ای صندوق ! ای سم آغشته به شهد
چه کسی طعم تو را می چشد؟
تو به من کمک می کنی که خانهام را بسازم
تو کمک می کنی که زمینم را کشت کنم
بدون تو زندگی ممکن نیست!
ای صندوق به من بیاموز چگونه کشاورزی کنم، چگونه ببافم و چطور تولید کنم
مصلحت من را نشانم بده
لطفا به من – با دادن وامهای بیشتر- کمک کن
راحت باش و خودت را صاحب خانه بدان
اگر مقدور بود می گفتم که غیر از صندوق کسی بزرگ نمی شود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.