اخبار مربوط به تجاوز به دختران اعدام شده در زمستان سال ١٣۶٠ در مشهد، به طور وسیعی در شهر مشهد پخش شده بود.
لیلی شوکتی در مورد آنچه خود از پدر و مادر سیما مطلبی شنیده است چنین شهادت میدهد:
« ما رفتیم خانۀ خانم مطلبی اینها، بهشان سری بزنیم؛ مراسم که نمیتونستند داشته باشند ولی ما میرفتیم دیگه. آقای مطلبی تعریف میکرد که به من گفتن که بیا؛ رفتم. بعد گفتند که با دخترت صحبت کن که توبه بکنه. بعد آقای مطلبی برگشته به دخترش گفته: خب هر چی گفتند گوش کن. بعد دخترش گفته بود: اینها میگویند با یکی از این پاسدارها ازدواج کن، اعدام نمیشی. آقای مطلبی گفت که من برگشتم گفتم: پس خودت هر چی میخوای اونو انجام بده. زده بودند تو صورت آقای مطلبی، خیلی هم ضعیف بود مرد بیچاره، افتاده بود، با تُک پا انداخته بودنش بیرون که ما گفتیم تو بیا اینجا نصیحت کن نه این که بیای بگی هر چی خودت میخواهی، خودش که میدونیم چی میخواد! میگفت آنجا خیلی فاصله داشت تا دم در، تا برسم دم در، صدای تیر آمد. بعد خانم مطلبی میگفت که بعداً زنگ زده بودند که بیایید جنازه را ببرید. جنازه را که گرفته، توی مردهشورخونه، میگفت: دست به دستش کشیدم، دست به پاش کشیدم، دیدم که زیر پایش نوشته به من تجاوز شده. یعنی شب قبلش، قبل از اینکه اصلا به باباش بگویند، برنامه ترتیب داده شده، حالا بعدش میخواستهاند ازدواج فرمالیتهای هم انجام بدهند و داستانشون رو اسلامی بکنند.»
بخشی از گزارش جنایت بیعقوبت،شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان سیاسی زن در جمهوری اسلامی – گزارش اول-انتشارات عدالت برای ایران-دسامبر٢٠١١
برای دریافت متن کامل کتاب به صورت پی دی اف اینجا را کلیک کنید:
آدرس تلگرام عدالت برای ایران را دنبال کنید
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.