سه سال پس از اعمال نفوذ رهبری در پرونده مذکور با همان شعار «کش ندهید» سرانجام متقلبین آموزشی چنین آشکار میشود. رهبری مسوول مستقیم ناعدالتی است که گریبان آموزش عالی کشور را گرفت و از نتایج صبح نه چندان روشناش خودکشی بعلت ضعف علمی قادر به امتحان جامع و ارائه مقاله و اخراج از دانشگاه محل تحصیل دیگری درخارج از کشور است…
این سرانجام تنها یکی از افراد بورسیه شده غیرقانونی دولت قبل است که با رانت توانست تحصیلات تکمیلی داشته باشد.
یکی از مخاطبان محمود صادقی در کامنت این پست توییتری نوشته است: «دانشجوی بورسیه دکترا در موضوع دروغ شما در خصوص ۳۰۰۰ بورسیه سرخورده شده بود در کاشان خودکشی کرد و کک شما نگزید!» اما نماینده تهران که عضو کمیسیون آموزش مجلس نیز هست و از ابتدا در جریان پرونده سه هزار بورسیه غیرقانونی دولت دهم است در جواب او آورده: «آن بنده خدا هم بگفته استادش بعلت ضعف علمی قادر به امتحان جامع و ارائه مقاله نبود.کسانی که به امثال او بورس دادندبه آنها و به مردم ظلم کردند.»
سه سال پس از اعمال نفوذ رهبری در پرونده مذکور با همان شعار «کش ندهید» سرانجام متقلبین آموزشی چنین آشکار میشود.
اعمال نفوذ عجیب رهبری در حقالناسی به نام بورسیههای غیرقانونی
درست در زمانی که مسولان دولت یازدهم در وزارت علوم در تحقیقات خود در این پرونده به این نتیجه رسیدند که تمام سه هزار و هفتصد بورسیه غیرقانونی بود اما دادستان میترسد اقدام کند، رهبری در دیدار با استادان دانشگاه ها، افشای رسانهای موضوع بورسیه شدههای غیرقانونی را حاشیه سازی، بازی، ظلم و “تزریق سم به دانشگاه” نامید و برخورد با بزرگترین فساد علمی تاریخ کشور را “از غلطترین کارهای چند سال اخیر” توصیف کرد!»
همین سخنان که تجربه تاریخی نشان میدهد چندان دیگر عجیب نیست کافی بود که همه درهایی که نیمه باز شده بودند تا در این پرونده حق به حقدار برسد بسته شود.
رهبری یک بار دیگر فرمان سکوت داد و از متخلفان به نیروهای حزباللهی و دلسوخته نام برد و چنین راه را برای طلبکاریهای بعدی باز کرد.
مسخشدگانی که امروزه آنها را انقلابی میخوانند
نمایندگان مجلس قبل که تا دیروز از ترس برخورد و افشای نام خود و نزدیکانشان در پرونده سه هزار بورسیه غیرقانونی زبان به کام گرفته بودند، زبان باز کردند که باید منویات رهبری جامه عمل پوشانده شود.
عبدالوحید فیاضی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات درگفتگو با مهر گفت: «باید مسببان ظلم به بورسیه ها معرفی شده و با آنها برخورد شود همچنین باید مشخص شود چه شخصی و یا چه اشخاصی اولین بار اسامی بیش از ۳ هزار بورسیه را منتشر و اعلام کردند این افراد بورسیه غیرقانونی هستند.»
با آنکه دیوان عدالت اداری هم رای بر غیرقانونی بودن آن بورسیهها داده بود اما دخالت رهبری باعث شد همه چیز با در سکوت فرو رود و بورسیه شدهها غیر از ۳۶ نفر به سر کلاس و درس خود برگردند. برگشتنی که با پایان دوره تحصیلاتشان نتایجش در حال انتشار است.
بیسوادانی که تنها به واسطه رانت خانوادگی یا دولتی بورسیهها را غیرقانونی تصاحب کردند.
رهبری مسوول مستقیم ناعدالتی است که گریبان آموزش عالی کشور را گرفت و از نتایج صبح نه چندان روشناش خودکشی بعلت ضعف علمی قادر به امتحان جامع و ارائه مقاله و اخراج از دانشگاه محل تحصیل دیگری درخارج از کشور است.
اینها تنها گوشهای از فاجعه علمی است که منتشر شده است تا کی پرده بیافتد و رازها برملا شود.
بازخوانی یک رانتخواری بزرگ
بخشی از سخنان محمدعلی نجفی را که همان زمان در کلمه منتشر شده است بخوانید:
«محمدعلی نجفی سرپرست پیشین وزارت علوم در نشستی با دانشگاهیان در سال جاری به بخشی از آن فساد عظیم اشاره کرده و گفته بود: «یک اتفاق دیگر که برای بورسیهها افتاد این بود که افراد دارای معادل ١۴ در کارشناسی و ١۶ در کارشناسی ارشد میتوانند بورسیه بشوند. در حالی که مطابق قانون همان سالهای پیشتر، متوسط معدل آنهایی که در مقطع دکترا قبول میشدند، ۵/١۵ بود و متوسط معدل از کارشناسی ارشد به دکتر ۵/١٧. روش اعزام دانشجو به خارج از کشور نیز به این منوال بود که دانشجو یک آزمون زبان میداد و بعد از گرفتن حد نصاب نمره زبان کشور مورد نظرش، باید در دانشگاه تأیید شده وزارت علوم به تحصیل مشغول میشد. اگر دانشجو به هر دلیلی نمیتوانست از کشور خارج بشود یا ظرفیت رشته مورد نظرش در دانشگاههای کشور خودمان باز میشد، بورسیه وی به بورس داخل تبدیل میشد. یعنی تبدیل بورس داخل به خارج تا پیش از دولت نهم و دهم یک استثنا بود که در این دوران به قاعده تبدیل شد. یعنی بدون برگزاری آزمون زبان و بدون گرفتن پذیرش از دانشگاه مقصد دانشجو را تبدیل به بورس داخل کرده و در واقع قانون را دور میزدند».
نجفی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه ۶٠ درصد از کسانی که بورس خارج از کشور آنها به بورس داخلی تبدیل شده، در رشته علوم انسانی تحصیل میکنند، تأکید کرد: «در حالی که تا پیش از این ما کمترین اعزام به خارج را در رشتههای علوم انسانی داشتیم و این افراد زیر پنج درصد اعزامی داشتند. اما ما به لطف این دوستان در رشته فقه اسلامی و ادبیات فارسی نیز بورسیه خارج از کشور داشتیم. این نکته را هم باید بگویم که پس از سه سال و نیم اجرای این قانون خود مسئولان امر نیز متوجه اشتباهشان شدند و در دی ماه سال ١٣٩٠ رئیس سازمان امور دانشجویان و معاون دانشجویی وزیر نامهای به وزیر مینویسد و چون این نامه عادی است بخشی از آن را برایتان میخوانم. در این نامه آمده است: اخیرا از طرف کمیسیون آموزش عالی مجلس و دیوان محاسبات و اعضای محترم شورای بورس بیان میشود که طبق قانون اعزام مصوب ١٣۶۴ باید با آزمون دانشجوی بورسیه به خارج اعزام شود. و شیوه انتخاب بورسیهها درحالحاضر منطبق بر قانون نیست و اصطلاح تبدیل به داخل حقیقتی ندارد. موضوع در شورای معاونان مطرح و در صورت جلسه قید گردیده. همچنین با توجه به ملاقات اینجانب با جنابعالی و ارشادات لازم موارد ذیل برای کسب اجازه به شما ابلاغ میشود.
حالا خواندن جواب وزیر وقت هم خالی از لطف نیست. وزیر وقت در جواب این نامه نوشته است. در واقع این پیشنهاد از طرف وزیر وقت پذیزفته نمیشود و آقای وزیر در سال ٩١ بعد از چندماه جواب این پیشنهاد را اینگونه میدهد که این روش بجا و عادلانه است و در مورد اعزام به خارج هم اعزام به کشورهای آمریکای جنوبی، ونزوئلا، اکوادور، مکزیک و نیکاراگوئه و چین مدنظر قرار بگیرد. بنابراین سیاست وزیر در اعزام به خارج این است که به دانشجویان به کشور دوست و برادر ونزوئلا اعزام شوند.»
محمود صادقی نماینده مردم تهران در حساب توییتری خود نوشت: «دانشجوی بورسیهای که از رهبرانقلاب تظلمخواهی کرد بعلت ضعف علمی از دانشگاه محل تحصیلش درخارج اخراج شده و لذا تقاضای استخدامش ردشده است.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.