سهشنبه هفتهی پیش، ۲۸ آذر ۹۱هشت تن از کارگران یک معدن زغال سنگ در منطقه طبس در استان یزد، در پی انفجار و ریزش تونلهای معدن، کشته و مدفون شدند و عملیات بیرون آوردن اجساد آنها نیز ساعتها طول کشید.
این حادثه، نخستین رویداد از حوادثی از این دست نیست و بعیدهم به نظر میرسد که تکرار نشود.
یک روز پیش از این، سازمان پزشکی قانونی ایران، از رشد ۲۴ حوادث منجر به مرگ کارگران خبر داده بود. برپایهی این گزارش تازه و رسمی، در هفت ماه نخست سال ۹۱، بیش از ۱۱۰۰کارگر در ایران، در حین کار جان خودشان را از دست دادهاند.
برپایهی برآوردها، بیشترین این آمار نیز به بخش ساختمان محسوب میشود که شمار زیادی از کارگران، اساساً هیچ بیمهای ندارند یا کارگران خارجی و به اصطلاح غیرقانونی محسوب میشوند.
حوادث منجر به مرگ کارگران، در سال ۸۲، ۵۱۷ مورد اعلام شده بود. یعنی کمتر از ده سال، این آمار بیش از دو برابر شده است و با رشد کنونی آن، پیش بینی میشود که در ظرف تنها چهار سال، بار دیگر دو برابر شود.
این نکته مهم را نیز باید در نظر داشت که برابر مقررات ایران، صرفاً حوادثی، حادثه حین کار محسوب میشود که علت مستقیمی با خود شرایط کار یا ابزار کار داشته باشد. برای مثال، راننده اتوبوسی که قاعدتن در اثر خستگی مفرط یا عدم استراحت کافی، به هنگام رانندگی، خوابش میبرد و همراه با مسافران، خود نیز کشته میشود. مرگ او بر اساس قوانین ایران، «حادثه حین کار» محسوب نمیشود. چرا که با سادهسازی مسئله، «مسبب مرگ»، غفلت و سهلانگاری خود کارگر یا راننده معرفی میشود.
به رغم وجود این قوانین پیچیده و پر تفسیر، علت این حجم بالای حوادث حین کار و رشد بسیار چشمگیر آن در ایران کدام است؟ این پرسش را با بهروز خباز فعال و آشنا به مسائل کارگریِ ایران، در سوئد در میان گذاشتهام.
این گقتوگو را از اینجا یا اینجا میتوانید بشنوید.
* این گفتوگو در برنامهی روز جمعه، اول دی ماه رادیو زمانه پخش شده است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.