از چه باید به تو بنویسم ؟
از غروبی که مرا از تو جدا کرده ست ؟
از همان ساعت ِ شومی که نَفَس ها ی ترا
به شب ِ یخزده ی بهمن ، پیوند زده ست ؟
از چه باید به تو بنویسم ؟
مثل یک باغ ِ فروریخته ، در پاییزم.
شاخه هرشاخه ی من ، در آه
ماه از پنجره ام دور ست.
درزمانی که مرا از تو نصیبی نیست
مثل یک سیب ِ تَرَک خورده ، هراسانم.
زیستن ،با دل ِ ویران شده ،آسان نیست.
سخت غمگین وُ پریشانم
شعر ِپُرحسرت ِآن شاعر ِبرخاسته از خاک ِ خراسانم.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.