اگر بخواهیم یک سره سراغ اصل مطلب برویم ، بدون مقدمه و بی محابا ، باید گفت شرایط بسیار بدی برای هنرمندان نویسنده به وجود آمده است . این بحث نه کاری به تکنیک ها و امور فنی و سبک وسیاق ها دارد نه به طیف ها ، سبک ها و گروه های فعال . زیرا این مسائل و این امور رودخانه ای است که خود بستر و مسیرش را برای حرکت می یابد و افت و خیزهایش طبیعی و قابل پذیرش اند . بحث بر سر سدها و کانال های انحرافی است که سعی دارند به این جریان مسیری خاص ، مطابق با بعضی اهداف و سلایق سیاسی بدهند . این فشارها نه از درون بلکه از بیرون سعی بر تغییر یا جهت دار کردن این مسیر دارند . فشارهای خارجی که همیشه بر ادبیات وارد می شود امری نو و تازه نیست . هرجا ادبیات بوده این مصلحت طلبی های گروهی و ایدئولوژیک در کنارش وجود داشته است . نه زمان دارد نه مکان . نبرد بین ادیبان و نا ادیبانی که سعی بر تاثیر در این روند و حرکت طبیعی داشته اند همیشه وجود داشته و خواهد داشت . این تعامل بین ادبیات مستقل و مخالفان استقلال ادبیات هیچ گاه در خطی ثابت و مستقیم حرکت نکرده است بلکه با توجه به تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی ، تغییر رنگ و بو و مزه داده است . مهمترین و اصلی ترین ابزاری که مخالفان ادبیات مستقل و آزاد همیشه و در هر جغرافیا از آن برای نبرد خود بهره گرفته اند ابزار ” سانسور ” بوده است .
سانسور در زمان و شرایط اجتماعی – سیاسی گوناگون ، تغییرات مختلفی به خود دیده است . از به زندان انداختن نویسنده ها ، اعدام ، شکنجه و دوختن دهان ها گرفته تا جلوگیری از نشر و انتشار آثار . این امر در ممالکی که حکومت های اقتدار گرا و متمرکز بر آن ها مستولی بوده پررنگ تر بوده است . گوشت و تن ادبیات ایران با وجود داشتن سابقه ادبی دیرین و پربارش در هیچ زمانی از تیزی ابزار سانسور بی نصیب نبوده و تاریخش مصادیق فراوانی از این گونه برخوردها در حافظه ی خود جای داده است . امروزه با تغییر شرایط سیاسی نوع ” سانسور” تغییراتی اساسی کرده و به سبک های مختلف رخ می نمایاند . اگر امروزه از اسارت و شکنجه ی نویسندگان کمتر خبری شنیده می شود به خاطر نبود و یا کمرنگ شدن سانسور نیست بلکه ، امروزه سانسور ماهیتش را تغییر داده و به اصطلاح استراتژی اش را عوض کرده است . اصلاحیه های متعدد بر کتاب های در انتظار چاپ و همچنین عدم اعطای مجوز به آنان ، مسدود کردن وبلاگ ها و وب سایت های ادبی این روزها امری کاملا طبیعی شده است . نه به خاطر منطقی بودنشان بلکه به خاطر وفور و فراوانی شان به امری عادی تبدیل شده اند . دست هایی در کارند تا بین نویسندگان و مخاطبانشان که همان قشرهای مختلف مردم هستند فاصله ایجاد کنند . دست هایی که میل دارند نویسندگان آنطور که آنها دوست دارند و می پسندند فکر کنند و بنویسند . شرایط چنان تغییر کرده که سانسور از درون جایگزین سانسور بیرونی شده و ما با پدیده ای به نام ” خود سانسوری ” مواجه هستیم . در چنین شرایطی است که ادبیات مستقل و آزاد هویتش را به نمایش می گذارد و سعی به مبارزه متقابل می کند . برگزاری جوایز ادبی مستقل و غیردولتی از مهمترین و موثرترین اقداماتی است که در این سال ها سعی کرده از هویت اصیل و انقلابی ادبیات دفاع کرده و آن را حفظ نماید . این جوایز با تمام انتقاد های فنی ، علمی و سلیقه ای که به داوری آن ها شده است در فضای ادبیات بسیار موثر بوده و همیشه اخبار مربوط به آن ها در فضای ادبیات از رونق خاصی برخوردار بوده است . برخوردهای شدیدی که با این جوایز در سال های اخیر صورت گرفته و سعی بر منزوی کردن آن ها داشته به خاطر همین تاثیرات محسوس آن ها ست . در سال های اخیر این فشارها از تهمت زنی ها و برچسب زدن های بی اساس به این جوایز توسط رسانه های همسو با دولت و مسئولین فرهنگی دولتی نیز فراتر رفته است . همزمان با اتهاماتی بی اساس و اثبات نشده به کیفیت و آثار برگزیده در این جوایز نیز هجمه برده شده است . در صورتی که این جوایز به کتب چاپ شده در همین سیستم محدود دولتی جایزه اعطا می نموده !!!
بعد از ظهور دولت احمدی نژاد فشارها و هجمه های بی سابقه ای به ادبیات و جوایز ادبی شده است . آمار کتاب های رد شده در وزارت ارشاد روز به روز بالا رفت . وب سایت های مطرح ادبی فیلتر شدند و کتاب های زیادی با وجود انتشار قانونی قبلی توقیف و خمیر شدند . در سیاست های جشنواره های دولتی معدودی که مورد استقبال بودند نیز تغییرات اساسی داده شد یا به طور کلی از عرصه کنار گذاشته شدند . برای انتشارات مطرح ادبی مشکلات فراوانی بوجود آمد و بسیاری از انتشارات به حالت تعلیق درآمده یا تعطیل شدند که از مهمترین آنها می توان به تعطیلی نشر ” چشمه ” که به واقع موفق ترین و حرفه ای ترین نشر موجود در حوزه ادبیات بود اشاره کرد . جوایز ادبی مستقل نیز از دسترس این حملات و فشارها دور نماندند به طوری که این جوایز در سال های اخیر حتی برای برگزاری مراسمات خود با مشکل انتخاب مکان برگزاری مراسم مواجه شدند و بعضی از آن ها به صورت خانگی برگزار شد . در چنین شرایط بدی که بر فضای ادبیات کشور حاکم شده است ، بسیاری از نویسندگان که به اصالت کار خود ایمان دارند عطای چاپ آثار خود در کشور را به لقایش بخشیدند یا سعی کردند با روشی دیگر آثارشان را منتشر کنند . برخی به انتشارات فارسی زبان خارج از کشور روی آوردند و برخی دیگر به انتشار کتاب های خود در فضای اینترنتی پرداختند . این راه حل هرچند تاسف بار و نگران کننده است اما شاید تنها راهی است که پیش روی این نویسندگان قرار دارد . تنها راه برای نویسندگانی که به خاطر استقلاشان و همچنین حفظ هویت اصلی متونشان قید حق تالیف و نقد های رسمی و هزاران امتیاز دیگر را می زنند . امروزه ما شاهد افزایش آمار انتشار کتاب هایی هستیم که به صورت اینترنتی ( پی دی اف ) انتشار می یابند و یا در نشریات آن سوی مرزها چاپ می شوند . این امر جدا از بررسی کیفیت انتشار و کیفیت ادبی از چند منظر قابل اهمیت است . نخست با توجه به آن که در فضایی آزاد و به دور از سانسور منتشر شده اند قطعاً از لحاظ محتوای داستانی کیفیتی متفاوت تر از کتب منتشر شده داخلی دارند . دوم اینکه چنین اقداماتی که برای دور زدن و مبارزه با دستگاه سانسور انجام شده اند قابل تقدیراند و ارزشمند ، هرچند که نویسندگان آن ها از نظر مزیت های حقوق مولف و گستردگی مخاطب با مشکل مواجه باشند . جوایز ادبی مستقل که تک داستان های چاپ نشده را داوری می کنند سال هاست که از مرزهای جغرافیایی و سیاسی گذشته اند و امروزه ما شاهد هستیم که نویسندگان فارسی زبان از سراسر دنیا در این جشنواره ها شرکت کرده و گاها صاحب عنواینی نیز می شوند . هرچند که شاید آثار برگزیده این جوایز هرگز چاپ نشوند اما همین اقدام می تواند زبانی گویا باشد در ادبیات ما و اندکی تشویق برای نویسندگان مستقل و جوان. اما در مورد جوایز ادبی که به داوری کتاب های منتشر شده اهتمام دارند تا به حال اقدام مشابهی صورت نگرفته است . حالا که انتشار کتب ادبی بدون سانسور تقریباً غیر ممکن شده است و چنین شرایط دردناکی در حوزه ادبیات و هنر پدید آمده به نظر می رسد که باید تغییر روشی در این جوایز لحاظ شود . قطعاً گنجاندن آثار و کتاب های منتشر شده ادبی در نشریات خارج از کشور و همچنین آثاری که به صورت اینترنتی انتشار یافته اند به لیست داوری این جوایز می تواند اقدامی موثر در دور زدن دستگاه سانسور و بالندگی بیشتر ادبیات باشد و رونقی هرچند اندک در وضعیت انتشار کتاب در کشور ایجاد نماید . امیدوارم که در آینده با اقداماتی مشابه در جوایز ادبی مستقل شاهد تشویق هرچه بیشتر نویسندگان آزاد و مستقل کشور باشیم که در برابر فشارها و محدودیت های دستگاه سانسور سر خم نکرده و ایثارگرانه به مبارزه با آن پرداخته اند .
فراخوانهای ادبی |
پیشنهاد به خواندن |
و غیره |
جشنواره ملی بوشهر |
||
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.