فهم این واقعیت که عامل اصلی جان باختن آتشنشانها، بیکاری کسانیکه در ساختمان پلاسکو بهنوعی شاغل بودند و نیز ازبین رفتن صدها میلیارد ثروتی که بهزباله تبدیل شد، شهرداری بهمثابهی یک از ارگانهای بهاصطلاح مستقل ـاما بسیار مهمـ دولتی است. نبود حداقل قابل قبولی از ابزارها و امکانات ایمنی و اطفای حریق در خودِ ساختمان، بهعلاوهی عدم تجهیز سازمان آتشنشانی بهابزارهای مناسب و نیز عدم تحرک لازم شهرداری در مقابله با بحرانهایی از این دست، مجموعاً بهعاملی تبدیل شدند که بیش از ۵۰ نفر را بهوادی مرگ فرستاد.
اما حقیقتی فاجعهبارتر و تلختر درپسِ این واقعیت فاجعهبار و تلخ پنهان است: بیارزشی انسان، کاهش روزافزون تبادلات انسانی، کمبها شدن مداوم کار (بهمثابهی ذاتِ نوعیِ انسان) که بارزترین چهرهاش را در بیارزشی روزافزون نیرویکار کارگران نشان میدهد که معنایی جز کاهش عملی دستمزد ندارد.
مبارزه برای افزایش ارزشها و تبادلات انسانی مطالبهای دمکراتیک و غیربورژوایی است که اولاًـ در چارچوب جامعهی فیالحال موجود ـعلیرغم همهی محدودیتها و بگیر و ببندهاـ غیرممکن نیست؛ و دوماًـ تودهی بسیار وسیعتری از کارگران را (بهمثابهی فروشندگان نیرویکار و تولیدکننده ارزش اضافی) دربرمیگیرد. بنابراین، ضروری استکه جان باختن آتشنشانها را بهسمبل مبارزهی دمکراتیکِ غیربورژوایی در راستای اعتلای ارزشهای انسانی تبدیل کنیم. این مطالبهای استکه در انکشاف عملی خودْ میتواند تامطالبهی آزادی بیان و افزایش دستمزدِ متناسب با گذران زندگی گسترش یابد. چراکه همهی عوامل شاکلهی فاجعهی جان باختن آتشنشانها ارزشمندی اشیا (بهمثابهی ثروت و سرمایه) در مقابل بیارزشی انسان است که در بیارزشی نیرویکار و دستمزد کاهشیابندهی کارگران خودمینمایند.
بنابراین، ضروری استکه در اشکال گوناگون، در بُعد هرچه وسیعتر و با استفاده از همهی ابزارهای متصور (اعم از فردی و گروهی و تودهای) روی خواستهایی انگشت گذاشت که پیامدهای زیر را در پیداشته باشد.
۱ـ استعفای شهردار؛ بازداشت و محاکمهی او بهجرم شرکت در قتل آتشنشانها.
۲ـ تبدیل رسمی روزِ وقوع این فاجعه بهروز آتشنشانی و ایمنی کار.
۳ـ اعلام عزای عمومی و خاکسپاری قربانیان با حضور بلندپایهترین مقامات مملکتی.
۴ـ تأمین هزینهی زندگی خانوادهی قربانیان بهعنوان قهرمانان کار، در حد متوسط حقوق مهندسینی که حداقل ۵ سال سابقهی کار دارند.
۵ـ تأمین زندگی کارگرانی که در رابطه با ساختمان پلاسکو شاغل بودند و اینک بیکار شدهاند. حداقل این تأمین باید ۴ میلیون تومان در ماه باشد و باید تا زمانیکه دولت کار مناسبی برای آنها پیدا نکند، ادامه داشته باشد.
۶ـ تشکیل کمیسیونی از آتشنشانها و فعالین غیردولتیِ کارگری برای بررسی استانداردهای ایمنیِ کار؛ و تحمیل نتایج بهدست آمده بهکارفرماهای دولتی و غیردولتی.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.