نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
نامه ای به خوش آواز ترین سرزمینمان محمد رضا شجریان
زبان آتش و آهن….
با درودهای گرم به شما که با صدای فوق العاده زیبایتان می خوانید اما گله ای داشتم به عنوان کسی که صدای شما را دوست دارد وهمیشه به این صدا گوش داده است در یکی از رادیوهای محلی استکهلم در شنبه پیش ۲۰۱۳-۰۱- ۱۹
یادی از هنرمند به یاد ماندنی و با استعداد همایون خرم شد و من هم به دلیل علاقه فراوانی که به آهنگ های ایشان داشتم و همیشه به آنها گوش داده ام و همچنین به رسم ادای احترام چند کلامی را از کارهای هنری ایشان و عشق و علاقه شان به هنر مردمی را بازگو کردم. موردی که همایون خرم را از دیگر هنرمندان متمایز میساخت این بود که همایون خرم از بدو ورود جمهوری اسلامی به دلیل مخالفتهایی که این نظام ضد مردم و دیکتاتور نسبت به موسیقی اعلام کرده بود و هنرمندان را یکی یکی و به دلایل افکار متحجرانه و عقب مانده به گوشه ای رانده بود ایشان حاضر نبودند دیگر فعالیتی کنند و تا آنجایی که من اطلاع دارم که ایشان به تدریس خصوصی ویلن مشغول شده و ادامه پژوهش در زمینه موسیقی. خوب این بسیار عالیست
در واقع نوعی از اعتراض می باشد که قابل تقدیر است. در مقابل ایشان علیرضا افتخاری است که بر دستان و قامت نا هنجار احمدی نژاد بوسه می زند و اتفاقا چه به سرعت هم از صحنه و ذهن مردم اخراج می شود هنرمندان و شاعرانی داریم که بر علیه این نظام آدم کش شعر خوانی می کنند و بعد از بیرون آمدن از جلسه به زندان می افتند و شکنجه می شوند وبلاگ نویسانی مانند ستار بهشتی به دست این جلادان به قتل میرسند….
در هر صورت اگر کسی با این نظام به طور جدی مبارزه کند غیر ممکن است که بتواند آزادانه در صحنه بایستد و یا بخواند نویسندگان ما مختاری ها پوینده ها سعیدی سیرجانی ها و.و.و. صد ها هزار قتلهای زنجیره ای که توسط این نظام ضد مردم چه در داخل و چه در خارج کشور برنامه ریزی شد همه نشان از یک نظام دیکتاتوری خونخوار و آدمکش می دهد…اقای شجریان من میدانم که شما نمیتوانید چشمتان را روی این همه جنایات ببندید پس صدایتان را بر علیه اینها بلند کنید هر دستگاهی باشد مهم نیست از دار و سنگسارگفتن ردیف نمی خواهد در گوشه ای به دار آویخته شدن گوشه نمی خواهد آیا وقت آن نیست که صدای شما به گونه ای دیگر بلند شود… در واقع این صدا به یک صدای اعتراض مبدل شود… ..من در مورد شما در رادیو گفتم که اکثر هنر مندان به نوعی با این نظام در گیر شدند و اعتراض کردند برخی هم مثل خانم گوگوش سالها روی یک کاناپه آنقدر ماند و بعد هم با کمک وزارت ارشاد خاتمی به بیرون آمد و تبلیغ نظام را کرد و بعد هم اشاره کردم که اقای شجریان هم به نوعی با ارامش سر جای قبلی خویش ایستاده اند و اعتراضی نمی کنند اشاره کردم به شعر تفنگ و اینکه تفنگت را زمین بگذار و بعد در ادامه با خود اندیشیدم که مگر می شود در مقابل این نظام آدمکش تفنگ را زمین گذاشت دوست عزیزی به دنبال حرف من روی خط آمده و ضمن یاد آوری نام و صدای شما گفتند که آقای شجریان منظورشان این نیست که مردم تفنگ را زمین بگذارند منظورشان بسیجیها و حزب اللهی ها و ماموران قاتل این نظام می باشد …خوب من ضمن احترام به اعتراض این دوست در پاسخ می گویم این شعر از جنبه های متفاوت قابل بررسی است ضمن اینکه من همیشه به ترانه دیگری از شما گوش میکنم که می خواندید تفنگم را بده تا ره بجویم که خون می بارد از دلهای سوزان…..ایا امروز از دل همه ما خون نمی بارد؟ تو که با عاشقان دردآشنایی تو که هم رزم و هم زنجیر مایی….ببین خون عزیزان را به دیوار….تا الی آخر….این ترانه ای بود که شما خوانده اید هنوز هم ۳۴ سال است خون جوانان به دیوار است و ما باید خون بباریم….. و باز آیا شما آنقدر می توانید به این نظام بگویید تفنگت را زمین بگذار…و آنها هم گوش کنند و چه خوب هم که گوش کردند به تاریخ اجرای این ترانه توجه کنید و به اعدامها و کشتاری که این نظام از بعد از اجرای این آهنگ داشته توجه بفرمایید….ایا از انسانی چون شما که دست در کلام رساتر و برنده تری دارد انتظار نمیرود که شعری را بخوانید که مفهوم واقعی زندگی مردم را یعنی فقر. اعدام. کشتار. دستگیری. سنگسار. اعتیاد. آدم ربایی. اعدام نوجوانان برای ۱۵ یورو وقتی سردمداران کلان کلان به جیب می زنند بازگو کند تنها وطن گفتن و هوای گریه داشتن و یا گذر کردن از خانه ای که از تنهایی به جان آمده کافی نیست تنها تکرار خواندن مرغ سحر کافی نیست یعنی اصلا دیگر لازم نیست . اقای شجریان من به عنوان کسی که صدای شما را دوست دارم در ضمن اعتراض هم دارم که چرا از شعرهایی استفاده نمی کنید که این نظام را در همان حد موسیقی بشکند اگر آن تعداد افرادی که به کنسرت شما می آیند روزی به طور غیر منتظره شعری را بشنوند که بوی مقابله با این نظام را بدهد مطءین باشید جاودانه خواهید ماند هر چند صدای شما قابل مقایسه با هیچ کس نیست من هم صدای شما را دوست دارم اما لطفا با شعری جدید در ایران برای آن همه افرادی که در کنسرت شما حضور به هم می رسانند این عرصه را تغییر دهید فرصت برای خواندن شعر سعدی حافظ مولوی جامی خاقانی و دیگر شاعران هست ……..در خارج کارهای بسیاری انجام شده اما باید مزه این اشعار انقلابی از زبان خواننده ای مثل شما هم با زگو شود منتظر اجرای موسیقی هستم که سالن شرکت کنندگان را به اعتراض بر علیه این نظام تبدیل کند.با احترام رویا صادقی ۲۰۱۳-۰۱-۲۱
دوشنبه, ۲ام بهمن, ۱۳۹۱
برادر عزیزم.شما بفرمایید جلو ما و استاد هم پشت سرتان میاییم
جمعه, ۲ام فروردین, ۱۳۹۲