شادی صدر/ از مدیران عدالت برای ایران
تلویزیون سیاه و سفید بچگیهای من، مدام تصویر پیکرهایی را نشان میداد که روی دستهای آدمهایی می رفتند که شعار میدادند: این سند جنایت آمریکاست! در همان زمان، تصاویری بود که هیچوقت تلویزیون بچگیهای من نشان نداد؛ تصاویر اعدامشدگان سیاسی که در لعنتآبادهای شهرها و روستاها، شبانه در گورهای جمعی دفن میشدند. پخش مکرر و اغراقگونه تصاویر آن پیکرها بر سر دستان جمعیت و ناپدیدکردن تصویر اعدامشدگان نه فقط از تلویزیون که حتی از حافظه گورستانهای رسمی، هر دو تلاشی بود برای ساختن تاریخی که باید توی ذهن بچگی من و من حک می شد و تاریخی که نباید میدانستیم، چه رسد به این که به یادش بیاوریم؛ تاریخ سرکوب شدگان، محذوفان
جدال بر سر پیکر مردگان سیاسی، تاریخی دارد به قدمت کسالت کشدار جمهوری اسلامی. نزدیک به چهار دهه است که پیکر مردگان سیاسی بدل شده به عرصه ای برای انکار از سوی مسئولان مرگ و برای مطالبه از سوی خانوادهها و فعالان دادخواهی. این درد مکرر هنوز هم دارد به تن و جان جامعه ای که نه میداند و نه میخواهد که بداند میریزد. جدال بر سر پیکرهای شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان درست شش سال پیش، از اردیبهشت ۱۳۸۹ تا همین امروز ادامه دارد. در این جدال، یک طرف با تمام قدرتاش، با وزارت اطلاعات و زندان و دادگاه انقلاباش، با رسانههای متصل به چاه نفتاش، با جامعه خوابزده یا خودش را به خواب زده اش، تمام تلاشش را می کند که با ندادن پیکرها، ندادن نشانی محل دفن، تاریخ این چهار نفر را و تاریخی که این چهار نفر با خود، حتی پیکر بی جان خود حمل میکرده اند را انکار کند. و از آن سو، خانوادهها با بیقدرتی و بیصدایی محض، تمام سعیشان می کنند تا آن واقعه مرگِ بدون پیکر را در حافظه جمعی نگه دارند.
در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، یک سال پس از اعدام چهار فعال سیاسی کُرد، خانوادههایشان این سنگ قبرهای سرگردان را به نماد پیکرهایی که از آن ها دریغ شده، حافظه هایی که پاک شده و تاریخی که انکار شده، به نمایش گذاشتند. این سنگ قبرها هنوز، قطع شده از پیکرهایی که به آن مربوطاند، سرگردانند و با سرگردانی خود مسئولیت من، مسئولیت ما و مسئولیت همگانی را به حفظ حافظه جمعی و بازگویی تاریخ محذوف شده حذف شدگان یادآوری میکنند.
گروه کاری سازمان ملل درباره ناپدیدشدگی قهری می نویسد: “بازداشتی که منجر به اعدام خودسرانه شود اگر از سوی عوامل دولتی انجام شود و این عوامل در زمان حبس یا حتی بعد از اعدام، از روشن کردن جزییات مربوط به سرنوشت و محل شخص خودداری کنند، یک مورد قطعی ناپدیدشدن قهری است.” با این تعریف، تا زمانی که جدال بر سر پیکرهای شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان و محل دفن شان وجود دارد، آن ها از نظر حقوقبینالملل ناپدیدشده قهری محسوب میشوند و میتوان پرونده آنها را برا ی پاسخگو کردن مقامات جمهوری اسلامی در مراجع بینالمللی دنبال کرد.
پی نوشت: در این نوشته از اصطلاح مردگان سیاسی استفاده کردم به دلیل اینکه مرگ های سیاسی محذوفان فقط شامل اعدامها نمیشده است. به عنوان مثال جدالی که بر سر پیکر هاله سحابی شد را از یاد نمیبریم. جدالی که با حق السکوت بگیری مقامات که پیکر را به شرطی دادند که خانواده رضایت بدهند که مرگ/قتل را پیگیری نکنند و رضایت کتبی خانواده به داشتن یک قبر بسته به جای یک پرونده همیشه باز در چند ساعت به پایان رسید.
صفحه فیسبوک شادی صدر: آن واقعه مرگِ بدون پیکر، آن واقعه ناپدیدشدگی قهری
تلگرام عدالت برای ایران را دنبال کنید:
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.