خرده شیشه میبارد از آسمان، ماندهام این لیوان شکسته، چگونه مىکند از آب نگهدارى. احتمالن شیشه خرده دارد دریا. دریا عاشق است به خودش، یعنى به آسمانِ آبى که هرگز به آن نمىرسد؛ براى همین هر چه را که از او مىآید در خودش جمع مىکند. دریا عاشق است؛ نیازمند نیست، البته عشق یک جورهایى نیاز به آن دیگرىست اما با نیاز فرقها دارد! زنها اگر به یکى عاشق باشند به او حال مىدهند حتى اگر حالش را نبرند، اگر حال دادند و شاکى بودند یعنى که عاشق نیستند، نیازمندند؛ مردها هم اغلب این طورىاند اما به مراتب رقیقتر! عشق قاعده بردار نیست، دل اهلِ دیل نیست؛ مىدهد بدون آنکه صورتحساب بدهد؛ شکایت نمىکند بلکه برعکس، از این خودآزارى لذت هم میبرد. این روزها خیلىها عاشق نیستند؛ نیازمندند؛ نیاز دارند اما نمىدانند به چى.
جولای ۲۰۱۶
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.