به گزارش بازداشت به نقل از صفحه شخصی آتنا دائمی :
برای داداشم آرش
رفتی داداش
رفتی و حسرت دوباره دیدنت به دلم موند نمیدونم تا کی
رفتی و بی تو انگار در و دیوار خونتون دارن گلومو فشار میدن… باورم نشده هنوز باور نکردم که رفتی که دیگه قرار نیست ببینمت و بگی آبجی و….. دیشب چقدر پریشون بودی اگه میدونستم جور دیگه ای ازت جدا میشدم
همین دو روز پیش بود که رفتیم بدرقه مهدی و حسین خبر نداشتیم که امروز سهم تو هم همون جدائیه اما تو حتی فرصت نکردی گلرختو یه دل سیر ببینی و ببوسیش و بری…. میتونم تصور کنم که الان چه حالی داری
نگران گلرخ نباش منه حقیر کنارشم چه الان چه وقتی جفتمون تو بند باز با هم باشیم
داداش پیاماتو پاک نمیکنم تا وقتی خودمم قرار باشه بیام پیشت
شاید دیگه تا آخر حکمامون همو نبینیم اما بدون لحظه ای فراموشت نمیکنم
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.