مدرسه فمینیستی: یادداشت زیر به قلم مهری جعفری، شاعر، وکیل دادگستری و مدرس سابق کوهنوردی، در پاسخ به گفته های علی دایی، در خبرگزاری ایسنا در آذرماه ۱۳۹۱ نوشته شده است(۱). علی دایی در صحبت های خود فوتبال را ورزشی مردانه دانسته که بازیکنان آن نباید مثل زن ها باشند و آنها باید مردانه بجنگند. مهری جعفری که در سال ۱۳۸۷ اقدام به صعود دو قله ۷هزار متری خانتانگیری و لنین در منطقه «پامیر» کرده و یکی از آنها را به صورت انفرادی و بدون همراه و راهنما صعود کرده نامه زیر را در نقد نگاه علی دایی به نگارش درآورده است. او همچنین فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته حقوق بازرگانی بین المللی از یکی از دانشگاه های لندن است. یادداشت مهری جعفری به علی دایی را در زیر می خوانید:
آقای علی دایی!
مدت ها بود که حرف ها و رفتارهای برادران شهرم را فراموش کرده بودم، و همه آن سایه های سیاه را بالای سرمان؛ و البته تمام آن تلاش های خودم را که در چالش مداوم با آن سایه به کار می بستم و فرساینده بود، و حالا پس از چند سال دوری از آن فضای رعب آور، حرف های تهاجمی اما ظاهرا بی قصد و غرض شما، همه چیز را دوباره به یادم آورد و بار دیگر مرا وادار به پاسخ کرد. اما این بار حس می کنم در کنار خواهران خودم با آرامشی که هرگز پیش از این نداشتم، با شما حرف می زنم: برادر!
همه خوب می دانیم که قدرت برای شما به عنوان رکنی تعیین کننده در فوتبال مهم است، و همه ما پرتاب های شما را خوب به یاد داریم؛ اما این بار تلاشی که در نشان دادن قدرت به خرج داده اید، گلی را برای شما به ثبت نخواهد رساند، چرا که ظاهرا توپ شما وارد دروازه ما شده و حال آن که ما که در یک زمین بازی نمی کنیم! درست است که کلا دیوار ما بسیار کوتاه تر از دیوار شماست، اما شاید هرگز تصور چنین تاختی از طرف شما نمی رفت که اخیرا دیدیم چگونه زمین فوتبال را با زمین زلزله زده ها پیوند زدی؛ بله برادر! همه حرکت های شما مثل تمام فوتبالیست های دنیا دیده می شود و حرف های شما هم البته شنیده می شود.
من گفته های شما را برای چندمین بار مرور کردم و تلاش کردم این تهاجم بی قصد و غرض شما را فراموش کنم اما آخرین بار درد عجیبی را در بخش هایی از مغزم حس کردم و یک باره انگار همه آن چیزهایی که از آن سرزمین مشترک دور ریخته بودم دوباره به حلقوم من ریخته شد و گلوی مرا تا حد خفگی فشار داد.
برادر! من هم مثل هر ورزشکار حرفه ای دیگری قدرت را رکن مهمی در ورزش خود می دانم، و البته حتی اگر قرار بود تنیس بازی کنم؛ اما فراتر از آن مثل زنی از اهالی سرزمین آذربایجان از همان اطراف اردبیل خودمان که خوب می شناسی، قدرت را رکنی مهم برای بقا و ضرورتی برای زیر پا له نشدن هم یافته ام. هرچند برادران من، با اتکا به نفسی شگرف و گردنی که رگ های آن هم اندکی بالا زده باشد از کنار من گذشته اند و حتی حضور مرا در حوزه های به اصطلاح شما مردانه ندیده اند که بخواهند به اصطلاح شما مردانه جنگیدن مرا هم باور کنند. اما مسالۀ نشان دادن توان، مهارت و قدرت از همان ابتدای نادیده گرفته شدن در ذهن ما زن ها می نشیند. چون همواره اصل بر نتوانستن ما بوده تا خلاف آن را ثابت کنیم. اما برادر تا چه حد باید ثابت کنیم؟ تا کجا باید برویم که شما ما را ببینید. تا سر کدام قله که نرفته ایم. تا ته کدام خطر و مخاطره ندویده ایم. دره ای و یا غاری و یا سیاه چالی یافته ای که ما جرأت نکرده باشیم و یا نتوانسته باشیم که سر در آن فرو کنیم؟ تا کی باید دغدغه من در این سر دنیا این باشد که به تو در آن سر دنیا ثابت کنم که برادر من حتی از آن موقع ها که در کوچه های روستا هم بازی کودکی های من بودی تلاش خودم را کرده ام اما تو هیچ وقت ندیده ای و نمی بینی و می ترسم هرگز حضور این زمین دیوار به دیوار خودت را نبینی… اصلا می دانی به زمین ما راندی و توپ را به دروازه ما زدی؟ یا آن قدر برای تو محو و نادیدنی شده ایم که نه زمینی برای همکاران خود قائلی و نه دروازه ای برای آنها به رسمیت می شناسی.
مرد بسیار قدرتمند! اما دردی که از ته مغزم تا زیر گلویم را می فشارد نه فقط به دلیل زنده شدن همه آن خاطره های تلخ و مشمئزکننده ناشی از نادیده گرفته شدن ها و بی حرمتی های جنسیت پرستان آن سرزمین است بلکه خاطرات آن تلاش های مضاعفی نیز است که همواره فشاری بیش از حد تحمل بر من وارد کرده تا شاید بتوانم در آن مجلس مذکر که گوش تا گوش مردانه نشسته اید، جایی باز کنم، که بجنگم، که راه پیدا کنم، که درس بخوانم؛ چون مدرسۀ روستا از آن شما بود و حالا گویا دانشگاه شهر هم از آن شماست، که مهاجرت کنم که جدا شدن از خانواده حق مردانه پسرها بود و وکیل بشوم که دادگاه آیا جای ما زن ها بود؟ که اما وزشکار بشوم؟؟؟ این یکی را باور می کنی؟ زن ۴۷ کیلویی باشم که کوله ۱۸ کیلویی خود را تا ارتفاع ۷۰۱۰ متری از میان صخره و یخچال های «پامیر» بکشاند که راهنما و همراه هم نداشته باشد. که البته بدون مرد رفته باشد. بدون مرد. که وقتی مسئول کمپ اصلی پرسیده باشد آیا همه زن های کشور شما همین قدر قدرتمند هستند با لبخند گفته باشی یکی دیگر همین الان سر قله است گویا… و بعد فهمیده باشی که همه این تعجب ها از زن بودن تو فقط نیست از زن ایرانی بودن تو هم هست. از زن خاورمیانه ای که همواره زیر فشار خم شده و آن قدر فرصت پیدا نکرده که حتی مثل زن کشور فقیر قرقیزستان کمتر سهمی از قدرت برده باشد.
و باز هم فکر کرده باشی به علی دایی چه بگویم او که باید خود همه این ها را بداند. و فکر کرده باشی با خودت که روزگاری زنان سرزمین مان با اسب های شان دوشادوش مردان عشایر می تاختند و گویا جامعه مردانه مدرن، آنها را مدت هاست که از اسب ها پایین کشیده … انگار همه آن اسب دواندن های هزاران ساله این سرزمین در رؤیاها و تخیلات زنانه ما ساخته شده باشند؛ و آیا آن زن ها هنوز هم هستند؟ با لبخند می گویم آری! یکی از آنها همین الان پس از صعود دو قله ۸ هزارمتری در یک برنامه توأمان، آن هم «اورست» و «لوتسه» با هم(۲)، که صعود یکی از آنها خواب بسیاری از مردان و زنان دنیاست، در شهر زنجان به کار روزمره خود می رسد.
آقای دایی برادر من!
ملاک شما برای توانمندسازی تیم خودتان هر چه هست، ارتباطی به توان ما زن ها در زمین خودمان ندارد؛ اگر فکر می کنید شگرد کار این است که یک تیم را تبدیل به قدرتمندترین مردهای جهان بکنید و یا کاری کنید که آنها مثلا به جای تنیس بازی کردن، وزنه بلند کنند و یا هر مهارت دیگری را مفید تشخیص می دهید، هر چه هست من هیچ سررشته ای از ورزش شما ندارم، اما می توانم از شما بپرسم آیا به عنوان ورزشکار ملی (که ظاهراَ سرمایه همه ما صرف فعالیت شما شده و می شود) لحظه ای هم به قدرتمندتر شدن فوتبال زنان که سهمی انکارناپذیر در نیمی از جمعیت این ملت دارند، فکر کرده اید؟ می دانید این همکاران شما در چه شرایطی تمرین می کنند؟ مربی آنها؟ زمین آنها؟ مسابقات آنها؟…
و من اولین بار فوتبال را در استادیوم لندن از نزدیک تماشا کردم. به دوست هندی خود گفتم ما اجازه ورود به ورزشگاه نداریم. و باور نکرد. نزدیک به بیست هزار نفر برای تماشای بازی زنان انگلیس و برزیل جمع شده بودند و فکر کردم فوتبالیست های زن ما نه تنها هزار نفر بیننده را هرگز به ذهن شان هم راه نمی دهند بلکه خود اصلا هیچ بازی مهمی را در کشور خود همراه با این همه تماشاگر تماشا نکرده اند.
آقای علی دایی! مرد قدرتمند که مردانه جنگیدن را صفتی مهم دانسته ای، که ظاهراَ زنان در نگاه تو فاقد این صفت هستند، و بار تمام ضعف ها، شکست ها، اشتباهات و گاه بدکاری های بشریت را هم شاید باید به دوش بکشند، چه مرد باشی با اوصاف مردانه و چه مرد باشی با اوصاف نامردانه، برای من فاقد اوصاف یک انسان منصف و باوجدان به نظر می رسی. می دانی چرا؟ چون انصاف و عدالت هر انسانی حکم می کند که از امکانات ناعادلانه استفاده نکند و اگر به اجبار استفاده کرد آن را بر علیه آدم هایی استفاده نکند که بدواَ حق آنها را گرفته و بخشی از آن را به او داده اند.
انصاف و مروت هم خوب چیزی است برادر، نه؟
من اگر بخواهم هم چنان به نوشتن ادامه دهم ممکن است به موارد جدی تری برسم و ممکن است بحث قوانین بین الملل و ضرورت مقابله با سکسیسم (جنسیت پرستی) در ورزش را پیش بکشم و البته بازخوردهای حقوقی سخنان شما در فیفا. اما نگارش این یادداشت کوتاه در واقع از ایده یک نامه خصوصی به وجود آمد که می خواستم فقط برای شما به عنوان یک خواهر هموطن ـ از همان اهالی مشگین شهر ـ بنویسم که بدانید تا چه حد در روح و روان بسیاری از زنان سرزمین خود کوفته اید. اما نهایتاَ این پاسخ نوشته شد تا شاید بتوانم با همه برادران خودم که از ادبیاتی مثل ادبیات شما استفاده می کنند، صحبت کنم. و امیدوارم این نامه به دست همه آنها برسد. و آرزو می کنم علی دایی که حال با این سخنان خود در مقابل همه زنان دنیا ـ و در مفهوم وسیع تر در مقابل همه مردم دنیا ـ مسئول است، مثل آن فوتبالیست هایی که گاه از ادبیات نژادپرستانه استفاده کرده و رسماَ پاسخگو بوده اند، حداقل پیش خواهران خود پاسخگو باشد …
چشم به راه پاسخ شما
مهری جعفری، زادۀ استان اردبیل، روستای چپقان
زیرنویس:
۱- گفته های علی دایی، در خبرگزاری ایسنا، مورخ ۱۳ آذر ۱۳۹۱ منتشر شده است.
۲- اشاره به صعود «پروانه کاظمی» که امسال دو قله اورست و لوتسه را در یک برنامه صعود کرد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
خانم محترم
زن و مرد تنها از نظر حقوق انسانی با هم برابرند. اما از آنجائیکه زنان و مردان از لحاظ فیزیکی با هم برابر نیستند ، در تمام کشورهای دنیا مسابقات ورزشی به شکل جداگانه برگزار میشوند. انکار و کتمان این موضوع که از نظر قوای جسمی مردان از زنان قوی ترند چیزی جز خود فریبی نخواهد بود. اگر شما فاتح قلل صعب العبور بوده اید دلیل بر این نمیشود که این توانایی شما شامل دیگر بانوان نیز میباشد. شما استثنا هستید و مقایسه شما با همجنسانتان نیز قیاسی نا عادلانه است.
پنجشنبه, ۳۰ام آذر, ۱۳۹۱
سرکار خانم جعفری با ادای ادب و احترام خدمت شما و تمامی بانوان فرهیخته و ارزشمند سرزمینم ایران.بانوی گرامی مطالبی که رقم فرمودید بسیار به حق و بجا و دلنشین بود…اما پاسخ مناسبی برای مفهوم سخن آقای دایی نبود.حالا چرایش را عرض میکنم.وقتی ایشان از ورزشی خشن و کاملا مردانه مثل فوتبال سخن میگوید دقیقا توجه شان به آن بخش از این ورزش است که با روح لطیف و عاطفی بانوان تناقض دارد.ممکن است بانوان نیز فوتبال بازی کنند اما چون خشونت در ذات این ورزش نهفته است اگر هم بخواهند فیزیک بدنشان پاسخ نمیدهد.مثال عرض میکنم .در ورزش پاتیناژ بانوان همیشه حرف اول را میزنند چون مختص اندام و روحشان است.حتا والیبال و بسکتبال و تنیس و تنیس روی میز هم و ورزش های میدانی هم عرصه تلاش و خودنمایی بانوان میتواند باشد اما لطفا منصفانه بپذیرید که مثلا وزنه برداری و بوکس بیشتر زیبنده مردان است تا زنان.صد البته این مقوله نمیتواند ذره ای از توانمندی های بانوان بکاهد.خشن ترین بوکسور دنیا هم در دامان مادری لطیف و مهربان پرورش یافته است. مطمئنم که سرکار عالی با شعور خلاقی که هستی را رقم زده موافقید که هر چیز بجای خویش نیکوست.یک بانوی ورزشکار ۴۰ کیلویی میتواند قلل مرتفع را فتح اراده خویش کند اما برای یک بانوی خوش اندام ۸۰ کیلویی تحمل خشونت فوتبال دشوار است و من فکر میکنم منظور { آرش } فوتبال ایران همین باشد.{این نامیست که شخصا برای آقای دایی انتخاب کرده ام چون آرش گونه به میدان میرفت}.پاینده باد نام تمامی بانوان توانمند ایران.
پنجشنبه, ۳۰ام آذر, ۱۳۹۱
علی دایی درست گفته، حرف بدی هم نزده. شما فمنیست ها همیشه دنبال بهانه برای تاخت و تاز و دعوا می گردید. همیشه تهاجمی برخورد می کنید. خانم کاظمی هم انسان بزرگی هستن. افتخار هستن.
پنجشنبه, ۳۰ام آذر, ۱۳۹۱
مهری عزیز .. چه خوب نوشتی !.. موافقم با تو !.. کاش همه زنان ایران ما به این نوع لحن کلام در همه جا چه اینجا ،چه دانشگاه ،چه خیابان ،چه مدرسه و محل کار و هر جای دیگری واکنش نشان می دادند تا کم کم فرهنگ مردسالاری دست کم از زبان ما کم کم محو و نابود شود و متأسفم که کامنتگذاران این متن از این زبان زشت چه ناشیانه دفاع می کنند و به همان روش انگ زدنهای عامیانه و بی منطق ادامه می دهند .
جمعه, ۱ام دی, ۱۳۹۱
مطالبی که آقای دایی عنوان کرده کاملا درسته.اما عنوان کردنش در قالب یک مصاحبه کار اشتباهی بوده.چرا که با جبهه گیری های کودکانه درستی این مطالب زیر سوال میره که رفته.در حقیقت بیان این دست مطالب تغییری در اصل مسئله ایجاد نمیکنه.باید گذاشت تا همه چیز روال خودش رو طی کنه.
اخیرا اعلام شده که رکورد دو صد متر طی سالهای آینده به اندازه ای میرسه که دیگه شکسته نخواهد شد.چون فیزیک بدن انسان به اون این جازه رو نمیده که بخواد دیگه از یه حدی تند تر بدوه.این شکل از محدودیت بشر اقتضای نوع اونه و صدردصد این وِیژگی در برابر حیوانی مثه یوزپلنگ یه نقطه ضعف به حساب میاد.طبیعت همینه.آمیخته از چیز هایی که ما دوست داریم و دوست نداریم.حالا کسی پیدا شه و این نقطه ضعف طبیعی مسئله رو انعکاس بده و کسانی باشن که جنبه ی شنیدنش رو نداشته باشن همین مشکلی پیش میاد که الان اومد.در نتیجه بهتر بود آقایی دایی سکوت میکرد.
جمعه, ۱ام دی, ۱۳۹۱
آنچه که مهری عزیز در این یادداشت زیر سوال برده ادبیات مردسالارانه علی دایی است. دوستانی که می گویند علی دایی درست گفته و شما زنها از نظر قدرت فیزیکی با مردها متفاوت هستید دارند به مساله دیگری اشاره می کنند که اصلا مورد نظر نویسنده این یادداشت نبوده.
جمعه, ۱ام دی, ۱۳۹۱
من کاملا هم منظور خانم جعفری رو فهمیدم و هم منظور آقای دایی رو.شما میگی منظور نویسنده این نبوده و اون بوده.اصلا منظور مصاحبه کننده چه بوده که منظور منتقدش چه باشه که حالا منظور من و شما چه باشه !؟
دوست عزیز, ادبیات و ساختار گفتار پیرو اتفاقات و افعال و وقایع پیرامون ما هستن.به خودی خود که بوجود نیومدن ! ما فقط در محترمانه و نامحترمانه گفتنش اختیار داریم.ولی شما نقطه ضعف رو با هر ادبیاتی که بگی بازهم نقطه ضعفه.
ورزش ژیمناستیک ریتمیک یک ورزش صدردصد زنانه هست که فیزیک بدنی یک مرد بهش اجازه نمیده مثل یک زن در این ورزش هنر نمایی کنه.در حقیقت بدن یک مرد برای انجام این ورزش نقطه ضعفش به حساب میاد.
حالا اگر من بخوام به دوستم که علاقه داره تا این ورزش رو انجام بده بگم که چطور باید به بهترین شکل این کارو بکنه, هیچ راهی ندارم جز اینکه بگم, تو باید مثه یک “زن” ژیمناستیک ریتمیک انجام بدی.ظرافت و لطافت و انعطاف زنانه و همه چیز و همه چیز باید مثه یک “زن” باشه.خب؟
و علی دایی هم در مصاحبه ش گفته باید مثل یک “مرد” فوتبال کرد.
اما از حرف این آقا برداشتی در جهت اثبات مرد ستیزی شده.در حقیقت این نویسنده هست که داره به مطلب دیگه ای اشاره میکنه.نه من !
جمعه, ۱ام دی, ۱۳۹۱
این مباحث در دهه ۶۰ در آمریکا مطرح شده بود. یک زمانی تصور بر این بود که رانندگی کاری زنانه نیست، خلبانی زنانه نیست و غیره
در مورد ورزش هم می توانید در مورد
Billie Jean King and The Battle of the Sexes مطالعه کنید. خانم بیلی جین کینگ قهرمان تنیس زنان در مسابقه ای بر سر ۱۰۰ هزار دلار با قهرمان تنیس مردان به رقاب پرداخت و پیروز شد و این پیروزی این اعتماد به نفس را به زنان داد که ورزش قهرمانی کاری مردانه نیست.
ویدیو کوتاهی در همین رابطه http://www.youtube.com/watch?v=RmQmEdqw50A
در کشور نروژ زنان در فوتبال و هندبال خیلی خوش می درخشند. زنان اسکاندیناوی از فیزیک بسیار مناسبی برای این ورزش ها برخوردارند و هیچ بعید نیست اگر مسابقه ای بین تیم زنان نروژ و مردان ایران برقرار شود مردان ایرانی در این ورزش به اصطلاح مردانه شکست بخورند.
جمعه, ۱ام دی, ۱۳۹۱
هنوز متأسفانه در قشر ورزشکاران سنتی ما این باور غلط وجود دارد که ورزش یا ورزش قهرمانی نیاز به اندامی مردانه دارد در صورتی که اصولن این طرز فکر غلط است . بعضی ها هم فکر می کنند تنها زنهایی می توانند در اینگونه ورزشها موفق باشند که اندامی مردانه داشته باشند که این هم یک اشتباه ناشی از نا آگاهی و همان طرز فکر قدیمی عامیانه است که اندام ظریف زنانه را نقطه ضعف و نشانه ضعف جسمانی و نامناسب برای ورزش می دانست . از این گذشته موضوع شکایت و اعتراض خانم جعفری به مقایسه قدرت جسمانی زن و مرد نیست بلکه استفاده از جنسیت زن برای نسبت دادن صفتی منفی در مردان است !.. مگر خود شما نمی گویید ورزش زنان و مردان را نباید با هم مقایسه کرد به خاطر تفاوتهای جسمانی که دارند ( ما قرار نیست اینجا در مورد استثناها حرف بزنیم و یا تفاوتهای نژادی را به میان آوریم که آنوقت شاید یک فوتبالیست زن سیاهپوست آمریکایی با دو متر قد و عرض شانه آنچنانی از نیمی از فوتبالیستهای کوتاه قد و ریز نقش ملی پوش مرد ما در تیم ملی ما موفق تر عمل کند ! ) ، پس چرا همین مقابسه را در کلام آقای دائی به جا می دانید ؟!.. به نظرم بهتر است موضوع حساسیتها و واکنش نشان دادنهای ما از بتها و اسطوره های انسانی که می سازیم فرا تر رفته و به نگاه انسانی تر و امروزیتری برسیم . وقتی که هر چه صفت منفیست در جایی که مقایسه جایز نیست به زنان نسبت داده می شود و هر چه صفت مثبت به مردان ، این باری سنگین و تحقیرآمیز بر دوش زنان جامعه تحمیل می کند و خشمی نهفته ایجاد می کند که نه اجازه بروز و ظهور می یابد به خاطر زن بودن و نه می شود با تحمل کردن تخلیه اش کرد . نتیجه فرسایش و ضعف بیشتر برای زنان ماست .. جایی که باید خودشان را نشان دهند اما هنگام رویارویی با همتایان همجنس خود که حمایت همه جانبه فرهنگی و اجتماعی را در محیطی برابر و آزاد تجربه کرده اند کم می آورند و شکست می خورند . با این اوصاف همین اندک زنانی که قهرمانانه پا به پای همتایان غیر ایرانی خود می جنگند و توجه ها را به خود جلب می کنند و حتی گاه از آنها جلو می زنند ، ببینید چقدر روحیه جنگنده و بی حامی خود را که تاریخی از نابرابری ها و تحقیرها را همراه دارد، در خلوت تنهایی های خویش تقویت کرده اند و تا چه میزان شایسته تقدیری هستندکه از آنها بخیلانه دریغ می شود . اگر یک صدم حمایتی که از آقایان فوتبالیست ایرانی میشد از زنان ورزشکار ایرانی میشد و اندکی از فضای آزادی را که زنان کشورهای دیگر تجربه کرده اند ، تجربه می کردند چه بسا ورزشکاران زن ما موفق تر از ورزشکاران مرد ما بودند.
جمعه, ۱ام دی, ۱۳۹۱
درود بر هر همه مردان و زنان غیور ایران . ببینید در کشور ما در مقایسه با مردان ، زنان خودشون رو نادیده جلوه می دهند این خودشان هستند که خودشون رو نادیده و ضعیف می پندارند و پیگیر حقوق خود نیستند . نصف جمعیت کشور رو زنان تشکیل می دهند اگر این قشر خودشون رو باور کنند و چشماشون رو باز کنند و واقعیت های جامعه ایران رو در قبال خودشون ببینند و به خودباوری برسند در نتیجه این وضعیت ما خیلی بهتر از این خواهد بود . من مطمئنم که نظر آقای دایی به هیچ وجه این استنباطی که شما کردین نبوده است , ای کاش همه زنان کشور مثل شما شجاعت داشتند .
جمعه, ۸ام دی, ۱۳۹۱
خانم مهری جعفری!
زیاد خودتون رو جدی نگیرید!!:))
دوشنبه, ۱۱ام دی, ۱۳۹۱
از اینکه زنانی اینچنین داریم بر خود می بالم …………… بهترین کاری که اسطوره فوتبال ایران می توانست انجام دهد ، پورش خواهی بابت سخنان
زن ستیزانه خویش بود ………… ولی افسوس از ذره ای قدرت در انجام این
کمترین کار
دوشنبه, ۱۱ام دی, ۱۳۹۱