یکی از تهدیدهای متداول در روند بازجویی درمورد زنانی که در دهه شصت با نوزادان یا فرزندان خردسالشان دستگیر شده بودند این بوده است که فرزندانشان را از آنها میگیرند و به پرورشگاه یا خانوادههایی واگذار میکنند که لیاقت بزرگ کردن آنها را داشته باشند.
حداقل در دو مورد (در زندان کارون اهواز و زندان بندر انزلی)، زندانیان شهادت دادهاند که فرزندان زنان زندانی مجاهد را که پدر و مادرشان اعدام شده بودهاند را به جای تحویل به خانواده مادر یا پدر، به خانوادههای “حزباللهی” که بچهدار نمیشدند داده اند.
ثریا زنگباری میگوید: «دم به ساعت بهم میگفتند که بچهات را ازت میگیریم، تو لایق مادر بودن نیستی. این یکی از بزرگترین ترسهای من بود. یعنی هر روز که من از خواب بیدار میشدم، بچه را بغل میکردم و به اولین چیزی که فکر میکردم این بود که چند روز دیگر دارمش. هر بار که بازجویی صدایم میکردند، باهاش حرف میزدم میگفتم: نمیدانم برگشتنی میتوانم تو را با خودم داشته باشم. چون میدیدم که آنهایی که شکنجه شدهاند، روی زمین خودشان را میکشند نمیفهمیدم اگر من آن حالت را داشته باشم چطوری میتوانم بچه را بغل کنم، پس حتماً بچه را از من میگیرند. این یکی از بزرگترین نگرانیهای من بود. یکی هم این بود که بیهوا یک دفعه میزدند توی سرم. من شوکه میشدم میترسیدم بچه را بیندازم، بچه را چنگ میزدم جیغش در میآمد. این هم مدام اتفاق میافتاد.»
منبع: کتاب جنایت بیعقوبت-شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان زن در دهه ۷٠ و ۸٠-انتشارات عدالت برای ایران ١٣۹٢
برای دریافت فایل پی دی اف کتاب اینجا را کلیک کنید:
کانال تلگرام عدالت برای ایران را دنبال کنید
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.