداشت شدم؛(وتنها فردی که زندانی شد، وصدایش راهم درنیاوردند!؟)جرم واتهام من انتشار مطالب متعددازجمله همین گزارشات ونام مستعار ذیل نوشته هایم شد. و ازجمله فاکسی مبنی بردستور خامنه ای برکشتن دست اندرکاران یک نشریه بدلیل مهدورالدم یودن.
برای آشنایی بیشتربه این آدرس یوتیوب رجوع کنید:
HYPERLINK “https://www.youtube.com/watch?v=6QoT0wXzXP0” https://www.youtube.com/watch?v=6QoT0wXzXP0
اگردستگاه شنود واستراق سمع کارگذاشته شده درخانه فروهر مکالمات آن قتل فجیع را به گوش شنونده اش نمی رساند،شاید راز این جنایت هم برملا نمی شد و با سناریویی از قبل پیش بینی شده عده ای به عنوان آمران ومجریان این قتل هابصورت نمایشی برصفحه تلویزیون می آمدندوبه آن اقرار می کردند.
و وقتی به مطالب وتحلیل های برخی مطبوعات (قبل از برملاشدن این جنایت توسط برخی ازنیروهای وزارت اطلاعات)را بخوانیم که باضرس قاطع عاملان رامعرفی می کنند،علاوه براینکه متوجه تضادهاواختلافات ودعواهادربین کادرهای«واجا» درمتن دیکته های نوشته شده درمطبوعات می شویم،تبانی آنها برای معرفی قاتل یاقاتلانی(که ازقبل رقم خورده است)راهم می فهمیم!؟!
بطور مثال دراین گزارش می خوانیم:
*۲۲/۱۰/۷۷برادر کوچیکه درسرمقاله ‌خود تحت‌ عنوان‌«قتل‌های ‌اخیر دست‌های ‌پیدا و بازی‌های‌ ناپیدا» نوشت:
«اینک ‌تردیدی‌ نیست‌ که ‌گروهی‌ که ‌دست‌ به‌ این ‌جنایت‌ها زده‌ است ‌از پیشینه‌ انتساب ‌به ‌باند«مهدی‌هاشمی‌»برخوردار بوده ‌و از افکار و باورهای‌ او نقش پذیرفته ‌است».
گاهی انتشار بخشی از یک حقیقت مهم واثر گذار،(آنهم بصورت ناقص وکم اثر)که همراه باداستانسرایی ست،-کاری که غالبا«علیرضانوری زاده»مدیرشبکه ماهواره ای«ایران فردا»می کند-و بااضافه شدن برخی جعلیات،آن حقیقت ناب گاه وارونه کرده ونتیجه ی ضد خودرامی دهد.موضوعی که درماجرای مک فارلین پیش آمد وبجای محکومیت مخفیانه ملاقات کنندگان،افشاء کنندگان دستگیرشدند!
الان باوجود شبکه های گسترده وفراگیرکه اینترنت ایجادکرده،این حقیقت ناب درمسلخ آنهااستحاله وباتکراروتلقین سعی می شودافکارعمومی به سمت آنهامتمایل شود.شبکه هایی مثل«آمدنیوز»می تواندتکامل وترقی یافته همان عناوینی باشدکه ابتداگفته شد.
الان همان باندهای اطلاعاتی وامنیتی بادیدگاه های مختلف باحضوروتاسیس چنین شبکه هایی سعی برابقای قدرت خوددرهرحالت از وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران رادارند.
شبکه ها وبنگاه هایی که بااستخدام افرادی خاص تلاش مداوم دارندافکارعمومی را درقرنطیه خود نگهدارندودیگران رابایکوت تاآن حقیقت ناب،چهره ها رابی نقاب نشان ندهد.
یادآوری می کنیم:
منظور از برادر بزرگه و خواهر کوچیکه و….روزنامه کیهان،رسالت،هفته نامه شما است…
قسمت سوم وپایانی روز بعد منتشرمی شود
محمد شوری
نویسنده و روزنامه نگاربیکار
اول آذر۱۳۹۶

تحلیل‌های ‌خواندنی ‌از محفل ‌فکری‌ قتل‌های ‌زنجیره‌ای
گنجینه ‌اطلاعاتی ‌«سیا» ‌اینجاست! (۲)
(منتشرشده درروزنامه«‌صبح‌امروز»،پنجشنبه۲۷اسفند۱۳۷۷،ص۵،بانام ‌مستعار «علی‌میثمی».)
در گزارش ‌روز گذشته ‌نوشتیم ‌در خبرها ‌آمده ‌بود که ‌«عاملان ‌تهیه ‌شبنامه ‌و جزوات ‌‌مجعول ‌درباره ‌قتل‌های ‌اخیر دستگیر شدند». این ‌افراد تحت ‌عنوان ‌کلی: «مرکز ارشاد و آگاه ‌سازی‌ عمومی» ‌و ‌با ‌عنوان‌های ‌متعدد ‌در انتشار ‌جزوات ‌گوناگون ‌مثل ‌«نشریه ‌جامعه ‌‌اطلاعاتی»، «نشریه ‌جامعه ‌آگاه»، «نشریه ‌آگاه ‌سازی ‌عمومی»‌ و‌ همچنین ‌شوراهای ‌هماهنگی‌ تشکل‌های حزب‌الله ‌و ‌با بخش‌هایی ‌چون «بخش ‌اطلاعات ‌مردمی ‌و بخش‌ «احزاب ‌و گروه‌ها» و نیز درج ‌مصاحبه‌هایی‌ با افرادی‌ با نام‌ کارشناس ‌امور امنیتی ‌و یا ‌پژوهشگر و صاحب‌ نظر در مسائل ‌اطلاعاتی ‌تحلیل‌هایی ‌که ‌طبق ‌خبر درج ‌شده ‌در ‌‌مطبوعات، ‌باعث‌ تشویش ‌اذهان ‌عمومی،‌نشر اکاذیب ‌و ایجاد اختلاف ‌میان ‌مسئولان ‌نظامی ‌و جریان‌های ‌سیاسی ‌می‌شد.
اینک‌ادامه‌گزارش:
سکوت ‌مؤمنانه ‌یا….؟
«مرکز ارشاد و آگاه‌ سازی‌ عمومی» سابق ‌الذکر ‌تحت ‌عنوان ‌«شورای ‌هماهنگی ‌تشکل‌های ‌حزب‌الله ‌در شماره‌۸۶خودبه‌تاریخ۱۹/۴/۱۳۷۷در مقاله‌ای ‌با نام‌ تهدید خواص ‌‌نوشت:
«امروزه ‌دشمنان ‌از داخل‌ و خارج ‌با نفوذ و زد و بند و تهدید نمی‌توانند یک ‌لحظه ‌غفلت ‌کنند و یک ‌لحظه ‌به ‌عشرت‌ بپردازند و ‌یا ‌از تهدیدات ‌و زمینه‌های ‌انحراف ‌و ‌ارتجاع ‌‌چشم‌ بردارند که ‌اختلاس ‌و رشوه ‌و ظلم ‌و تجاوز و یارگیری‌ و زدوبند شروع‌ شده ‌است. و ‌حیف ‌و میل‌ها بالا کشیده ‌و آن‌هایی ‌که ‌تا دیروز با صداقت ‌کار می‌کردند همین ‌که ‌چپاول‌ها را‌ می‌بینند و دست‌های ‌خالی ‌خود را نظاره ‌می‌کنند گویی ‌از خواب ‌بیدار می‌شوند و به ‌چپاول‌هایی ‌با دست‌هایی ‌پاک ‌و دست‌هایی‌ باز می‌پردازند. ‌ناپاکی‌ها و فساد این‌ها که ‌مدعی ‌خط‌ امام ‌و ‌سازندگی ‌و… ‌هستند خیلی ‌بیشتر و ‌عمیق‌تر است ‌که ‌خانگی ‌هستند و مورد اعتماد. آنچه ‌باعث ‌می‌شود که‌ دزدی‌ها و چپاول‌ها و زدوبندوها زیاد شود و حتی ‌وجه ‌مذهبی ‌و ‌مقدسی ‌پیدا کند همین ‌نکته ‌است‌ که‌ از‌ پاک‌های ‌عقب ‌افتاده ‌الهام ‌می‌گیرند.
با این‌ها که‌ اعتقاد به ‌قداست ‌دزدی ‌و ضرورت ‌چپاول ‌دارند ‌نمی‌توان ‌با نصیحت‌ و خدا و جهنم حرف ‌زد که ‌به‌خاطر خدا چپاول ‌می‌کنند و به‌خاطر بهشت ‌با علی ‌می‌جنگند و فرق ‌اسلام ‌را‌ می‌شکافند… امروز مدعیان ‌خط‌ امام ‌به‌خاطر اینکه ‌دیگران ‌ندزدند خودشان ‌خیانت‌ ‌می‌کنند و با خیانت ‌خودشان ‌به ‌صداقت‌ گذشته‌شان ‌می‌خندند».
البته‌ همین ‌«شورا»در۱۱شماره ‌قبل ‌خود یعنی ‌در شماره۷۸به‌تاریخ۸/۴/۱۳۷۷،‌سکوت ‌آقای ‌هاشمی ‌رفسنجانی‌ را ناشی‌ از حکمت ‌مؤمنانه ‌او دانسته ‌و ‌نوشته‌بود:
«هاشمی ‌رفسنجانی شجاع ‌و با شهامت ‌است‌ و معلوم ‌است‌ که ‌چرا ‌این ‌شخصیت ‌برجسته ‌‌انقلاب‌ اسلامی ‌پس‌ از‌ ۱۵فروردین ‌امسال ‌و به ‌دنبال ‌بازداشت‌ غلامحسین ‌کرباسچی‌‌ متخلف،سکوت ‌را بر اظهار‌ نظرها ‌ترجیح ‌می‌دهد».
و در پایان ‌همین ‌مقاله ‌نوشته ‌است:
«هاشمی‌ با همین ‌منابع ‌نفوذی،دوباره ‌اقدام ‌به ‌کار و تولید و سازندگی‌ و ‌مجدداً با به‌کار گیری ‌و مشغول ‌کردن ‌نیروهای ‌ساختگی ‌و ساخته ‌شده‌ توسط ‌سرویس‌های ‌اطلاعاتی نظام ‌سلطه ‌و فریب ‌خورده ‌سرویس‌های ‌دشمن ‌نمود ‌و ‌چهرۀ‌ آنان‌ را بعد‌از سال‌های ‌طولانی ‌خون‌ دل ‌خوردن ‌و ‌صبر و استقامت ‌و تولید و تکثیر برای‌ جامعه ‌در سازندگی ‌ادعایی ‌آنان ‌آشکار کرد. ‌آری ‌سکوت ‌هاشمی ‌سکوت ‌حکمت‌است‌…!».
البته ‌وقتی ‌آقای ‌هاشمی‌ رفسنجانی ‌در یکی ‌از خطبه‌های ‌نماز جمعه ‌حتی ‌به‌صورت ‌‌غیر مستقیم ‌و ‌بطور ضمنی ‌از آقای‌ کرباسچی ‌حمایت ‌کرد، در همان ‌جا علیه ‌او شعارهایی ‌داده ‌شد!
میر حسین ‌موسوی ‌نخست‌ وزیر‌«سوم»!
این ‌به ‌اصطلاح ‌مرکز ارشاد و آگاهی ‌باز هم ‌تحت ‌همان ‌عنوان ‌در مورخه۱۵/۴/۱۳۷۷با‌ اشاره‌ به‌ جریان‌های ‌نفاق ‌در جامعه ‌و ‌اقدامات ‌فیزیکی ‌علیه ‌چهره‌های ‌سازماندهندۀ ‌‌تشکل‌های ‌حزب‌اللهی‌ نوشت:
‌«جریان ‌نقاق ‌برای ‌جایگزینی ‌به‌جای ‌نیروهای ‌حزب‌اللهی ‌در هرم ‌قدرت ‌از ‌جریان ‌مهندس‌ میرحسین ‌موسوی ‌نخست ‌وزیر «سوم» پس‌ از ‌انقلاب ‌اسلامی ‌سود ‌جست. ‌وی ‌پس‌ از شروع ‌عملیات ‌حذف‌ فیزیکی ‌توسط‌ منافقین ‌محارب ‌و فشار جریا‌ن‌های‌ ‌لیبرال ‌در رّد آقای ‌دکتر ولایتی ‌به‌عنوان ‌نخست‌ وزیر در مجلس‌ ‌دوره ‌اول‌ که‌ مجتمع ‌از جریانات ‌لیبرال ‌و… بود با فضا سازی ‌مناسب‌ در ‌آن‌ مقطع‌ زمانی، ‌با ‌توجه ‌به ‌سوابق ‌به‌اصطلاح ‌مبارزاتی‌اش‌ با منافقین ‌محارب ‌و عناصر نهضت ‌به‌اصطلاح ‌‌آزادی ‌از قبیل ‌عبدالعلی‌ ‌بازرگان ‌و جریانات ‌فراماسونری‌ که ‌در سال۱۳۵۵وی ‌و تعدادی ‌از ‌عناصر بدسابقه ‌و خائن ‌اقدام‌ به ‌تأسیس‌ جنبش ‌مسلمان ‌ایران ‌نمودند،توانست ‌از ‌مجلس‌ دورۀ‌ اول‌ رأی‌ اعتماد بگیرد. با روی ‌کار ‌آمدن ‌میر حسین ‌موسوی ‌عملیات ‌حذف ‌‌تبدیل ‌به ‌اجرای ‌عملیات ‌حذف‌ سیاسی نیروهای ‌حزب‌اللهی ‌و پیروان ‌راستین ‌امام‌(ره)‌‌ توسط‌ وی‌ در سیستم ‌اداری ‌و حکومتی ‌آغاز می‌گردد. آری‌ با ظهور جریان ‌میرحسین ‌‌موسوی ‌بسیاری ‌از موجه‌ترین ‌و پرسابقه‌ترین ‌نیروهای ‌سیاسی‌ خط‌ اصیل ‌امام‌(ره) و ‌روحانیت ‌بدون‌ هیچ ‌دلیل ‌عقل ‌پسند و استدلال ‌سالمی ‌از صحنه‌ مدیریتی ‌و سیاسی ‌‌کشور ‌کنار گذاشته ‌شدند و به‌جای ‌آنان ‌عناصری ‌جایگزین ‌گردیدندکه ‌سوابق ‌آنان ‌در ‌پرونده‌های ‌منابع ‌ساواک‌و اکنون ‌سیا موجود می‌باشد… این ‌امر منتهی ‌به ‌ظهور یک‌ جریان ‌بنام «خط ‌سه» شد.آغاز ظهور «جریان‌سوم» آغاز براندازی ‌نظام ‌استحاله ‌انقلاب ‌است».
تحلیل‌های‌ کارشناسانه!
مرکز ارشاد و آگاه ‌سازی ‌عمومی ‌با انتشار نشریات ‌مختلف ‌که ‌هر کدام ‌ویژگی‌ منحصر‌ ‌به‌فردی ‌هم‌ دارند، ‌در نشریه‌ای ‌که ‌نوع ‌آن «اطلاعاتی» و تهیه‌کننده ‌آن ‌«بررسی‌های ‌ویژه» عنوان ‌شده‌ در شماره۵و به ‌مورخه۲۰/۱/۱۳۷۷ که ‌با ‌امضای ‌فردی‌ به‌نام‌«….» مرقوم ‌‌شده،‌نوشته‌است:
«جمعیت‌۳۶میلیونی ‌با انتشار ‌نشریه ‌داخلی ‌و بین‌المللی ‌‌معطوف ‌نموده ‌و ‌می‌کوشدبا دید و نگرشی ‌واقع ‌بینانه‌ ضمن ‌کَنکاش‌ و‌ تعمیق ‌در ‌موضوعات ‌مختلف ‌ارائه ‌دهنده ‌راهبردها و تحلیل‌های ‌جامع ‌و ‌بسیط ‌به ‌مخاطبان ‌خود ‌باشد.‌علی‌رغم ‌استقبال ‌گستردۀ خوانندگان ‌ارجمنددو علت‌ در تأخیر ‌انتشار نشریه ‌‌طی‌ این ‌مدت ‌وجود داشته‌است:
س۱-:فشار جریانات ‌قدرت ‌طلب ‌و مستبد مدعی ‌قانون ‌که ‌بحمدالله ‌با پیگیری‌های ‌مستمر ‌و تمهیدات‌ به ‌عمل ‌آمده، ‌الزاماً ‌به‌ تمکین‌ در برابر حقوق ‌حقه ‌و انتشار نشریه ‌گردن ‌نهادند.
۲-مشکل ‌تأمین ‌هزینه‌هایی ‌که ‌همچنان ‌پابرجاست ‌و ‌امیدواریم ‌توسط‌ «خواص» و ‌خوانندگان ‌گرامی ‌مرتفع‌شود».
همین ‌نشریه ‌در ادامۀ ‌مطلب ‌خود در مصاحبه‌ای ‌با فردی‌ به‌نام‌«….» و با عنوان ‌کارشناس ‌ضد براندازی‌ نوشته‌است:
«در مورد بازداشت ‌آقای ‌کرباسچی ‌ضرورت‌هایی ‌وجود ‌داشته ‌است‌ و حتی‌ بعداز اقدام ‌ریاست ‌دادگاه ‌فشار و حملات ‌علیه ‌قوه ‌قضائیه ‌مانند یک ‌کودتا در جامعه به‌وقوع ‌پیوسته ‌و ‌این ‌موضوع ‌بسیار مهمی ‌است. ‌پیرامون ‌حمله ‌به‌ قوه‌ قضائیه ‌افزون‌ بر تمامی ‌آثار و پیامدهای ‌اجتماعی-اقتصادی-سیاسی‌ و فراتر از همه ‌چالش‌هایی‌ که‌ در عرصه‌ سیاسی ‌و در میان ‌گرایش‌های ‌گوناگون‌‌کشور برانگیخته ‌مجال ‌و ‌قرینه ‌مناسبی ‌‌برای ‌طرح ‌بحث‌ «عملیات ‌براندازی» است. که ‌از سوی ‌سرویس ‌اطلاعاتی ‌غرب ‌و ‌سازمان‌ سیا طی‌ سالیان اخیر در شُرف‌ تکوین ‌است. ‌این ‌عملیات ‌بعضاً تحت ‌عنوان ‌دمکراسی ‌غربی ‌و با نام«جامعه مدنی»و با اهداف ‌تضعیف ‌ولایت ‌فقیه ‌و قوای ‌سه‌گانه ‌و‌ایجاد ‌اختلاف ‌طرح‌ریزی ‌شده ‌است».
درهمین‌ نشریه ‌با فرد دیگری‌ هم ‌به ‌نام«…..» تحت ‌عنوان ‌کارشناس ‌عالی ‌امنیت ‌داخلی مصاحبه ‌شده ‌است.‌ وی ‌نیز ‌گفته‌اند:
«نخست ‌امنیت ‌ملی ‌را تعریف ‌می‌کنیم ‌تا ببینیم ‌که ‌امنیت ‌ملی‌ چگونه ‌و ‌با چه‌ ابزاری ‌مورد تهدید قرار می‌گیرد… نبرد کنونی ‌علیه ‌انقلاب ‌‌اسلامی ‌نبردی‌ اطلاعاتی ‌و پنهانی ‌است‌ که ‌هرگز ‌متوقف ‌نمی‌شود.».
همچنین ‌در ‌‌ادامه،‌مصاحبه‌ای ‌نیز با ‌آقای‌«‌….» تحت‌ عنوان ‌«کارشناس‌ ارشد ضد جاسوسی»‌ انجام ‌داده ‌و نوشته ‌است:
«به ‌نظر می‌رسد حمله ‌به ‌قوه ‌قضائیه ‌که ‌از نیمه ‌دوم‌ سال‌۷۶آغاز ‌گردیده ‌ربطی ‌‌به ‌پرونده ‌شهرداری ‌تهران ‌و مسائل ‌سیاسی‌ مطرح ‌شده ‌ندارد. ‌زیرا ‌قوه ‌قضائیه ‌به ‌وظایف ‌مصوب ‌و قانونی ‌خود عمل ‌نمود. اما فشار بر ارکان ‌نظام ‌و از ‌جمله ‌قوه ‌‌قضائیه ‌مربوط ‌به ‌جریان ‌سازی‌های ‌سازمان ‌سیای ‌آمریکا ‌مبنی ‌بر منحرف ‌کردن ‌افکار ‌‌عمومی ‌کشور ‌و ‌زمزمه ‌ارتباط ‌با ‌آمریکاست».
همچنین ‌این ‌مرکز ‌با انتشار نشریه ‌شماره۲۷خود در مورخه۸/۱۱/۱۳۷۶با عنوان «بخش‌ اطلاعات ‌مردمی» برخی‌ از این ‌چهره‌ها را بدین ‌شکل ‌معرفی ‌می‌کند:
‌«اظهارات حجت‌‌الاسلام ‌سید هادی ‌خامنه‌ای ‌مشاور ‌رئیس ‌جمهور و عضو روحانیون ‌به ‌اصطلاح ‌مبارز…» ‌اظهارات ‌آقای ‌هاشم ‌آغاجری ‌عضو شورای ‌مرکزی ‌سازمان ‌به ‌اصطلاح ‌مجاهدین ‌انقلاب ‌(منافقین ‌عصرما) و اظهارات (روحانی‌نما) محسن‌کدیور…».
همین ‌نشریه ‌در شماره‌۱۲خود به ‌تاریخ‌۱۶/۱۰/۱۳۷۶با موضوع «جریان ‌سازان ‌‌آمریکایی!» با ذکر مطالبی ‌از «ستون ‌الو سلام ‌روزنامه ‌سلام» چنین ‌آورده ‌است:
‌‌«سرویس‌های‌ اطلاعاتی ‌می‌کوشند تا با نفوذ‌ در متفردین ‌و یا جریانات ‌سیاسی‌ ‌متظاهر ‌به ‌دین ‌و مذهب ‌و روشنفکری ‌نظریه، «اسلام ‌آری،‌امامت ‌و حکومت‌نه‌» را نشر ‌دهند. اصلح ‌است‌ که‌ دستگاه‌های ‌مسئول «‌ارتباطات ‌پنهانی ‌گردانندگان ‌ستون ‌الو ‌سلام ‌با ‌گروه‌های‌ محارب ‌را در معرض‌افکار ‌عمومی ‌جامعه ‌قراردهند».
آقای‌ رئیس‌ جمهور ‌با شما هستم؟
همین‌ مرکز همچنان ‌تحت‌ همان ‌عنوان ‌شورای ‌هماهنگی ‌تشکل‌های ‌حزب‌الله ‌در ‌شماره‌۸۵‌مورخه۱۷/۴/۱۳۷۷در نامه‌ای ‌سرگشاده ‌با تیتر«نامه ‌سرگشاده ‌شورای ‌هماهنگی ‌تشکل‌های حزب‌الله ‌به ‌رئیس‌ جمهوری» ‌نسبت ‌به ‌اجرای «سناریوی ‌خواص» نوشته ‌است:
«‌احتراما ًاز آن‌ جا‌ که‌ شاهد برخوردهای‌ عناصر مستبد قانون ‌گریز و خشونت‌ ‌طلب ‌در ‌این ‌مدت‌ بوده‌ایم. ‌این ‌تحرکات ‌را آغاز ایجاد ‌استبداد و دیکتاتوری‌ نوین ‌علیه ‌نیروهای ‌مردمی‌ و حزب‌اللهی ارزیابی ‌نموده ‌و لازم ‌می‌دانیم ‌تذکرات ‌مشفقانه ‌خود ‌را ‌‌نسبت ‌به‌ خطرات ‌این ‌روند به جنابعالی ‌که ‌منتخب‌مردم ‌هستید ‌ارائه ‌نمائیم‌».
‌و در ادامه ‌نامۀ ‌سرگشاده ‌خود ‌آورده‌اند:
«آقای‌ خاتمی! مشکلات‌ دولت ‌شما ‌به‌خاطر ‌نفوذ و خیمه ‌زدن ‌آن‌ جریان ‌منحرف ‌در بدنه ‌دولت ‌و اطراف ‌شماست…
آقای ‌خاتمی!این ‌نسل ‌ازاین ‌آشفته ‌است‌ که‌ حیف ‌ومیل‌هاو سستی‌هارا می‌بیند وازاین‌ ‌آشتفه ‌شده ‌است‌ که ‌عین‌الدوله ‌استبداد عهده‌دار مشروطیت ‌مطلوب ‌او گردیده…».
سازمان ‌مجاهدین ‌حزب‌الله!
همچنین ‌این ‌شورا در شماره۸۷خود به‌ مورخه‌۲۰/۴/۱۳۷۷تحت ‌عنوان ‌«توسعه ‌‌استراتژیک‌ و ‌حزب‌الله» آورده ‌است:
«…عملیات‌ توسعه ‌استراتژیک‌ شامل ‌موارد زیر است:
الف-اقدامات‌‌ سیاسی‌.‌ب-اقدامات ‌اقتصادی.‌ج-اقدامات ‌اجتماعی‌.د-اقدامات ‌نظامی» و در توضیح ‌‌اقدامات ‌نظامی ‌آورده ‌است‌:
«‌اقدامات ‌نظامی ‌در عملیات ‌توسعه ‌‌استراتژیک ‌از یک ‌هماهنگی ‌و طرح‌ریزی ‌دقیق ‌برخوردار است‌ و‌ عملیات ‌مشروحه‌ زیر را‌ شامل‌ می‌شود:
الف-عملیات ‌تاکتیکی ‌شامل ‌عملیات ‌ضربتی ‌و ‌عملیات ‌تحکیمی.
‌‌ب-عملیات ‌اطلاعاتی.
‌ج-عملیات‌ روانی‌.
د-عملیات‌ کنترل ‌منابع ‌و مردم.
‌ه-عملیات ‌مردم‌یاری.
‌مقابله ‌با تهدیدات ‌و ‌اقدامات‌ پنهانی ‌و براندازی ‌شورش.‌نا‌آرامی‌ها خرابکاری ‌و… برابر‌ قوانین ‌مصوب ‌به‌عهده ‌سپاه ‌می‌باشد»‌ و ‌بعد ‌در ادامه ‌می‌نویسد:
«لذا مسئولیت ‌اولیۀ‌‌«خواص ‌جبهه ‌حق‌» و تشکل‌های ‌حزب‌اللهی ‌آن ‌است‌ که ‌برای‌ مسئولین ‌و‌ تعیین ‌کنندگان ‌خط‌ و‌ مشی ملی ‌متناسب‌ با ‌نیازمندی‌های ‌آنان ‌بهترین ‌اطلاعات‌ قابل ‌دسترسی‌ که ‌بر ‌اساس‌ آن‌ها تصمیم ‌مربوط‌ به ‌توسعه ‌و ‌هدایت ‌کشور را فراهم‌ نمایند، ‌را اجتناب ‌ناپذیر ‌می‌نماید»و بعد با انتقاد از‌ جلوگیری ‌از این ‌عملیات‌ها می‌نویسد:
«حال تعجب ‌آور‌است‌‌که چطور‌وزیرفرهنگ ‌و‌ارشادوجریانات اتئلافی ‌به ‌اصطلاح ‌حامی ‌دولت ‌ورئیس ‌جمهورازآقای ‌خاتمی ‌درخواست ‌می‌کنند‌که ‌اقدامات ‌خواص ‌جامعه ‌و‌نیروهای‌حزب‌اللهی ‌و‌ کارآمد نظام ‌باید به‌دستور رئیس‌ جمهور و به‌وسیله ‌وزارت ‌اطلاعات ‌متوقف ‌شود و ازاقدامات ‌‌آگاه ‌کننده ‌آنان ‌جلوگیری‌ به‌عمل ‌آید؟!و در پایان ‌این ‌مقاله ‌آورده ‌است:
لذا لازم‌ می‌دانیم ‌که ‌‌همین ‌مقدار و سربسته ‌بگوئیم «حزب‌الله ‌عزیز و اطلاعات‌۳۶میلیونی» به ‌گنجینه ‌‌اطلاعاتی ‌در جهان ‌دست‌ یافته ‌است. این ‌گنجینه ‌اطلاعاتی ‌حقایق ‌تاریخی‌ و مظلومیت ‌‌روحانیت ‌شیعه ‌و حزب‌الله ‌را تبیین ‌خواهد کرد و انقلاب ‌اسلامی ‌را در جهان ‌گسترش‌ خواهد داد. گنجینه ‌اطلاعاتی ‌سازمان ‌سیا که ‌در اختیار حزب‌الله ‌است‌ توازن ‌قوای ‌آمریکا ‌را در جهان ‌دگرگون ‌خواهد نمود. ‌آگاه ‌باشید که‌ «‌آینده ‌از حزب‌اللهی‌هاست».
همانطور که ‌در خبر عاملان ‌تهیه ‌شبنامه ‌و جزوات ‌مجعول ‌آمده ‌بود ‌«عامل ‌اصلی ‌این ‌اقدام ‌غیر ‌قانونی ‌با ‌ادعای ‌اینکه ‌دسترسی ‌به ‌اسناد محرمانه ‌خارجی ‌دارد ‌جزوات ‌و‌ ‌اطلاعیه‌هایی ‌را توزیع‌می‌کرد».
عصرما،عصر نفاق‌است!
گزارش ‌را با ‌نکته‌هایی ‌از مقاله‌ای ‌تحت‌ عنوان ‌«نگرش‌ بر جریان ‌نفاق‌» ‌که ‌با حدود۴۰صفحه‌ و با مهر «مرکز ‌ارشاد و آگاه‌ سازی ‌عمومی» ‌و ‌امضای ‌فردی ‌به‌ نام‌«…» ‌مرقوم ‌‌شده ‌است،‌به ‌پایان می‌بریم.
«چنانچه ‌اگر ما هم‌ اکنون ‌مردم ‌عصر ‌خودمان ‌را با صدر ‌اسلام ‌بسنجیم، ‌نفاق ‌مردم ‌عصر ما هزاران ‌و یا میلیون‌ها درجه ‌بیشتر ‌شده ‌است. ‌بطوری ‌که‌ در این ‌نگرش‌ می‌توان ‌گفت ‌که ‌عصر ما عصر نفاق‌است».
«منافق ‌یک ‌پرده‌ای ‌بر ‌روی‌ کفر خویش ‌دارد. یعنی ‌کفر در زیر پرده ‌و پوشش. منافق ‌یعنی‌ ‌کافری‌ که‌ کفر ‌خودش ‌را در پشت‌ پرده ‌مخفی ‌کرده ‌است».
«بر این ‌اساس‌ مأموریت ‌سرویس‌های‌ اطلاعاتی ‌نظام ‌سلطه‌ جهانی ‌بر آن ‌شد‌ که ‌اقدام ‌به ‌ایجاد ‌جریان ‌نفاق ‌در درون‌ حوزه‌های‌ علمیه ‌و‌ شیعه‌ نماید».

https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=1567269846674437&id=243698112364957

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com