برخی معتقدند که عبدالرضایی جنون نوآوری دارد و به عمد و به شکلی تصنعی میخواهد هر کتابش با قبلی، چه در شکل و چه در زیرساختهای ذهنی متفاوت باشد و این را به عنوان دلیل در نقدها و مقالهها میآورند تا شما را شاعری پستمدرنیست معرفی کنند.
پستمدرنیسم برای شما چه معنایی دارد؟
پستمدرن خوانده شدن مناسب حال شعرتان است؟
علی عبدالرضایی:
شما دارید کلک میزنید و اعتقاد و نظر خودتان را به نام برخی به خورد مخاطب میدهید، باشد! آن را که حساب پاک باشد از محاسبه چه باک باشد؟ اگر نظر مرا خواسته باشی، باید عنوان کنم که چیزی خطرناکتر از مدرن بودن بیش از حد که هر لحظه آمادهی کهنه شدن است، نیست. همیشه در ورای هر سبک و جریانی نوشتهام. دلِ خوشی هم از مدرنیسم و پستمدرنیسم نداشتهام چون این هر دو حول محور تخریبـ ساخت عمل میکنند و دقیقن ریشه در شیوههای سرمایهداری دارند. در این هر دو، چیزی لذتبخشتر از مرگ به خاطر تولدی دوباره نیست، پرچم این هر دو، مرگ را تبلیغ میکند؛ من به زندگی نزدیکترم. مدرنیستها میدانستند که هیچ چیز باعث تجدید قوای مدرنیسم نمیشود، مگر از بین بردن آن. آنها برای فرار از برچسبی بد، به خود برچسبی بدتر زدند. من فکر میکنم که پستمدرنیسم، ایدئولوژی معاصرسازی سرمایهداری است و تا زمانی که جهان سوم موجود باشد، حربهی اصلی سرمایهداری خواهد بود. شعر من هم در جامعهای که خود قربانی نوعی سرمایهداری سنتی بوده شکل گرفته، پس میخواسته و میخواهد که عملکردی ورای این تعریفها داشته باشد، به راحتی هم نمیشود آن را زیر هیچ ایسمی قرار داد. من همیشه به کار کردن در بین فکرهای سبکها بیشتر علاقه داشتهام. شعر من از تقلید تنفر دارد و میخواهد از طبیعتِ دستساز که ربطی به زندگی زبان ندارد، فرار کند، به این دلیل است که ماتریالیستهای کهنفکر آن را منحرف میدانند. از طرفی، لذت دگرگون کردن فرم همیشه از دلایل نوشتن من بود و همین همیشه باعث شد که فرمالیستهای قدیمی یهودایم بخوانند!
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.