۱- استقلالطلبی، تمایل اعضای یک اتحادیه و یا کوشش آنان برای دستیابی به حاکمیت بر سرنوشت خود است. این اتحادیه ممکن است یک خانواده یا کارگاه کوچک باشد و یا یک کشور بزرگ. هر کسی میتواند سرنوشت خود را از اتحادیهای که روند آنرا به سود سرنوشت خود نمیبیند و یا دیگران رفتاری تبعیضآمیز با او دارند و یا حتی بدون هیچگونه دلیلی و صرفاً بنا به تمایل قلبی، جدا کند و راهی مستقل را در پیش گیرد. استقلالطلبی و حاکمیت بر سرنوشت خویش هرگز به معنای عداوت و دشمنی با اتحادیه پیشین و نادیده انگاشتن آن نیست و تنها کوشش برای زندگی و فعالیت مستقل است. اما تجزیهطلبی، کوشش اشخاص غیرعضو و بیرون از یک اتحادیه است برای ایجاد تفرقه و جدایی میان اعضا و تضعیف آرمانها و برنامههای آنان. کوششی است برای جدایی اعضای مفید و مؤثر یک اتحادیه و الحاق آنان به اتحادیه دلخواه خود.
۲- هویت و حدود ایران و دیگر کشورهای فعلی خاورمیانه که با نامی جدید یا با نام قبلی، جایگزین کشورهای ماقبل خود شدهاند، محصول خواست و عمل استعمارگران در اواخر قرن نوزدهم میلادی بوده است. نظم ژئوپولیتیک و مرزهای کشورهای غربی ایران درست در ۱۰۱ سال پیش و در خلال جنگ جهانی اول به موجب توافقنامهای میان مارک سایکس از بریتانیا و فرانسوا ژرژ پیکو از فرانسه و با اعلام رضایت روسیه تزاری و بدون رضایت مردم و مقامات محلی و حتی بدون اطلاع و حضور آنان شکل گرفتهاند. در نتیجه، چنین مرزهای استعمارساختهای نمیتوانند «مقدس» باشند و برخلاف شعارهای رایج، هیچ ربطی به شرف و ناموس مردم ندارند.
۳- خطمشیء استعمارگران برای تعیین کشورها و مرزهای سیاسی جدید چنین بوده که مرزها همیشه و همواره از وسط زیستگاه اقوام عبور کند و آنها را به دو یا چند بخش پارهپاره کند. برای مثال، مرزهای فعلی ایران را به ترتیبی تعیین و تحدید کردهاند که از وسط نواحی تالشنشین، ترکنشین، ارمنینشین، آسوری و کلدانینشین، کردنشین، لرنشین، لکنشین، عربنشین، مکرانینشین، بلوچنشین، سیستانینشین، خراسانینشین، کلاتینشین و ترکمننشین عبور کند و هر یک از این اقوام را در بین دو یا چند کشور تقسیم کردهاند. همین برنامه در کشورهای برآمده از امپراتوری عثمانی و جمهوریهای آسیای میانه و قفقاز نیز اجرا شده است.
۴- اهالی بینالنهرین شمالی در تمامی تاریخ پر رنج و شکنج خود در معرض جهانگشایان مسلحی همچون آشوربانیپال، شلمنصر، کورش، اسکندر، شاپور، چنگیز، تیمور، و اکنون داعش بوده و هیچگاه نتوانستهاند حاکم بر سرنوشت خود باشند. شمال بینالنهرین و نواحی اطراف رودهای دجله و زاب بزرگ و کوچک، اقلیم مردمانی است که سرزمین حاصلخیزشان همواره میدانگاه جهانگشایان و تجاوزگران گوناگون بوده است. با اینکه مردم کرد اکثریت اهالی منطقه را تشکیل میدادند و میدهند، اما آنان به اندازهای سعه صدر و حسن سلوک داشتهاند که سرزمین آنان موزهای از تنوع زیبای اقوام و ادیان و زبانها باشد. در آنجا بود که یزیدیان/ اِزیدیان و ترکمنان میزیستند و میزیند. در آنجا بود که زبان سُریانی، زبان دانش و فرهنگ سدههای آغازین میلادی پا گرفت و شکوفا شد. در آنجا بود که کلیسای نسطوری متولد شد. در آنجا بود که مانویان صلحجو و دوستدار همزیستی و تنوع بشری رشد کردند و کتابها و متون شگفتانگیز خود را آفریدند. در آنجا بود که شهر حرّان/ اورفه مرکز دانش و اندیشه و تنوع زیستی و فکری و فرهنگی بشری شد.
۵- آنان اکنون و در میانه این منطقه جنگزده و ناآرام که میدان زورگیری و زورکشی قدرتهای جهانی شده است، قصد دارند تا در روز ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷/ ۳ مهر ۱۳۹۶ «رفراندم استقلال کردستان عراق» را برگزار کنند. اقدام استقلالخواهی مسالمتآمیزی که هنوز در برخی نواحی دیگر جهان و از جمله در اسکاتلند و باسک و کاتالونیا به نتیجه نرسیده است. اگر این همهپرسی با همه مسائل و مشکلات و عواقب عیان و نهان آن با مسالمت و رعایت حقوق اساسی همه مردم داخل و بیرون اقلیم و با موفقیت برگزار شود و نیز بتوانند کماکان روش آشتیجویانه را برای رفع مشکلات آتی تداوم بخشند، آنان پدیدآورنده نخستین کشوری در طول تاریخ خواهند بود که با انتخابات و آرای عمومی تشکیل شده و هویت آن متکی بر اراده مردم است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.