یادداشت پگاه علیزاده تهرانی در خصوص شرایط پیروان ادیان و مذاهب مختلف در ایران و قوانین موجود جمهوری اسلامی ایران.
دین در لغت بهمعنای جزا، عادت، طاعت، قهر و غلبه و هر چه که با آن قرب به خداوند حاصل میشود میآید و در اصطلاح، مجموعه احکام و دستورهایی است که خداوند برای رستگاری جامعه بشری بر رسولان و پیامبران نازل کرده و اطاعت از این دستورها را بر همگان لازم دانسته و برای آن پاداش اخروی منظور داشته است.
آزادی عقیده حق ذاتی هر فرد است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ۱۸ تأکید شده است. آزادی عقیده عبارت است از آزادی یک فرد یا گروه برای ابراز کردن، عمل، رعایت و پرستش دین و باورهای خود در خلوت یا در سطح اجتماع. همچنین این آزادی شامل قدرت تغییر دین خود و یا اختیار داشتن در پیروی نکردن از هیچ آیینی نیز هست که می توان آن را معرف حق تعیین سرنوشت دانست. آزادی ادیان توسط دولتهایی که دین پایه و اساس حکومت آن است و افراد به عنوان یکی از حقوق بشر بنیادی شناخته میشود.
جمهوری اسلامی ادعا میکند بیش از ۹۰ درصد از مردم ایران مسلمان و شیعه هستند، اما تردیدی نیست که ایران کشوری متشکل از اقوام و پیروان ادیان مختلف است که این مذاهب به جز ادیان مسیحی، کلیمی و زرتشت از طرف حاکمیت فعلی نه تنها به رسمیت شناخته نشده، بلکه برای جلوگیری از توسعه آنها از هر شیوهای برای سرکوب پیروان و مبلغانشان استفاده میشود. همچنین در حالی که بخش زیادی از جمعیت ایران را مذاهب و گروه های دیگر تشکیل داده اما نظام جمهوری اسلامی سعی در این دارد که تعداد پیروان دیگر ادیان را با آمار بسیار پایین نشان دهد که اقلیت محض محسوب شوند.
نظام حاکم فقهی و قضائی، اجازه ترک دین به شهروندان نمیدهد. هرکس که مرتکب این کار شود ممکن است با مجازاتهایی سنگین از جمله اعدام روبهرو شود. در جمهوری اسلامی در سالهای نخست بعد از انقلاب از میان اقلیتهای دینی تنها بهاییان مورد حمله قرار میگرفتند، اما در سالهای بعد با زیاد شدن فشار نظام جمهوری اسلامی بر مردم و اعمال محدودیتهای مدنی به تدریج گریز از دین حاکم هم شروع شد و رفته رفته توسعه پیدا کرد.
این در حالی است که روح الله خمینی در سال ۱۳۵۷ طی مصاحبهای با یک مجله آلمانی اعلام کرده بود: ” دین اسلام بیش از هر دین و مسلکی به اقلیتهای مذهبی آزادی داده است. آنان باید در کشورهای اسلامی از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسانها قرار داده است بهرهمند شوند. تمام پیروان ادیان مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهب خود آزادانه عمل کنند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان محافظت نماید.”
اما امروز به طور سیستماتیک مشاهده می کنیم اقلیتهای مذهبی چه رسمی و چه غیر رسمی امکان تبلیغ و ترویج مذهب خود را نداشته و هرگونه فعالیت مذهبی جرم تلقی می گردد، علاوه بر آن امکان تشکیل احزاب سیاسی، روزنامه و یا هفته نامه، کانال تلویزیونی و اجلاس رسمی و عمومی را ندارند و در کتب درسی مدارس نیز هیچگونه درس و یا مطلبی در ارتباط با شناساندن مذاهبی غیر از اسلام وجود ندارد و حتی در برخی ز فصل های درسی مدارس و دانشگاه ها به ادیان توهین می شود.
حق داشتن اختیار برای انتخاب و اعتقاد به مذهب حداقل خواسته هر فرد میتواند باشد و پایه ترین اصل حقوق بشر است، اما جمهوری اسلامی از تمام توان و امکانات خود استفاده میکند تا با تغییر اعتقادات مردمی مقابله کند که نمونه بارز آن را در برخوردهای قهرآمیز با نوکیشان مسیحی می توان ذکر کرد.
ممانعت از ساخت کلیسا، دستگیری و زندانی کردن نوکیشان مسیحی و تحت تعقیب قرار دادن متولیان کلیساهای خانگی، ممنوعیت کسب و کار بهائیان و چند نمونه از کلیمیان، جلوگیری از ادامه تحصیل آنان در مدارس و دانشگاهها، اخراج اساتید و دانشجویان بهایی از دانشگاهها، اخراج بسیاری از نوکیشان مسیحی از سازمانها و ادارات دولتی، ویران شدن خانقاههای دراویش و زندانی شدن آنها تنها نمونه کوچکی از اقدامات جمهوری اسلامی در سرکوب پیروان ادیان و مذاهب دینی در ایران است.
در اصل دوازده قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده است که «دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است واین اصل الی الابد غیر قابل تغییر است.» در اصل سیزده قانون اساسی نیز چنین مطرح شده است که «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته می شوند.» در عمل البته پیروان ادیان مسیحی، زرتشتی وکلیمی تحت فشارهای متعددی بوده اند حال که پیروان دیانت بهایی حتی از کوچکترین حقوق شهروندی نیز برخوردار نیستند و به عنوان فرقه ضاله معرفی می شوند.
در رابطه با پیروان آیین بهایی که بزرگترین اجتماع غیرمسلمان در ایران را تشکیل میدهند، سرکوب آنان پس از انقلاب اسلامی شدت گرفت. بهاییان نه تنها از حقوق شهروندی محروم شدند بلکه تعدادی زیادی از آنان بازداشت و بیش از ۲۲۵ نفر آنان کشته شده است. پس از انقلاب اسلامی، بهاییان از طریق مصوبه ششم اسفند ۱۳۶۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی از تحصیل محروم شدند. اموال بسیاری از بهاییان مصادره و تعدادی از آنان مجبور به مهاجرت شدند که ای نشانه برخورد سیستماتیک با بهاییان و دگر اندیشان داشته است. همچنین بنا بر آمار مراجع بیطرف صدها هزار بهایی در ایران بسر می برند و تا کنون صدها تن از آن ها اعدام شده یا به زیر شکنجه کشته شده اند و قبرستان های آنان نیز از تخریب بی نصیب نمانده اند. این گونه فشارها نسبت به شهروندان بهایی در خاورمیانه تنها در ایران صورت می گیرد.
نقض حقوق بشر بهائیان در دوران جمهوری اسلامی بسیار گسترده تر از نقض حقوق بشر پیروان دیگر مذاهب غیر اسلامی بوده است. این تعرض گسترده به حریم زندگی و جان و مال بهائیان افکار عمومی جهان را از همان آغاز استقرار حکومت جمهوری اسلامی معطوف به وضع ناگوار حقوق بشر در ایران کرد. شاید بتوان گفت که توجه مخصوص کمیسون حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایران عمدتاً به خاطر نگرانی های دولت های عضو سازمان ملل نسبت به سرنوشت بهائیان و دگراندیشان بوده است.
گزارش سالانه وزارت امورخارجه آمریکا در مورد آزادیهای مذهبی در جهان، نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران را مورد انتقاد قرار داده است. در این گزارش که همه ساله به کنگره آمریکا ارائه میشود، آمده است که رویکرد دولت ایران در برخورد با آزادی مذهبی در این کشور همچنان رو به وخامت میرود. گزارش وزارت خارجه آمریکا همچنان از «ایجاد فضای تهدید آمیز» برای اقلیتهای مذهبی غیر شیعه در ایران از جمله اقلیتهای مذهبی بهائیان، صوفیان، مسیحیان و یهودیان انتقاد کرده است.
اگر بخواهیم قانون اساسی جمهوری اسلامی را با اعلامیه جهانی حقوق بشر قیاس کنیم، این امر با این اعلامیه در تناقض و تضاد فاحش است، چرا که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر صراحتا عنوان شده «هرکس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود.» البته این حق متضمن آزادی در تغییر مذهب یا عقیده، متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان و همینطور شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است وهر کس می تواند از این حقوق به صورت انفرادی یا جمعی برخوردار شود.
نداشتن آزادی در دین یکی از مشکلات اساسی در ایران امروز است و باید در نظر داشت که پیروان مذاهب مختلف نیز مانند مسلمانان شیعه، حق شهروندی دارند در نتیجه باید به عنوان یک شهروند ایرانی از حقوق خود بهره مند باشند. حق اعتقاد به ادیان مختلف، آزادی ابراز عقیده براساس دین خود، آزادی اجرای مناسک و حقِ داشتن معبد، از حقوق مسلم انسان است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.