آیا حسن روحانی قابل اعتماد است؟
خروج از حکومت تکساحتی
امیرحسین بریمانی
انتشار در دیدگاه نو (اندیشکده لیبرالیسم)
–
در این یک سال باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری، اعتبارسنجی حسن روحانی ضروریترین مبحثیست که ژستهای مختلف روشنفکری میباید بدان بپردازند. این مهم، بجز شفافسازی وضعیت موجود، کارکرد دیگری نیز دارد و آن گوشزد کردن خواستهای جامعه به ریاست جمهوری بوده و بصورتی ضمنی، پافشاری قشر روشنفکر بر میل به تغییر را معنی میدهد. روندی که گفتمان قدرت از انقلاب تا امروز طی کرده است، یک نکته مثبت دارد که البته سرعت کندی داشته است: چند پاره شدن یا تقسیم شدن قدرت بین ارکان مختلف. اختیاراتِ حکومتی به ندرت از یک راس به چند راس سپرده میشود که نتیجهی آن، دسترسی بیشتر مردم به عوامل تصمیمگیرنده و نتیجتا امکان بروز میل تودهها به تغییرات است. حکومت تکساحتی، جامعه را در وضعیت استثنایی یا وضعیت فوقالعاده قرار میدهد. بدین معنی که قدرت (که تماما در اختیار یک نیرو است) در چنین وضعیتی قادر خواهد بود تمامی کنشها را ساماندهی کرده و قانون اساسی را در صورت نیاز زیر پا بگذارد و این در صورت نیاز” چیزی جز منافع گفتمان قدرت نیست! تنها عامل پیشبرندهی فرآیند خروج از وضعیت استثنایی، در گام اول پخش کردن قدرت بین نیروهای مختلف بوده و در گام بعدی ایجاد موازنه میان قدرت تصمیمگیری این نیروها. حال رییس جمهور نیز یکی از این نیروها محسوب میگردد که در شرایط ایدهآلِ انتخاباتی، توسط مردم انتخاب گردیده و نتیجتا در پی برآوردن خواستهای مردم است. چند واکنش اخیر حسن روحانی ما را بر آن میدارد تا میل داشتن او به برآوردهسازی خواستهای جامعه را جدی بگیریم. اما نکته اصلی اینجاست که آیا واقعیتی در این میل به تغییر هست یا به عنوان مثال، دفاع او از مردم در برابر هفت هزار نیروی نامحسوس امنیتی، بیآنکه حقیقتی در آن باشد، هدفی جز جلب اعتماد مردم را دنبال نمیکرده است؟ باید به دولت روحانی یادآوری کنیم که اگرچه ما به او امیدواریم، اما گول این امیدواری را نیز نخواهیم خورد و به ساحت نمادین دفاعیات او اکتفا نخواهیم کرد! پرواضح است که حرف تنها بر سر مورد مذکور نبوده و موارد دیگری همچون آزادی زندانیان سیاسی که از قضا جزو وعدههای انتخاباتی او نیز بوده است را مد نظر داریم. عمل تهدید کردن، شاید ممکنترین کنش رادیکال روشنفکری میتواند باشد و باید در این مجال یک ساله تا انتخابات ریاست جمهوری، حق تهدید کردن را به جامعه بازگردانیم! این وضعیت فوقالعادهای که هر لحظه، امکان صادر شدن حکم حکومتیِ تازهای، زندانی سیاسی تازهای و سلب تازهای از آزادی مردم را امری بدیهی جلوه میدهد، باید در ماههای باقیماندهی ریاست جمهوریِ حسن روحانی مورد فروپاشی قرار گیرد. نگاه خیرهی سرکوبگر به افراد جامعه را هنوز عمیقا احساس میکنیم و جز در مواقعی که دولت روحانی در آستانهی نیاز به حمایت مردم (از جمله انتخابات مجله یازدهم) قرار گرفته است، نشانهای از تضعیف شدن سرکوب را احساس نمیکنیم؛ نوعی تضعیف موقت سرکوب برای آشتی دادن مردم با قدرت! از طرفی عدهای که تعداد کمی هم نیستند، پرسشی که در تیتر این یادداشت آمده را حتی پیش از به روی کار آمدن روحانی، “خیر” گفتهاند و راه را برای هرگونه امیدواری و تغییر بستهاند؛ حال مابهازایش چه کنشی را پیشنهاد کردهاند بر همگان پوشیده است. چپ رادیکال ما برای اینکه از انفعال به برون آید، میباید پرستیژ خود را با ضروریات امروز منطبق کند و کمی حافظهی تاریخیاش را مورد فراموشییی رهایی بخش قرار دهد.
خرداد ۹۵
قسمت دوم
در یادداشت پیشین، به طرح این پرسش پرداختم که آیا حسن روحانی صرفا در سامانه نمادین به کنش میپردازد یا در گفتهها و وعدههای او واقعیتی نیز موجود است. در صورتیکه وعدههای روحانی از کنش عملی تهی باشند، درواقع او نقش تلطیف کننده حاکمیت استبداد با استفاده از پوششهای نمادین را به عهده گرفته است! بگذارید مثالی بزنم: اگر همه چیز فروپاشی کند، تنها با امیدواری به آینده و همچنین توجیه اینکه خسارت وارده قابل جبران است، میتوانید خود را تسکین دهید؛ پوشش نمادینی که وضعیت را تلطیف میکند اما در واقعیت هیچ چیز تغییر نکرده است. در یادداشت پیشین صرفا به طرح پرسش پرداختم ولی در این چند مدتی که گذشته، پاسخ این پرسش تا حدی برای من آشکار شده است: روحانی قابل اعتماد است!
چندی پیش، طلاب قم به حسن روحانی اعتراض کردند که رویکرد او موجب تضعیف موقعیت رهبری خواهد شد. نکتهای که طلاب قم به روحانی گوشزد میکنند، دقیقا صحیح است و این نکته بیانگر همان تقسیم قدرت و خروج از حکومت تک ساحتیست. پس از این اتفاق، حال میتوان به پرسش “آیا روحانی قابل اعتماد است” آری بگوییمچراکه مخالفخوانی روحانی توسط طرفداران حاکمیت استبدادی مورد تائید (اعتراض) قرار گرفته است چون جامعه روحانیت، حضور روحانی را همچون یک اخلال تلقی کرده است. حال باید کمی رویکرد خوشبینانهتری نسبت به پوشش نمادینی که روحانی ایجاد کردهست، داشته باشیم و باور کنیم که همین اعتراض نمادین و زبانی، نخستین مرحله گریز از وضعیت حاضر محسوب میگردد و برای واقعیت یافتن آن، حسن روحانی میباید توسط مردم حمایت شود تا بدین طریق اختیارات او از سمت جامعه مشروعیت بیابد که این مهم منجر به تسریع فرآیند تقسیم قدرت خواهد شد. نکتهای تردید برانگیز و احتمالا بازدارنده اینجاست که جامعه زیر یوغ گفتمان استبداد قرار دارد و عنصری خارج از گفتمان، عملا قادر به قدرتیابی نخواهد بود. این رویکرد روحانی، بیانگر پیش کشیدن گفتمان دیگری است و پرواضح است که گفتمان تازه، توسط جامعه روحانیت و همینطور پشتیبانان حکومت تک ساحتی پس رانده میشود و روحانی عملا چارهای جز پذیرش قواعد گفتمان موجود را ندارد و در اصل میباید اصلاح طلبیای محافظهکارانه را پیادهسازی کند. در این میان، تنها چیزی که روحانی را در دام رویکرد رادیکالتری خواهد انداخت، حمایت مردم و اعتماد کردن جامعه به اوست اما در مقابل همانطور که ژیژک نیز معتقد است، نیروهای پشتیبان نیاز وجود امنیتی حداقلی برای اعتراض هستند و این مهم جز توسط روحانی ممکن نیست. جامعه حق دارد از حسن روحانی، آزادی زندانیان سیاسی را خواستار گردد و روحانی نیز متعهد به اجرای آن است. از طرفی نباید از نکتهی پیشین به سادگی گذر کرد. پرسش بعدی قطعا “آیا روحانی قادر است” میباشد. آیا تنها راه گریز، طالب اصلاحات در حاکمیت استبداد بودن است؟ بدین طریق پروبلماتیک این گفتمان (یعنی سرکوب) پابرجا خواهد ماند و صرفا کاسته شدن شدت آن بدست خواهد آمد. هنگامی که جامعه از خواستههای رادیکال تهی باشد، یا کنشی برای دستیابی به آن صورت ندهد، اصلاح طلبان نیز محافظهکار خواهند شد و این نیز غیرقابل انکار است. از طرفی نمیتوان وجودیت اپوزیسیون افراطی را منکر شد ولی این چپ رادیکال هیچ گرهای را نمیگشاید چون عمیقا واپسگراست! دلیل این امر را در پیرانهسری این طیف باید جست و از طرفی نسل بعدی یاد نگرفته چطور میتواند رادیکال باشد و به همین دلیل خواستههای رادیکال جامعه ما متحجرانهست و مهمتر اینکه قابل دستیابی نیز نیست. ما به ژستهای جوان رادیکال نیاز داریم و به کمی انعطاف! البته منظورم از انعطاف، پذیرش واقعیتهای موجود است و نه تقلیل دادن خواستهها؛ پس جمله پیشین آنقدر هم که مینماید، محافظه کارانه نیست بلکه وضعیت امروز ایجاب میکند که در اندیشه ورزی چپ تحولاتی حاصل گردد.
اردیبهشت ۹۵
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.