انهدام ایرباس ایرانی، جنایتی انکار ناپذیر؛ بررسی ادعای محمد نوری زاد

تیرداد بنکدار  فعال ملی و سیاسی  چندی پیش مطلبی در صفحه فیس بوک خود در نقد ادعای محمد نوری زاد در خصوص انهدام ایرباس ایرانی منتشر نموده بود که این روزها به همزمان شدن با سالروز این فاجعه این مطلب با نقد و تائیدهای مختلف کاربران این شبکه اجتماعی مواجه شده است.

مطلب آقای بنکدار به شرح ذیل می باشد:
محمد نوری زاد ادعایی کرده که خود آمریکایی ها هم به عنوان متهم جنایت، تا به حال آن را طرح نکرده بودند! وی مدعی شده است که دلیل انهدام هواپیمای ایرباس ایرانی، پرواز جنگنده های ایرانی در سایه معکوس ایرباس بوده است. بدبختانه به علت قطبی بودن فضای سیاسی کشور، این سخنان بی پایه هم مورد تائید نااندیشیده شمار زیادی از هم میهنان واقع شده است. به همین جهت لازم به یاد آوری می دانم که: “هواپیماى مسافرى برفراز آبهاى سرزمینى ایران مورد هدف واقع ، و در حوالى جزیره هنگام سقوط کرده و در این تهاجم ناو وینسنس به آبهاى سرزمینى ایران تجاوز کرده است .

قبل از این واقعه نیز توسط نیروهاى آمریکایى ، به هواپیماهاى گشت ایرانى از لحظه برخاستن از باند بندرعباس تا لحظه فرود اخطار داده مى شد. معناى این اقدام آن است که نیروهاى آمریکایى حتى برفراز خاک جمهورى اسلامى ایران نیز هواپیماهاى ایرانى را مورد تهدید قرار مى دادند در ۸ ژانویه ۱۹۸۸ امریکاییان مرتکب نقص حریم هوایى ایران براى رهگیرى شدند. از دیگر سو نیروهاى آمریکایى بدون مجوز شوراى امنیت در منطقه حضور پیدا کرده و با نقض بى طرفى در خلیج فارس علیه ایران و به نفع عراق عملا در کار بازرسى کشتیها از سوى جمهورى اسلامى ایران ممانعت به عمل مى آوردند

( ن.ک: http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=416&SP=Farsi)”

اما سه نکته را هم باید در این باره مطرح کنم:

نخست اینکه بر اساس آنچه گفته شد، و سرنگونی هواپیمای ایرانی بر فراز آبهای جزیره هنگام، چنانچه فرض را بر صحت ادعای نوری زاد بگذاریم، جنگنده های ایرانی بر فراز آبهای سرزیمنی ایران در حال پرواز بوده اند و این ناو آمریکایی وینسنس بوده که با نقض حاکمیت ملی ایران، وارد دریای سرزمینی ایران شده و هرگونه شلیک به هواپیمای نظامی یا غیر نظامی ایران توسط این ناو، غیر قانونی بوده است و اگر پدافند هوایی هم از سوی ایران صورت گرفته باشد، دفاع مشروع است.

دوم اینکه صلاحیت اخلاقی محمد نوری زاد با طرح این ادعا، به جد زیر سئوال می رود. از سال ۶۷ که هواپیمای ایرباس سرنگون شده تا سال ۸۸ وی از طرفداران تندرو و فالانژ جمهوری اسلامی بوده است. اگر روایت نوری زاد صحت دارد، یا دست کم خود وی باور به چنین روایتی دارد، چگونه بیست و یک سال نه تنها سکوت کرده که تمام قد به حمایت از حکومتی برخاسته که مسئول چنین فاجعه ای قلمداد می کرده است؟ چرا زمانی که ولو به میل خود، از حاکمیت خارج شده است، وجدان خفته اش بیدار شده و دست به افشاگری زده است؟ نوری زاد اگر روایت خود را باور دارد، چگونه سالها از حکومتی که مسئول چنین جنایتی می دانسته، دفاعی تمام قد می کرده است؟

سوم اینکه این ادعا آنقدر به لحاظ حقوقی سست و بی بنیان است که حتی ایالات متحده هم آن را به طور رسمی طرح نکرده است و ادعای اشتباه در تشخیص هدف را مطرح می کند. به این ترتیب بایسته است که ما نیز با خردورزی و پرهیز از هیجان زدگی و کینه توزی، حرمت خون به ناحق ریخته شده ۲۹۰ انسان بیگناه را پاس بداریم، و اجازه ندهیم بی جهت این فاجعه ملی، مستمسک تسویه حسابهای جماعتی شود که نابخردیشان زمینه ساز بروز این فاجعه شد، اما مسئول این جنایت را که همانا ایالات متحده آمریکا است از یاد نبریم.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)