کجاست ساحل آرامش؟!
«زندگینامه امانوئل تو»
این کتاب علاوه بر زبان فارسی به زبان هلندی نیز منتشر شده است.
De memoires van Emanuel Too
امانوئل تو در تاریخ بیست و پنجم شهریور ماه سال ۱۳۲۱ خورشیدی در خانوادهای از آشوریانِ اصیل در تهران چشم به جهان گشود. زندگی امانوئل تو یک زندگی پُر ماجرا به همراه فراز و نشیبهای بسیار زیاد است. وی تنها چهارده سال سن دارد که برای کار و زندگی راهی دریا میشود تا سرنوشت خود را با دستان خود رقم بزند. پس از چندی، موقعیت خوبی برای او ایجاد شده و برای ادامۀ تحصیل عازم کشور پاناما میشود. او تحصیلات دانشگاهی خود را در آن جا آغاز کرده و در نهایت با مدرک «Chief Engineer» از دانشگاه فارغالتحصیل میشود.
امانوئل تو در اواخر سن بیست و دو سالگی با دریا وداع کرده و به ایران باز میگردد. او شروع به کار و فعالیتِ شبانهروزی میکند؛ پلههای پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری طی نموده و به موفقیتهای چشمگیری دست مییابد. اما متأسفانه به دلیل مشکلات در روابط خانوادگی، هیچگاه از درون احساس خوشبختی نمیکند.
امانوئل تو پس از وقایعِ سال ۱۳۵۷ در ایران، ناچار به ترک وطن میشود. به رغم نداشتن فعالیت سیاسی، مورد تهمت و افترای افرادِ رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته و حکمهای ناعادلانهای برای او صادر میشود. نه تنها تمام اموال و دارائیهای او توقیف میشود، بلکه حکم اعدام نیز برایش صادر میگردد. در غربت و در جریان این تبعید اجباری، در کنار موفقیتهائی که حاصل تلاش همیشگی اوست، مشکلات و مصیبتها و بداقبالیهای بسیاری هم گریبانگیر وی میشود. او پس از هر شکست، دوباره ایستاده و به فعالیت و مبارزۀ خود ادامه میدهد.
«کجاست ساحل آرامش؟!» داستان زندگی پرماجرای امانوئل تو است با فراز و نشیبهائی باور نکردنی، که مثل یک رمان خوانده میشود. داستان یک زندگی واقعی با شیرینیها و تلخیهای آن، با شادیها و اندوهها و به ویژه با موفقیتها و شکستها. داستانی که همچون یک آینه، بازتاب زندگی بخشی از جامعه ایران در نیمه دوم قرن بیستم و اوائل قرن بیست و یکم را در آن مییابیم.
*****
دکتر سیروس آموزگار: ( نویسنده، روزنامه نگار، سیاستمدار و تحلیل گر)
او پیاپی به امتیازهائی دست مییابد که حتی در رویاهای دیگران هم نمیگنجد و «دیگران» طمعکارانه، تلاش میکنند تا سهمی نیز از آن سفرهیِ گسترده برای خود بگیرند. قهرمان این کتاب چنین کسی است!
گشادهدستی به کنار، خواننده گاه از اغماض بیش از حد قهرمان کتاب نسبت به کسانی که چندین و چند بار از اعتماد مهربان وی، نابکارانه بهره میگیرند و دست خیانت درون کیسهیِ او میبرند و او هربار با اظهار ندامت، حتی دروغین، از جانب آنان در بخشیدنشان تردید نمیکند، دچار حیرت میشود. ولی به نظر من حتی همین توانائی بیپایان برای بخشیدن نیز، درسی است که وی از معشوقهیِ خود دریا گرفته است. کدام رود، کدام برکه، کدام دریاچه، کدام دریا و کدام اقیانوس را میشناسید که آلایندگان مستمر آب را از تن به خنکی نهری سپردن و یا از صید ماهی برای قوت شب باز دارد؟؟
کاش همهیِ انسانها میتوانستند درسی از دریا بگیرند.
امیر حسینِ دیانی: (منتقد و عضو هیأت تحریریه فصلنامه ره آورد)
روند زندگی، تجربههای فردی و تبیین معنای زندگی هر یک از میلیاردها انسانی که بر روی این کره خاکی میزیند، مختص خود آنهاست؛ این زندگینامه از آن روی خواندنی است که فراز و نشیباش به افسانه میماند، اما واقعی و مستند است. مقام، ثروت و یا کانون گرم خانواده…؟! پرسشی که هزاران سال است انسان در پی یافتن جوابی برای آن است که با منطق و احساس همخوانی داشته باشد. راوی این زندگینامه – امانوئل تو- با تجربههای شگفتآورش در زندگی، میگوید:”خشکی و دریاها را درنوردیدم و هنوز به ساحل آرامش دست نیافتهام!”
مریم بهادرزاده؛ نویسندۀ کتاب
چند سال پیش در محفلی دوستانه، آقای «تو» را برای اولینبار دیدم. شاید هنوز ده دقیقهای از ملاقات ما نگذشته و تنها چند کلمهای بین ما رد و بدل نشده بود که غم و اندوه فراوان ایشان را بهخاطر دوری از وطن، در وجودشان احساس کردم! پس از آن، در ملاقاتهای بعدی احساس میکردم که کولهباری سنگین از مشکلات و خاطرات تلخ را با خود حمل میکنند. چنین میاندیشیدم که شاید ایشان در ذهن خود زندانی شدهاند. هنوز نمیدانند که خانه و آشیانهیِ واقعیشان کجاست و در هیچکجا احساس آرامش و خوشبختی نمیکنند. هنوز هم خیابان «نادری» تهران را به بهترین خیابانهای اروپا و امریکا ترجیح میدهند و روستاهای شهرستان «ارومیه» ایران را با زیباترین جزایر دنیا عوض نمیکنند. در وجودشان مردی ناامید و تنها میدیدم که خسته از همهچیز و همهکس، حتی خودش است. او دنیائی حرف و دردِدل دارد که فقط با ساعتی صحبت کردن در مورد آنها، احساس آرامش و رضایت نمیکند. شاید نیاز دارد بهنحوی نالهها و فریادهایش را از ظلم و ستم و ناجوانمردی مردم و دنیا، به گوش جهانیان برساند. دو سال پیش در یکی از دیدارهایمان بود که آقای «تو» با من در مورد نوشتن خاطرات زندگیاش صحبت کرد و از من پرسید که آیا حاضرم در این راه با او همکاری کنم؟ به سرعت و با کمال میل پذیرفتم. همراه او سفری داشتم در اعماق زندگیاش از دوران کودکی تا به امروز. در این سفر، بارها با هم گریستیم، افسوس خوردیم، خشمگین شدیم و گاهی نیز خندیدیم. گاهی با خود فکر میکردم که چهگونه امکان دارد که این همه مشکلات و مصیبتها و گاهی بد اقبالیها، در سالیان متوالی، تنها گریبانگیر یک شخص شود و چهگونه این فرد همچنان رویِ پای خود ایستاده است و کمر خم نکرده؟! او اکنون خود را به دلیل تصمیمات و عملکردش در تمام دوران زندگی و در مورد مسائل مختلف، سرزنش میکند و خود را مقصر در همهچیز میداند. در حالیکه زمانی که وارد عمق زندگی او شدم، به این نتیجه رسیدم که در آن برهه از زمان و یا آن شرایط و موقعیت خاص، شاید که آن تصمیم درست بوده و یا چارهای جز آن نبوده است. اگرچه گاهی اوقات، این شخصِ ماجراجو، اشتباهات انکارناپذیری را کرده که متأسفانه غیرقابل جبران بوده است! مسلماً ریشهیِ برخی از افکار و عملکرد وی، به دوران کودکی و نوجوانی برمیگردد که برخوردهای پدرش باعث سرشکستگی او شده است. بنابراین میخواسته به نحوی صاحب قدرت شود که استعدادِ خارقالعادهیِ خود را به پدر اثبات کند. ولی افسوس زمانیکه دارای قدرت است، باز هم برخوردهای برخی از اعضای خانواده و بهخصوص پدر از یک طرف و شکستهای عاطفی در زندگی زناشوئی از طرف دیگر، باعث میشوند که هیچگاه از درون احساس خوشبختی نکند. بنابراین سعی میکند که هر روز نقابی بر چهره بگذارد و خود را مشغول سرگرمیهای دیگر کند که شاید کمتر درد و رنج بکشد.
این کتابِ خاطرات، شامل مسائل سیاسی، فعالیتهای کاری، زندگی خصوصی و خانوادگی آقای «تو» است که تأکید اصلی آن به رویِ سیاست میباشد که همواره باعث تغییر و تحولات تأسفباری در زندگی او شده است. اگرچه ایشان ناخواسته وارد جریانات سیاسی میشود و بدون هیچ پیش زمینهیِ قبلی، تنها با عشق به وطن، با قلبی ساده و پاک و با خلوص نیت، پا به عرصهیِ سیاست میگذارد و وقت و انرژی خود را در راه وطن صرف میکند. در حالیکه غافل از بازیهای سیاسی و ناجوانمردیهای بسیاری از مدعیانِ آزادسازیِ وطن بوده است.
زندگی آقای «تو» همواره دارای فراز و نشیبهای بسیار زیادی بوده است. زمانی دارای قدرت و ثروت زیادی بوده که نتیجهیِ زحمت و فعالیتهای شبانه روزیاش از دوران کودکی و با شغلِ کارگری بوده؛ زمانی نیز چنان درمانده بوده که به سختی از عهدهیِ هزینههای روزمرهیِ زندگیاش برمیآمده است! او به افراد زیادی اعتماد کرده است که متأسفانه بیشتر آنها (که گهگاه رابطهیِ نزدیکی نیز با او داشتهاند) به طرق مختلف به او خیانت کردهاند. ایشان بارها شکست خورده ولی مجدداً ایستاده و به فعالیت خود ادامه داده است؛ بدون اینکه حتی به جسم و روح خود فرصتِ آرامش دهد. این کتاب میتواند برای جوانانِ امروز آموزنده باشد تا سعی کنند که از ناملایمات زندگی ناامید نشوند و همواره به مبارزهیِ خود ادامه دهند. شاید برخی اشتباهات ایشان نیز درسی برای دیگران باشد.
برای تهیه این کتاب به زبان فارسی (شابک: ۸-۰۹-۹۵۷۵۵-۱۰-۹۷۹) میتوانید به نشانی و وبسایتهای زیر مراجعه نمائید:
هلند: مرکز نشر دنا www.denabooks.com
آلمان: کتاب آیدا www.aidabook.de
فرانسه: نشر ناکجا www.naakojaa.com
سوئد: نشر باران www.baran.se
اتریش: خانه کتاب www.khaneketab.at
کانادا: کتابفروشی پگاه www.pegahfarsibook.com
برای تهیه این کتاب به زبان هلندی ((ISBN: 978-94-92020-17-8 میتوانید به وبسایت زیر مراجعه نمائید:
http://nieuwedruk.nl De memoires van Emanuel Too/
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.