نزدیک به یک قرن پیش بود که رضاشاه به تقلید از کشورهای اروپایی قانونی را وارد کشور کرد که شاید هرگز فکرش را نمیکرد بعدها تبدیل به بخشی از مهمترین دغدغه امروز دختران و زنان ایرانی شود. اگرچه #کشف_حجاب موضوعی نیست که قرار نیست چندان در این مطلب درمورد آن صحبت شود اما فعالیت دوباره #گشت_ارشاد باعث شده که نویسنده به پیشینه مسئلهای بپردازد که خبرش امروز واکنشهای مختلفی را از سوی جامعه در پی داشته است.
انقلاب؛ سرآغازی برای حجاب اجباری
داستان از آخرین انقلاب کلاسیک قرن بیستم شروع شد. هواپیمای حامل خمینی، ۱۲ بهمن ۵۷ با خرواری از عقایدی شگفتآور که جهان تقریبا باور کرده بود حکومتداری با آن دیگر غیرممکن است، بر فرودگاه مهرآباد نشست. انقلاب ۵۷ روزهای بهمن و اسفند را به سرعت داشت میگذارند که جمله؛ «حجاب اسلامی» بر سر زبانها افتاد. مردم دو دسته شدند؛ عدهای موافق و بخشی مخالف. آنان که مخالف بودند در نهایت شکست خوردند و حجاب اجباری کمکم از حرف و حدیث به قانونی تبدیل شد که اگر زنی از آن سرپیچی کند به موجب ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق جریمه میشد.
اسباب و دلایل فعالیت مجدد گشت ارشاد
ثبت قانون حجاب اجباری در اوایل انقلاب بود که امروز به مهمترین ارکان جمهوری اسلامی اجازه میدهد به فکر طرحهای مانند «طرح ارتقای امنیت اجتماعی»، «طرح عفاف و حجاب» و «طرح حمایت از آمران به معروف و نهی از منکر» بیفتد. اگر امروز حجاب در ایران اجباری نبود طبیعتاً هم هیچ نهاد و سازمانی این توانایی را از لحاظ قانونی نداشت که اکنون اینگونه برای پوشش دختران و زنان تعیین تکلیف کند.
تغییر تاکتیک؛ راهحلی نهایی
این عقبنشینی حال و حاضر مردمی باید تبدیل به حمله شود و این تنها راه موفقیت و پیروزی است. اولین حرکت باید این باشد که تمام افرادی که در سطح کلان و تمامی افرادی که کوچکترین مسئولیتی در ثبت قانون حجاب اجباری در کشور داشتند بایستی از لحاظ عرفی به جامعه پاسخگو و به دلیل رفتار خشونتآمیز سالیان سال خود علیه دختران و زنان از لحاظ قانونی محاکمه شوند. چه رفتاری باید در مقابل کسی داشت که تمام این سالها بیخود و بیجهت به خود اجازه میداد با لحنی توهینآمیز به اصطلاح؛ زنان را «ارشاد» کند؟ آیا باید تمام رفتارهای را که دیدیم دختران جوان را کتک میزدند، فحش میدادند و در جلو ملا عام حیثیت و شرف و عزت آنها را خدشهدار میکردند را فراموش کنیم و به راحتی آنها را ببخشیم؟ آیا باید تمام ضربات روحی که از این رفتار به شهروندان وارد شد را فراموش کنیم؟ پاسخ را به عهده مخاطب میگذارم.
مبارزه و مقاومت
اگر نسل جدید با جدیت در پی تغییر قانون حجاب «اجباری» به «اختیاری» قدم پا نگذارد باید منتظر قوانین صفت و سختتری و منتظر ظهور طرحهای متوحشانهتری مانند #گشت_ارشاد باشد. تمام عقبنشینیهای دیروز و عدم واکنش متناسب با رفتار طرف مقابل بود که ما امروز شاهد فعالیت دوباره گشت ارشاد با این شکل و شمایل رعبانگیز هستیم. جوانان امروز ایرانی به دلیل بیاعتمادی و عدم وحدت در هدف و آرمان، توانایی مقابله و مبارزه با جریان مقابلشان که از همبستگی، امکانات و اتحاد فراوانی برخوردار است را ندارند. آنها تصور میکنند برای رسیدن به اهداف و آرمانها، فرش قرمزی برایشان پهن شده است که فقط باید در آن قدم گذاشت. حداقل تاریخ کشورهای شرقی و خاورمیانه نشان داده است که معمولا حکومتهای شبه جمهوری اسلامی در مقابل چنین تغییرات مشابهی به شدت مقاومت میکنند و برای اضمحلال آن از هیچ روشی دریغ نمیکنند.
فرآیند برخورد مورد به مورد
شناسایی این افراد گردنکلفت که خود را پیادهکنندگان قانون خدا در زمین میدانند چقد میتواند سخت باشد وقتی که عکسهایشان در شبکههای اجتماعی واضح و با کیفیت دست به دست میشود؟ چه کسی باید بترسد؟ ما جمعیت بیشماری از مردم که از این رفتار خشونتآمیز به ستوه آمدیم یا هفت هزار آدمی که چشم و گوش خود را در برابر خواستههای مردم بستهاند؟ درست است که این جریان گاه فعالیتهای خود را به دلیل مقاومت زنان و دختران متوقف کرده است، اما حالا ازنو سرمداران و رهبران این جریان سنتی فرار رو به جلو را در پیش گرفتهاند.
پیشبینی سرکوب معترضان
برای رسیدن به اهداف و تحرکاتی این چنینی قربانی لازم است. قربانی دادهایم اما به اندازهای نبوده که به سمبل و نماد این جریان تبدیل شود. بایستی نام قربانی و قربانیان تبدیل به دیوار شرمی در مقابل تحرکات جریان امنیتی و پلیسی شود. مخالفان حجاب اجباری میگویند که خشونت راه حل درستی نیست. واقعیت هم همین است. آنهایی که استدلال و رفتارهای جریان محافظهکار سنتی را نقد میکنند معتقد به خشونت نیستند. اگر قرار بود ما هم از این روش استفاده کنیم تقریبا هیچ تفاوت رفتاری با آنهای که فقط دم از اخلاق و رحمانیت میزنند، نداریم. اما مبارزه در اینجا به معنی ابراز خشونتها و کینههای جمع شده تمام این سالها نیست. اما، ولی، اگر آنهایی که بخواهند اعتراض #سکوت مردم را با برخوردی خشن پاسخ بدهند قطعا نبایند تصور کنند که اگر دستمان به آنها برسد با گل و شیرینی به خدمتشان میرسیم. جواب هر مشت دو مشت است، اولی برای آن که زد که مساوی شود و دومی برای آن که دیگر تکرار نشود.
صفر یا صد؛ افراط و تفریط
مطلب طنزی که این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و محتوای آن این است که ایران را تشبیه به یک دیوانه خوانهای میکند که یک روز کسی تحت تاثیر فعالیت و حضور زنان در جامعه ترکیه میشود و فردای آن در کشور، #کشف_حجاب اعلام میکند و دههها بعد کسی بلند میشود که میخواهد حجاب اجباری راه بیندازد، این یک پیام شفاف دارد؛ تاریخ صد ساله ایران یا از آنور بوم افتاده یا از اینور بوم. حداقل این را باید دانست که جامعه درگیر افراط و تفریط است و هنوز حاکمیت نمیداند یا نمیخواهد بداند که میان صفر و صد هم اعدادی برای انتخاب وجود دارد. ابدا جامعه محافظهکاری اسلامی به این فکر نمیکند که در یک جامعه همانطور که یک خانم چادری این حق را دارد همان نوع لباسی را که خواسته بپوشد، باید به دیگران هم اجازه داد لباسی را بپوشند که خود میخواهند نه آن چیزی که توسط حکومت تبلیغ و تحمیل میشود.
نحوه انجام درست «امر به معروف و نهی از منکر»
اکثر آنهایی که مخالف حجاب اجباری هستند به این معنی نیست که با خود حجاب مخالفند. جریان مقابل محافظهکار به عقاید، سنتها و آیینهای مذهبی و اسلامی احترام میگذارد. اما این رفتار محترمانه باید دو طرفه شود. همانطور که نمیخواهیم با خانمی به اصطلاح بدحجاب برخورد شود، همچنین نمیخواهیم با خانم چادری هم برخورد شود. هر کسی حق دارد خودش لباسش و نوع پوشش را انتخاب کند و این هم به هیچ فرد دیگری مربوط نیست. «امر به معروف و نهی از منکر» امروز هر مسلمانی که از نظر او اگر آن را انجام ندهد دینش ناقص است؛ نه #باتوم و نه #تذکر سخت و نرم است، بلکه قبول شرایط وضعیت کنونی و آشتی با دنیای جدید است. نحوه عمل «امر به معروف و نهی از منکر» امروز یک مسلمان که علاقه دارد در زمینهای حفظ و گسترش حجاب در جامعه کاری انجام دهد؛ نوشتن کتاب، انتشار مقاله، ساخت فیلم و مستند، طراحی بنر، برگزاری مناظره، مصاحبه مفصل، استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و مانند اینهاست نه #زور و #خشونتی که در نهایت تبدیل به #تنفر بیشتر از حجاب و دینگریزی و در نهایت به تخاصم و دینستیزی میشود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.