درست جلوی چشمان ما، قرار بر این شده تا یک مدیرعامل صنعت سوختهای فسیلی، سیاست خارجی امریکا را اداره کند. بایستی به دونالد ترامپ برای چنین شفافیت جاهلانهای تبریک گفت
نوشته بیل مککیبن
توضیح: بیل مککیبن، از مدیرهای ۳۵۰ دات اورگ، نویسنده یکی از اولین کتابهای جهان در موضوع تغییرات اقلیمی برای خواننده عام است و از فعالترین چهرههای مبارزه با این تغییرات در جهان محسوب میشود. رسانه «در عمق تغییرات اقلیمی» برای افشاگریهایش در موضوع شرکت اِکسان موبایل و آگاهی این مجموعه نسبت به تغییرات اقلیمی و پنهانکاری در این موضوع، نامزد جایزه پولتیزر شده است. اِکسان موبایل، بزرگترین شرکت صنعت سوختهای فسیلی جهان، در امریکا مستقر است.
این مقاله در روز ۱۱ ژانویه ۲۰۱۷ در روزنامه گاردین منتشر شده است.
در یکی از تظاهراتهای بیفایده پیش روی جنگ عراق، زنی را با تابلویی در دست دیدم که بر آن نوشته بود، «چطور نفت ما زیر شنهای آنها قرار گرفته؟» در این هشت کلمه او توانسته بود تا بخش عمدهای از سیاست خارجی امریکا را خلاصه کند و حداقل این سیاست را تا ۱۹۵۳ شامل بشود، یعنی سالی که کودتا، دولت مصدق را در ایران برانداخت و به خاورمیانه کمک کرد تا به این دیگ همچنان ملتهب و جوشان افکنده شود.
اگر روز چهارشنبه، سنا بعد از جلسه سوال و جواب به رِ کس تیلرسون برای صندلی وزارت امور خارجه امریکا مهر تایید بزند، آنها به این سنت ننگین ادامه دادهاند – در حقیقت، این سنت را به جلوهای تازه رساندهاند و دیپلماتهایی را کنار گذاشتهاند که به شکل سنتی در نقش دلالی ظاهر میشدند.
رِکس تیلرسون – که کل سالهای کاریاش را در اِکسان گذارنده – چهره صنعت نفت است. مثل این میماند که رونالد مکدونالد را به وزارت کشاورزی منصوب کنید (که همچنان یک احتمال ممکن است، از آنجا که این صندلیِ دولت امریکا هنوز نامزدی ندارد و خالی باقی مانده).
خب، بدین شکل انتصاب تیلرسون میتواند به شکل رسمی آنچه آشکارا بوده، همان را به رسمیت برساند. هرچند از نگاهی دیگر، انتصاب او بدیع جلوه میکند: این افتخار (عموما وزیر امور خارجه را در امریکا دومین چهره برجسته دولت در نظر میگیرند) بعد از فصلی رسوایی در بزرگترین شرکت نفت جهان شده است، آن هم در لحظهای که تجارت انرژی به تنگنا رسیده و تولیداتش بانی بزرگترین بحران رودرروی سیاره خاکی ما شدهاند.
این سه نکته البته به هم متصل هستند. این رسوایی هم در درازمدت رخ داده و بتدریج توسط روزنامهنگارهای کاوشگر عیان شد که اِکسان از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی در مورد تغییرات اقلیمی میدانست. دانشمندهای این شرکت فراتر از ۲۵ سال پیش و جلوتر از موج طوفان، پیشبینیهایشان را انجام میدادند و استراتژی میچیدند – تا چطور سکوهای حفاری را مقاوم به بالا آمدن سطح آب دریاها و اقیانوسها بسازند که میدانستند در پیش روی ماست و اینکه بر سر ذخایر قطب شمال شرط میبستند که میدانستند یخهایش در شرف ذوب شدن هستند.
هرچند به جای اینکه به بقیه ما در این مورد بگویند، روزنامهنگارهای کاوشگر، حضور عمیق صنعت نفت را در تلاشهایشان برای افکندن شک و تردید نسبت به تغییرات اقلیمی، آشکار ساختند. با توجه به عواقب این کارشان، این مجموعهای از جرایم شرکتی است و تقلبهای فولکسواگن در موضوع تولید آلایندگی ماشینهایشان را شبیه به دزدیدن یک شکلات نسبت به حملات یازده سپتامبر، کوچک جلوه میدهد. در یک دنیای منطقی، کنگره میبایست تیلرسون را نسبت به عملکرد شرکتش بازجویی میکرد، به جای اینکه آماده بشود تا مهمترین شغل بینیاز از رای مردم در کشور را به او بدهد.
هرچند تغییرات اقلیمی محدود به فروپاشی نظامهای پایهای زمین نمیشود (بعد از آنکه گرمترین سال تاکنون ثبت شده تمام شد، سطح یخهای جهان در کمترین حد ممکن است – در عمل کره خاکیمان از فضا متفاوت به چشم میرسد). این تغییرات به معنای این است که تجارت انرژی هم دچار مشکلات جدی شده است.
صنعت نفت سالهاست در بازار سهام عملکردی ضعیف داشته است. سهام زمانی طلایی اِکسان هماکنون در بهترین حالت ممکن، رنگ عوض کردهاند. برای همین هم مدیران شرکت، به نقیضگویی متوسل شدهاند. روزنامه یواسای تودی در روز دوشنبه گزارش داد که به لطف سوبسیدهای اروپایی، شرکت اِکسان توانسته به رغم تحریمهای امریکایی، با ایران، سوریه و سودان به تجارت مشغول باشد (تحریمهایی که هوووم، وزارت امور خارجه بایستی آنها را اجرا کند). همگان میدانند که این شرکت میلیاردها دلار سود کسب خواهد کرد، اگر امریکا تحریمهای روسیه را کنار بگذارد. حالا هم که تجارت شرکت به زوال افتاده، اِکسان نیازمند چنین اقدامهایی است که برنامهاش را از قبل چیدهاند.
سومین قطعه پازل، پاسخ جهانی به تغییرات اقلیمی است. اگر به حرف دانشمندهای اقلیمشناس گوش کنید و توان را برای تغییر جمع کنیم، تجارت نفت دچار خسارتهای بیشتری خواهد شد. این امیدواری پیمان پاریس بود که خواستار جمع کردن توانها برای ملایمترین برنامههای اعلام شده در سال ۲۰۱۵ بود که بر پایه موج گسترده علم منتشر شده، عرضه شده بودند.
ولی حالا آدم ما در فرآیند پیمان پاریس میتواند از این اطمینان خاطر کند که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. او نمیتواند اِکسان و شرکتهای مشابهاش را در درازمدت حفظ کند – سقوط فزاینده قیمت تولید انرژیهای تجدیدپذیر چنین زوالی را قطعی کرده – ولی او میتواند جلوی این را بگیرد تا این صنعت در چند سال آینده ضربههای جدی بخورد، هرچند این به بهای سوق دادن سطح دی اکسید کربن انباشته شده در اتمسفر زمین فراتر از هر آستانهای باشد که دانشمندها نسبت به آن هشدار دادهاند.
تمامی اینها بر روی هم، به زحمت میتوان استخدام تنها یک نفر را خیال کرد که بتواند آسیبی بیشتر از این به زمین بزند (هرچند مابقی کابینه ترامب هم بیشک آسیبهای خودشان را خواهند زد). انتصاب این آدم به سمت وزارت امور خارجه، جایزهای به منکرهای تغییرات اقلیمی است، سیاست خارجی ما را بیشتر به سمت نفت سوق میدهد و این کار را دقیقا در همان لحظهای میکند که دادههای موجود بر سر ما فریاد میکشند که درست بر خلاف این کار را انجام بدهیم.
تنها تسلی چنین انتخابی در این است که دیگر تمامی صحنهآراییها را کنار میزند. صنعت نفت، سیاست خارجی امریکا را آن هم درست جلوی چشمان همه، اداره خواهد کرد. به این شکل، فکر میکنم بایستی به ترامپ برای این شفافیت جاهلانهاش، تبریک گفت. وقتی سازمان سیا دولت مصدق را برانداخت، حداقل کمی شرم در این مورد داشتند و پنهانکاری کردند. چنین شرمی دیگر وجود ندارد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.