“ولکنّی… إذا ما جعتُ
آکلُ لحمَ مغتصبی
حذارِ.. حذارِ.. من جوعی
ومن غضبی….“*
ـ محمود درویش

جمهوری اسلامی استفاده از اینترنت را در استان خوزستان مختل کرده است. هدف از این کار بی خبر نگهداشتن اهالی مناطق دیگر ایران و به طور کلی جهانیان از شورش برحق مردم عرب علیه تبعیض و محرومیت است. هدف از این کار پوشاندن سرکوب توده های جان به لب رسیده است و شروع موج دیگری از دستگیری و کشتار جوانان شجاعی که خیال پا پس کشیدن ندارند.

آماج خیزشی که این بار در واکنش به بی آبی برپا شده نه فقط این نهاد ضدمردمی یا آن مدیر دولتی بی کفایت، بلکه ستم و تبعیض ملی و طبقاتی دیرینه است. نظام حاکم با طرح های اقتصادی و سیاسی اش، کار و معیشت و زیستگاه زحمتکشان عرب را به نابودی می کشاند.

تغییر ترکیب جمعیتی خوزستان از طریق فشار بر اهالی عرب استان، از دیرباز در دستور کار حکومت های ستمگر مرکزگرا بوده است.

آنچه امروز جمهوری اسلامی با آلوده کردن و خشکاندن هورالعظیم، کشتار دام ها و ماهی ها، بی تفاوتی در برابر معضل ریزگردها، اجرای پروژه های خانمان برانداز احداث سد و انتقال آب رودخانه های استان به مناطق دیگر و… انجام می دهد ادامه منطقی سیاست هایی است که نطفه اش از زمان ایجاد دولت متمرکز «مدرن» توسط رضا شاه و به یاری امپریالیسم بریتانیا بسته شد و محمد رضا شاه توسعه اش داد.

اگر چه بخش بزرگی از این اعتراض عمومی در محلات و حومه های عرب نشین برپاست و موج یزله و فریاد رسای شعارها به زبان عربی خیابان ها را پر کرده، اما چگونگی پیشرفت این حرکت و نتایجش بر مبارزات توده ها در مناطق ملی و نیز بر جنبش عمومی علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار خواهد بود. دقیقا با آگاهی به همین واقعیت است که طبقه حاکم می کوشد این تاثیر را به حداقل برساند.

هدف از محاصره مناطق و محلات درگیر خیزش، پیگرد و سرکوب نظامی و تبلیغات رسانه ای علیه «خطر تجزیه طلبان مزدور بیگانه»، چیزی جز این نیست. حاکمان مرتجع روی ناسیونالیسم و شووینیسم فارس که بر ذهن و عمل بخشی از مردم ملت غالب سایه انداخته و توسط روشنفکران بورژوای مرکز نشین تقویت و تبلیغ می شود حساب باز کرده اند.

انا عطشان حق لیس رصاصه!
انا عطشان حق لیس سجن!
کلّا کّلا للتهجیر! *

خیزش اهالی عرب خوزستان علیه بی آبی و تبعیض ملی و کوچ اجباری، همان دستگاه جهنمی را نشانه گرفته که ۴۳ سال است که استثمار و ستم جنسیتی و ملی و مذهبی را زیر پرچم حکومت مذهبی در جامعه مستقر کرده است.

سرچشمه این خیزش همان اوضاع و شرایطی است که توده های مردم در مناطق و شهرهای مختلف ایران را در دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ به خیابان ها کشاند تا انزجار خود را از نظام و مقامات حاکم در برابر گلوله فریاد کنند. فریادرس این مردم در برابر گلوله و فقر و فلاکت و بی آبی، نه خرافه آسمان است که به سویش دست دعا بردارند و نه خدایان سرمایه و سود که با ارتش های تجاوزگرشان در آن سوی مرزها مترصد فرصتند.

فریادرس مردم، خود مردم اند. آنچه کم دارند، طرح روشنی از جامعه آینده و آلترناتیو است و نقشه ای عملی برای شکست دادن و به زیر کشیدن طبقه حاکم. بر بستر مبارزات و خیزش هایی که پیاپی فرا می رسد باید چنین طرح و نقشه ای را ترسیم کرد و همبستگی و اتحاد و سازماندهی توده ای را حول آن با هدف انقلاب اجتماعی شکل داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* شعر و شعارها را عامدانه به زبان عربی آوردیم. تلاش و جست و جو برای دریافت معنی آن ها، کمترین توجهی است که از مخاطب ناآشنا به زبان شورشگران عرب انتظار می رود.

Collective98@riseup.net
@collective98

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)